در
کتابخانه
بازدید : 2836398تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الحاقّه</span>تفسیر سوره ی الحاقّه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی معارج</span>تفسیر سوره ی معارج
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نوح</span>تفسیر سوره ی نوح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جن</span>تفسیر سوره ی جن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
می دانیم كه بوعلی، هم فیلسوف درجه اول بوده هم طبیب درجه اول؛ و متأسفانه نقاط ضعفی در زندگی او وجود داشته است. یكی اینكه بسیاری از وقت خودش را صرف وزارت و امثال آن كرد و «وقتی» مثل وقت او خیلی حیف بود كه صرف وزارت بشود، آنهم وزارتهای آنچنانی، یك آدمی كه می توانست در [زمینه ی] فكر خیلی خدمات جاویدان انجام بدهد. دیگر اینكه مردی بوده كه علی رغم توصیه های خودش كم و بیش اهل عیش و عیاشی بوده است. همین دو چیز سبب شد كه این مرد كه مزاجی فوق العاده قوی داشته [عمر كوتاهی داشته باشد. ] آدم خارق العاده ای است. شاگردانش نوشته اند مزاجش خیلی قوی بود، اندامش خیلی زیبا بود، مرد بسیار زیبایی بود، حافظه ی بسیار قوی و هوش خارق العاده ای داشت.

همه ی عمر این آدم پنجاه و چهار الی پنجاه و هفت سال بوده و از این بیشتر نبوده است.
یك زندگی پرماجرای پرگرفتاری داشته است. در جوانی پدرش می میرد، بعد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 681
خودش مسؤول زندگی خود و عائله اش می شود، قهراً طبابت می كند. در این وقت گرفتاریهای دیگری پیدا می كند. سلطان محمود او را می خواهد كه وی را به غزنین ببرد. فرار می كند، پیاده از این شهر به آن شهر می رود. مدتی به گرگان می رود، مدتی به اصفهان، مدتی به همدان، مدتی زندان، یك وضع عجیبی. در عین حال این مرد آثاری خلق كرده و آفریده كه انسان حیرت می كند در این عمر كم با این همه ماجراها و استاد نداشتن ها او چگونه اینها را آفریده كه اگر یك آدمی بود مثل خیلی افراد دیگر، یك زندگی آرامی می داشت، مثلاً در یك دانشگاهی تحصیل كرده بود، از استادهای زبردستی برخوردار بود و عمرش را تنها به علم صرف می كرد چه می شد! خیلی عجیب بود. بعلاوه همین طور كه عرض كردم مقدار زیادی از وقتش صرف وزارت و این كارها می شد. صبح تا غروب دچار كارهای سیاسی بود، آنگاه شب می آمد می نشست، شاگردها دورش جمع می شدند، او می گفت و آنها می نوشتند. در عین حال یك مقدار وقت خودش را صرف عیاشی می كرد. یك چنین آدم اعجوبه ای بود.
همین دو كار، بالخصوص، مزاجش را تباه كرد و مریض شد. در خلال اینكه وزیر هم بود و كشمكش جنگ هم وجود داشت كه باید از اینجا به آنجا بروند، فرار كنند و از این قبیل، بیماری هم گرفت، یك بیماری قولنج خیلی سختی. اتفاقاً خودش متخصص قولنج بود. دوایی برای تنقیه- به اصطلاح- برای خودش نسخه كرد. حال یا اشتباه كردند یا آن غلام و نوكرها با او خوب نبودند، عوضی [كار كردند، ] مثلاً فلان دارو را گفته بود این قدر بریزید دو سه برابر ریختند. كم كم حال او بدتر شد، خودش هم فهمید و بعد شروع كرد به دقت بیشتر معالجه كردن. یك وقت حس كرد كه دیگر [معالجه ] متوقف شده و فایده ندارد. غرضم این تعبیر اوست؛ گفت: این نیرویی كه مأمور تدبیر بدن من بود دیگر واگذاشت و حاضر نیست تدبیر كند. معالجه را بكلی رها كرد و آن سه چهار روز دیگری را كه از عمرش باقی مانده بود فقط به تلاوت قرآن و عبادت و استغفار گذراند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است