حال چرا نفرمود: بِهِ امَنّا (تنها به او ایمان آورده ایم) وَ عَلَیْهِ تَوَكَّلْنا و تنها به او تكیه
كرده ایم؟ آنچه به نظر من رسیده این است: چون در موضوع ایمان چیز دیگری
نیست كه لایق این باشد كه لفظ «ایمان» در مورد آن به كار رود و حتی در عرف
گفته شود ما به این ایمان آورده ایم نه به آن، یعنی همان
«آمَنّا بِهِ» كار «بِهِ امَنّا» را
می كند، لزومی ندارد
بِهِ را مقدم بداریم. اما در توكل [این طور نیست. ] توكل یعنی
اعتماد كردن. در اعتماد كردن هاست كه انسانها، حتی انسانهایی كه به خدا ایمان
دارند، باید به یك مرحله ی كمالی برسند كه توكلشان فقط بر خدا باشد. این است كه
در اینجا احتیاج است كه این عنایت حتماً بشود:
«وَ عَلَیْهِ تَوَكَّلْنا» تنها و تنها به خدا
توكل و اعتماد داریم؛ یعنی وسائل، اسباب، مقدمات، پول، قدرت، عِدّه، عُدّه، هیچ
به اینها تكیه نداریم، تكیه مان فقط و فقط به خداست.
«فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ» در آینده خواهید دانست آن كه در گمراهی
آشكار است كیست.