در
کتابخانه
بازدید : 127368تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
پیشگفتار
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>جامعه بخش اول: جامعه
Collapse <span class="HFormat">بخش دوم: </span>تاریخ بخش دوم: تاریخ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
هر مكتب اجتماعی، علی القاعده درباره ی علل تعالی و ترقّی اجتماعها و علل انحطاط و انهدام آنها نظر می دهد. طرز اظهار نظر یك مكتب درباره ی این مطلب كه چه چیزهایی را عامل اساسی ترقّی و یا عامل اساسی انحطاط می داند، بیانگر این جهت است كه با چه دیدی به جامعه و تاریخ و جنبشهای تكاملی و سیرهای نزولی می نگرد.

در قرآن كریم، بویژه ضمن بیان قصص و حكایات، به این مطلب توجّه شده است. اكنون ببینیم قرآن به اصطلاح زیربنایی نظر می دهد یا روبنایی؟ به تعبیر صحیح تر: قرآن چه چیزهایی را اساس وزیر بنا می داند و چه چیزهایی را روبنا؟ آیا توجّهش به عنوان عامل اساسی به مسائل مادّی و اقتصادی است و یا به مسائل اعتقادی و اخلاقی و یا به همه با هم بدون آنكه اولویّتی قائل گردد؟ در قرآن مجموعا به چهار عامل مؤثّر در اعتلاها و انحطاطها برمی خوریم. به اختصار اشاره می كنیم و می گذریم:

الف. عدالت و بی عدالتی: قرآن این مطلب را در آیات بسیاری منعكس كرده است، از آن جمله است چهارمین آیه از سوره ی قصص كه به مناسبت «آیه ی استضعاف» در پیش نقل و ترجمه شد:

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی اَلْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ اَلْمُفْسِدِینَ .

در این آیه ی كریمه پس از آنكه از برتری جویی فرعون كه ادّعای ربوبیّت اعلی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 486
داشت و دیگران را به منزله ی بندگان خود می دانست، و از تفرقه افكنی میان مردم كه به عناوین گوناگون میان آنها تبعیض قائل می شد و آنها را در برابر یكدیگر قرار می داد، و از ذلیل ساختن گروه خاصی از مردم كشور خود و كشتن پسران آنها و نگه داشتن زنانشان (به منظور خدمت فرعون و فرعونیان) یاد می كند، او را به عنوان یكی از تباهگران نام می برد. بدیهی است كه جمله یإِنَّهُ كانَ مِنَ اَلْمُفْسِدِینَ اشاره است به اینكه این گونه مظالم اجتماعی، جامعه را از بیخ و بن بر می كند.

ب. اتّحاد و تفرّق: در سوره ی آل عمران آیه ی 103 دستور صریح می دهد كه بر مبنای ایمان و گرایش به ریسمان الهی متّحد و متّفق باشید و از تفرّق و تشتّت بپرهیزید، و پس از یك آیه می فرماید مانند پیشینیان كه تفرّق و اختلاف كردند مباشید. و نزدیك به این آیه است آیه ی 153 از سوره ی انعام.

در سوره ی انعام آیه ی 65 می فرماید:

قُلْ هُوَ اَلْقادِرُ عَلی أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ یَلْبِسَكُمْ شِیَعاً وَ یُذِیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ .

بگو خداوند قادر است از بالا سر یا از زیر پای شما عذاب برانگیزد یا به شما جامه ی تفرّق و گروه گروه شدن بپوشاند و خشونت بعضی از شما را بر بعضی دیگر بچشاند.

در سوره ی انفال آیه ی 46 می فرماید:

وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُكُمْ .

با یكدیگر نزاع نكنید كه نزاع داخلی سستی می آورد و سستی شما را زایل می كند.

ج. اجرا یا ترك امر به معروف و نهی از منكر: قرآن درباره ی ضرورت امر به معروف و نهی از منكر بسیار سخن گفته است. از یكی از آیات صریحا استنباط می شود كه ترك این فریضه ی بزرگ در هلاكت و انهدام یك قوم مؤثّر است و آن آیه ی 79 از سوره ی مائده است كه یكی از علل دور افتادن كافران بنی اسرائیل از رحمت خدا را بازنداشتن یكدیگر از منكرات یعنی ترك نهی از منكر ذكر كرده است:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 487
كانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا یَفْعَلُونَ .

یكدیگر را از ارتكاب منكرات نهی نمی كردند و چه بد می كردند.

در روایات معتبر اسلامی راجع به نقش مثبت و منفی امر به معروف و نهی از منكر بسیار سخن رفته است و مجالی برای نقل آنها نیست.

د. فسق و فجور و فساد اخلاق: در این زمینه نیز آیات بسیاری هست. یك سلسله آیات همانهاست كه «ترف» و «مترف» بودن را علّت هلاكت می شمارد [1] و دیگر اكثر آیاتی كه در آنها كلمه ی «ظلم» به میان آمده است. در اصطلاح قرآن، ظلم اختصاص ندارد به تجاوز فرد یا گروهی به حقوق فرد یا گروه دیگر، شامل ظلم فرد به نفس خود و شامل ظلم یك قوم به نفس خود نیز می شود. هر فسق و فجور و هر خروج از مسیر درست انسانیّت، ظلم است. ظلم در قرآن در حقیقت مفهوم اعمّی دارد كه هم شامل ظلم به غیر می گردد و هم شامل فسق و فجور و كارهای ضدّ اخلاقی. غالبا مورد استعمال این كلمه مصداق دوم است. آیاتی از قرآن كه ظلم به معنی اعمّ را علّت هلاك یك قوم شمرده بسیار زیاد است و از حوصله ی بحث مختصر ما خارج است.

از مجموع این معیارها می توان نظر قرآن را درباره ی بنیاد جامعه و بنیاد تاریخ به دست آورد. قرآن برای بسیاری از امور كه برخی آنها را به اصطلاح «روبنا» می خوانند، نقش قاطع و تعیین كننده قائل است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 488

[1] . رجوع شود به سوره ی هود آیه ی 116 و انبیاء آیه ی 13 و مؤمنون آیات 33 و 64.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است