در
کتابخانه
بازدید : 2837262تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الحاقّه</span>تفسیر سوره ی الحاقّه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی معارج</span>تفسیر سوره ی معارج
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نوح</span>تفسیر سوره ی نوح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جن</span>تفسیر سوره ی جن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسأله ی فال نیك گرفتن و فال بد گرفتن یك سنت خیلی رایج و معمول در میان اعراب بود و بالخصوص [فال بد زدن ] به مرغها، به طوری كه فال بد زدن را تطیّر می نامیدند. تطیر از ماده ی طیر است. ظاهراً این نامگذاری به این علت بوده كه اینها در بیشتر مرغها فال بد می زدند؛ یعنی شومیهایی كه نصیبشان می شد و سرنوشتهای بدی كه به آنها می رسید، مستند می كردند مثلاً به بال زدن یا صفیر زدن فلان مرغ؛ می گفتند فلان مرغ آمد بالای خانه ی ما خواند، این سبب چنین و چنان شد. از اینجاست كه در زبان عربی فال بد گرفتن را «تطیر» می گویند، كه پیغمبر اكرم فرمود:

لا طیرة فی الدین (یا فی الاسلام یا: رفع عن امتی تسعة [نُه چیز است كه از امت من برداشته شده است ] یكی را فرمود: الطیرة؛ و خلاصه فرمود در اسلام فال بد و تطیّر وجود ندارد. و اذا تطیرت فامض اگر در قضیه ای به چیزی فال بد زدی این را به دل خودت بد راه نده، برعكس عمل كن، یعنی برعكس ِ اینكه اشخاص وقتی به چیزی فال بد می زنند بعد دنبال آن كار نمی روند و مثلاً می گویند این بدشگون است، به هر چه كه فال بد زدی عمل كن و دنبالش برو؛ كه این خودش داستان مفصلی است و حالا نمی خواهم دنبال آن را بگیرم.
فال بدهایی به انسانها می زدند، همین چیزی كه هنوز هم در میان ما مسلمانها معمول است، می گوییم فلان كس یك آدم بد پیشانی است، فلان كس آدم بدقدمی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 651
است، فلان عروس از روزی كه در فلان خانه آمده قدم بدی داشته؛ مال این خانواده رفته یا افراد خانواده مریض شده اند یا پدر بزرگ خانواده مرده، پس او قدم بدی داشته است. اینها مسلّم افكار ضد اسلامی است.
قرآن نقل می كند كه امم گذشته با انبیا كه مبارزه می كردند گاهی به انبیا تطیر می زدند. فلان پیغمبر می آمد از اینها دعوت می كرد، مثلاً در آن سال یا یك سال و یا چند سال بعد حادثه ی بدی- زلزله ای، سیلی، قحطسالی- پیش می آمد، می گفتند این حرفهای تو شوم است، دائم از این حرفهای بد گفتی تا این اوضاع پیش آمد، یعنی از قدم بد توست. فَإِذا جاءَتْهُمُ اَلْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ. راجع به قوم فرعون می فرماید كه اگر خیری پیش می آمد می گفتند این از خودمان است وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسی وَ مَنْ مَعَهُ [1] و اگر احیاناً یك چیزك بدی به آنها می رسید می گفتند كه از بدی موسی است، از پیشانی بد اوست، از قدم بد موسی و همراهان اوست. خواستم ریشه ی اصطلاح را ذكر بكنم.
قرآن كریم مسلمین را متوجه این مطلب كرد كه آنچه در سرنوشت انسانها مؤثر است این نیست كه مرغی بیاید بانگی بزند، بلكه عمل خود انسانهاست. آن چیزی كه به آن تطیر می زدند، آن فال بد را «طائر» می گفتند. عرض كردم ریشه اش طیر است و بعد به هر چیزی تعمیم می دادند. قرآن فرمود طائر را- یعنی آنچه كه منشأ شومی و بدبختی می شود- جز از درون و اعمال خودتان جستجو نكنید. در جهت كار خیر، سعادت انسان، چه فرد و چه جامعه، به عمل است. أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی [2]. در جهت كار شر هم طائر هر كسی عمل خود اوست. این است كه درباره ی عمل- كه ملازم و همراه انسان است و از او جدا نمی شود- فرمود: وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ ما عمل بد هر انسانی را- یعنی همان عملی كه منشأ شومی و بدبختی و شقاوت اوست- ملازم گردنش قرار دادیم، به گردنش آویختیم، طوقی است كه به گردنش آویخته ایم. یعنی عمل انسان از انسان جدا نمی شود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 652

[1] . اعراف / 131.
[2] . نجم / 39.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است