در
کتابخانه
بازدید : 2836339تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الحاقّه</span>تفسیر سوره ی الحاقّه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی معارج</span>تفسیر سوره ی معارج
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نوح</span>تفسیر سوره ی نوح
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جن</span>تفسیر سوره ی جن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نكته ی خیلی اساسی كه ذكر شده اینجاست. گاهی انسان به همین مرحله قناعت می كند، می گوید: مردمی ایمان می آورند؛ بعد تجربه، خیلی خوب در موردشان صورت می گیرد؛ آزمایش می شوند، از كوره خیلی صحیح و عالی بیرون می آیند، بعد وعده ی خدا درباره ی آنها راست می شود یعنی آنوقت خداوند متعال درهای رحمت و نصرت خودش را به روی آنها باز می كند. آیا دیگر كار تمام شد؟ نه، كار بشر تمام شدنی نیست. بعد كه به این مرحله رسید، تازه خود این مرحله می شود یك مرحله ی آزمایش. چه بسا اقوامی- از جمله مسلمین صدر اول- در ابتدا خیلی خوب آزمایش می دهند، بعد كه در آزمایشْ خوب از آب درآمدند خداوند درهای رحمت و نصرت و پیروزی را به روی آنها باز می كند. ولی فكر نمی كنند كه تازه اول آزمایش دیگر است. آن آزمایش، آزمایشِ در سختیها بود، در مقابل سختیها پیروز
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 802
بیرون آمدن؛ آزمایشِ در مقابل نعمت و رفاه نوع دیگری است، از این هم باید پیروز بیرون آمد. ای بسا اقوام كه همین قدر كه به نعمت رسیدند درست مثل حیوانهای گرسنه ای كه سالها گرسنگی كشیده اند حالا كه به علفزاری رسیده اند دیگر نمی فهمند چه بكنند؛ یعنی حالت رفاه زدگی.
برخی می گویند زمان پیغمبر صلی الله علیه و آله با زمان علی علیه السلام چه تفاوتی داشت؟ در همان سی چهل سال از زمین تا آسمان تفاوت پیدا شده بود. اگر از مدینه حساب كنیم سی سال و از مكه حساب كنیم چهل و چند سال می گذشت. در طول این سی سال وضع از زمین تا آسمان تفاوت كرده بود. در زمان پیغمبر مردم داشتند آزمایشِ در مقابل سختیها و شداید را پشت سر می گذاشتند، خوب هم پشت سر گذاشتند.

زمان خلفا رسید. فوراً شروع كردند به لشكركشی و فتوحات كردن، كاری كه معلوم نیست اگر علی علیه السلام روی كار آمده بود این كار را می كرد. درست است، امام در جای خودش مصلحت بداند لشكركشی و فتوحات می كند ولی امام، اول زیرپا را محكم می كند یعنی مردم را خوب می سازد بعد شروع به این كارها می كند. خلفا شروع كردند به فتوحات. نعمتها شروع كرد به سرازیر شدن به دنیای اسلام. امتحان ثانوی پیش آمد، آزمایشِ در مقابل نعمتها. این شخصی كه چهل سال پنجاه سال در حالِ به اصطلاح تقوا و ریاضت زندگی كرده بود و اهل نماز شب و عبادت بود، یكمرتبه پول شروع كرد به ریختن پیش روی او، درآمد از این طرف و آن طرف سرازیر شد؛ اینها هم شروع كردند به خوشگذرانی كردن؛ یعنی تبدیل شدند به یك ملت رفاه زده ی خوشگذران عیّاش؛ و همین قدر كه مردمی به عیاشی عادت كردند، دیگر با هیچ نیرویی نمی شود اینها را حركت داد.
مردم زمان علی با مردم زمان پیغمبر این تفاوت را داشتند. علی علیه السلام وارث وضع یك مردم رفاه زده بود. این آقای طلحه و زبیر كه در زمان پیغمبر مانند ابوذر زندگی می كردند، بعدها می رفتی سراغ زبیر یا طلحه، می دیدی هزار اسب در سرْ طویله اش هست، هزار غلام دارد، هزار كنیز دارد، در كوفه ساختمان و عمارت دارد، در بصره و مصر هم دارد. پولهایش اینقدر ذخیره شده كه در جوالها جا نمی گیرد. آیا این می تواند زبیر زمان پیغمبر باشد؟ ! این شده یك موجود صددرصد مادی و حریص. علی هم كه خلیفه شده، قهراً آن فكر برایش پیدا شده: حالا كه تو خلیفه شده ای می خواهی به من همان مقدار سهم بدهی كه به این غلام می دهی؟ علی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 803
می گوید بله.
البته همه را نمی گویم، ابوذرها و مقدادها و عمارها هم بودند، صدها افرادی بودند كه در این آزمایش ثانوی هم خوب از آب درآمدند ولی اگر هزارها خوب از آب درآمدند دهها هزار بد از آب درآمدند. ولهذا مطلب به همین جا خاتمه پیدا نمی كند كه: وَ أَنْ لَوِ اِسْتَقامُوا عَلَی اَلطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً. استقامت پشت سر استقامت، ریزش رحمت، باب بركات به روی شما باز می شود؛ آیا دیگر تمام شد؟ نه، تمام شدن ندارد؛ هر مرحله ای برای خودش آزمایشی دارد. لذا می فرماید: لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ (تازه آزمایش دوم شروع می شود) برای اینكه شما را به این وسیله بار دیگر در مرحله ی آزمایش در بیاوریم. انسان تا در دنیا هست باید خود را در حال آزمایش ببیند. این آزمایش مثل آزمایش خون نیست كه انسان بگوید رفتم نزد طبیب، آزمایش خون داد و رفتم گرفتم و دیگر تمام شد تا مدتی بعد. دائماً و هر روز انسان در مرحله ی آزمایش است.
ببینید این چه نكته ی عالیی است كه در قرآن مسطور است! همان نكته ای است كه حالا عده ای به صورتهای دیگری طرح می كنند. بشر وقتی كه یك چیزی را ندارد و با مشكلاتی مواجه است و سعی می كند به هدف خودش- هرچه می خواهد باشد- برسد، خیلی خوب عمل می كند؛ همین قدر كه به آنچه كه می خواسته می رسد، فساد و تباهی شروع می شود. اگر مقصد دیگری را جلو پایش گذاشتید كه بخواهد از اینجا هم عبور كند ممكن است او را سالم نگه دارید؛ اما اگر آخرین مقصدش همین باشد كه رسیده، اینجاست كه تباهی و فساد پشت سرش می آید.
كمونیستها ابتدا فكر می كردند ریشه ی تمام فسادها در بشر مالكیت است؛ مالكیت كه به وجود آمد انانیّت و منیّت را آورد، مالكیت كه از بین برود اصلاً بشر «من» اش تبدیل به «ما» می شود. وقتی «من» تبدیل به «ما» شد دیگر اصلاً موجبی برای فاسد شدن و خراب شدن وجود ندارد. در عمل دیدند قضیه این جور نیست.

این است كه تز جدید انقلاب دائم فرهنگی و غیرفرهنگی را پیش آوردند كه باید كاری كرد كه بشر دائماً در حال انقلاب باشد یعنی دائماً در حال جستجو كردن و به دست آوردن یك چیز باشد.
ولی در دنیای مادی نمی شود این را تأمین كرد. آنچه كه می شود به صورت یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 804
تكاپوی دائم در بیاید همان است كه قرآن می گوید: فَاسْتَبِقُوا اَلْخَیْراتِ [1]. * اگر بنا بشود كه آن تكاپوی دائم همیشه به صورت جنگ و اختلاف بشر با بشر باشد روزی هم بشر به آنجا می رسد كه همه به یك هدف می رسند، آیا باز هم باید با همدیگر بجنگند؟ روزی می رسد كه دیگر نبرد بشر پایان می پذیرد ولی پویش بشر نباید پایان بپذیرد؛ آن وقت پویشش فقط جنبه ی مثبت پیدا می كند (سابِقُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ [2]- فَاسْتَبِقُوا اَلْخَیْراتِ) * و مسابقه ی در خیرات باید جلو بیاید. این جز با تز اسلام با هیچ تز دیگر جور در نمی آید.
حال مردم از این آزمایش چگونه بیرون می آیند؟ بعضی، این رفاه و رسیدن به نعمت، آنها را از خدا غافل می كند، بد امتحان می دهند، از خدا بكلی غافل می شوند؛ یعنی این فردی كه بنده ی خدا بود، دیگر بنده ی این پول و این نعمت شد. این نعمت برای او مایه ی شكر و سپاسگزاری و خدمت نیست، یك معبود شده است.
مضمون آیه ی «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اَللّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ اَلصّالِحِینَ. `فَلَمّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا» [3] این است كه بعضی از این مؤمنین با خدا پیمان بستند كه اگر خدای متعال از فضل خودش ما را غنی و ثروتمند كند آنقدر در راه خدا خرج كنیم كه دنیا را پر كند؛ این ثروتمندان را ببین عجب مردم بخیل مُمسكی هستند! چه پول به جان اینها چسبیده!
كریمان را به دست اندر درم نیست
درم داران عالم را كرم نیست
ما كریمیم پول نداریم، آنهایی كه پول دارند كریم نیستند. خدا به ما پول بدهد تا به اینها یاد بدهیم چگونه باید خرج كرد.

[1] . بقره / 148 و مائده / 48.
[2] . حدید / 21.
[3] . توبه / 75 و 76.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است