در
کتابخانه
بازدید : 2836071تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الحاقّه</span>تفسیر سوره ی الحاقّه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی معارج</span>تفسیر سوره ی معارج
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نوح</span>تفسیر سوره ی نوح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جن</span>تفسیر سوره ی جن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعد قرآن مطلبی را نه به صورت نقل حكایت [ذكر می كند. ] گاهی قرآن قصص را كه ذكر می كند كمی به تفصیل ذكر می كند مانند اینكه می خواهد قصه را بیان كرده باشد و گاهی به یك قصه اشاره ای می كند فقط برای آنكه انذاری شده باشد و تنبّه و تذكّری پیدا بشود. داستان ثمود و عاد و قوم فرعون و مؤتفكات را به طور اشاره ذكر می كند و رد می شود (بعد توضیحی در این جهت عرض می كنیم) آنگاه می فرماید:

فَأَمّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطّاغِیَةِ این حاقّه كه نام دیگرش قارعه (كوبنده) است، این اقوام او را تكذیب كردند. ثمود به وسیله ی یك طاغیه هلاك شد. طاغیه یعنی یك حقیقت سركش، یك بلای سركش تسخیرناپذیر. بدون اینكه قرآن اشاره كند آن بلای سركش تسخیرناپذیر چیست، همین قدر اشاره می كند و رد می شود.
بعضی از مفسرین احتمال داده اند- ولی دیگران رد كرده اند و بحق هم رد كرده اند- كه مقصود از طاغیه در اینجا خود طغیان است؛ مقصود این است كه آنها به سبب طغیانشان هلاك شدند. البته این نظر فی حد ذاته می تواند درست باشد ولی به چند دلیل درست نیست كه دو دلیلش را مفسرین ذكر كرده اند، یكی هم علاوه من عرض می كنم. یكی اینكه به قرینه ی آیه ی بعد كه «وَ أَمّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ» قهراً بالطاغیه هم باید ردیف آن باشد یعنی باید عذابی باشد كه موجب هلاكت آن قوم آن عذاب باشد نه عمل آنها. دیگر اینكه اگر مقصود از طاغیه طغیان خود آنها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 639
می بود باید با «لام» ذكر می شد (لِلطّاغیه) كه این را هم بعضی مفسرین گفته اند. سوم - كه من عرض می كنم- این است كه جلوتر خود قرآن مطلب را ذكر كرد كه منشأ هلاكت آنها تكذیب قیامت بود. دیگر دلیل ندارد كه بعد چیز دیگری ذكر بشود.
عرض كردیم اینجا چون در مقام نقل قصه و حكایت نیست فقط آن جنبه های تكان دهنده ی مطلب را ذكر می كند و به اجمال می گذرد.
وَ أَمّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ و اما عاد با یك باد بسیار تند و سركش، غیرقابل كنترل و غیرقابل تسخیر هلاك شدند. خدای متعال آن باد را هفت شب و هشت روز بر آنها مسلط كرد، یعنی از صبح یك روز كه بعد هفت شب فاصله شد تا پایان روز آخر كه می شود هشت روز و هفت شب، پی درپی حُسُوماً یعنی آن باد مرتب- مثل اینكه شدت و ضعف پیدا می كرده- اینها را درهم می كوبید. تو قوم را می دیدی در حالی كه صرعی و افكنده شده بودند، یا مانند مصروعها و دیوانه ها اصلاً نمی فهمیدند كه در این بلای شدید چه بكنند. كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِیَةٍ. برخی گفته اند اشاره است به هیكلها و اندامهای درشت اینها: در آخر كه هیكلهای اینها را می دیدی مانند تنه های درخت خرما می دیدی كه به زمین افكنده شده است. فَهَلْ تَری لَهُمْ مِنْ باقِیَةٍ آیا از اینها دیگر اثری می بینی؟ بقایی می بینی؟ یا آیا بقیه ای از اینها می بینی؟ چگونه اینها كن فیكون شدند!
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است