در
کتابخانه
بازدید : 2836969تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Expand تفسیر سوره ی ملك (1) تفسیر سوره ی ملك (1)
Expand تفسیر سوره ی ملك (2) تفسیر سوره ی ملك (2)
Expand تفسیر سوره ی ملك (3) تفسیر سوره ی ملك (3)
Collapse تفسیر سوره ی ملك (4) تفسیر سوره ی ملك (4)
Expand تفسیر سوره ی ملك (5) تفسیر سوره ی ملك (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
گفتم داستانی كه ما شنیده بودیم و باور نمی كردیم، درست همان داستان است كه مردی خط خوبی داشت، یك آقایی می خواست او یك نسخه از قرآنی را با خط خوش خودش برایش بنویسد (قدیم كه چاپ نبود، استنساخ می كردند) گفت: تو خیلی خط خوبی داری، بنویس. او هم آمد یك قرآنی برای او نوشت و با كاغذ اعلا و خطكشی عالی و خط خوب تحویل داد. آن شخص گفت: این قرآن بی غلطِ بی غلط است؟ گفت: بلی، ولی دو سه جا بود كه من خودم به نظرم آمد كه باید اصلاح شود، دیدم آن جور درست نیست. در یك جا دیدم نوشته: شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا. در قرآن كه غلط نمی تواند وجود داشته باشد، نوشتم: شَدُرُسْنا اَمْوالُنا وَ اَهْلُونا. یك جای دیگر دیدم كه نوشته است: وَ خَرَّ مُوسی صَعِقاً. من دیدم موسی كه خر نداشته، آن عیسی بوده كه خر داشته است، آن را «خَرَّ عیسی صَعِقاً» كردم. یك جای دیگر هم دست بردم، دیدم غلط است و درستش را نوشتم. دیدم نوشته است: «ساریكُمْ دارَ الفاسِقینَ» ساریكم را ساریكم خوانده) من خودم اهل ساری هستم، ساری دارالمؤمنین است، نوشتم: ساریكُم دارُ الْمُؤمِنینَ.
عیناً همین كار را این شخص در قرن بیستم روی دیوان حافظ انجام داده است.

حال این چیست؟ از بی سوادی نیست؛ نه این است كه بگوییم این قدر سواد نیست.

از لجاجت و عتوّ و نفور است. از یك طرف از حافظ نمی تواند ببُرد، از طرف دیگر می بیند محتوای حافظ با فكر او جور درنمی آید. او دلش می خواهد یك حافظی باشد كه نه خدا را قبول داشته باشد، نه پیغمبر را، نه قیامت را، نه معنویت را، هیچ چیز را قبول نداشته باشد؛ هم حافظ باشد و هم هیچ یك از اینها را قبول نداشته باشد.

رسماً می آید كلمات را عوض می كند، برای اینكه با مقصود خودش جور دربیاید.
بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ. قرآن می فرماید: مسأله این نیست كه این مطلب بر اینها ثابت نباشد یا این موضوعات، موضوعات مشكلی باشد كه نتوانند درباره ی آنها فكر كنند؛ مسأله این است كه روی دنده ی لج افتاده اند و لجبازی می كنند.
این مسأله ی حافظ و مولوی و سعدی و. . . امروز در ایران یك مسأله ای شده است، مسأله ی مهمی هم شده است. از یك طرف اینها مفاخر بزرگ ادبی ایران اند و بلكه مفاخر بزرگ ادبی جهان اند و ایران و زبان فارسی را كه دنیا می شناسد، به واسطه ی این چند نفر می شناسد و عده ای نمی توانند از اینها ببُرند، یعنی بریدنی نیست؛
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 543
و از طرف دیگر اینها آنچنان با اسلام گره خورده اند كه این گره را نمی شود باز كرد.

حال چكار می شود كرد كه انسان مولوی یا حافظ یا سعدی یا نظامی و یا ناصرخسرو را بگیرد، اسلام را دور بیندازد؟ تمام تلاشها برای این هدف است. قهراً دیگر تلاش معقول صورت نمی گیرد، همه ی تلاشها به همین صورت نامعقولِ احمقانه است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است