در
کتابخانه
بازدید : 2836340تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Expand تفسیر سوره ی ملك (1) تفسیر سوره ی ملك (1)
Expand تفسیر سوره ی ملك (2) تفسیر سوره ی ملك (2)
Expand تفسیر سوره ی ملك (3) تفسیر سوره ی ملك (3)
Collapse تفسیر سوره ی ملك (4) تفسیر سوره ی ملك (4)
Expand تفسیر سوره ی ملك (5) تفسیر سوره ی ملك (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
أَمَّنْ هذَا اَلَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ یَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ اَلرَّحْمنِ إِنِ اَلْكافِرُونَ إِلاّ فِی غُرُورٍ. اساس توحید و اساس دعوت انبیاء بر این است كه انسان یك دید نافذی پیدا كند و از همه ی اسباب عبور كند و مسبّب همه ی اسباب را ببیند. گفت:
دیده ای خواهم سبب سوراخ كن
تا سبب را بركند از بیخ و بن
از سبب سازیش من سودائیم
وز سبب سوزیش سوفسطائیم
اصلاً معنی توحید این است كه انسان آن مسبّب الاسباب و علّة العلل و آن ذاتی را كه به تعبیر امیرالمؤمنین زمام همه ی امور به دست اوست- كه تعبیر عالی و لطیفی است: «علما بان ازمة الامور بیدك» [1]- [درنظر داشته باشد. ] «زمام همه ی امور به دست اوست» یعنی جریانهای عالم، نظام اسباب و مسبّبات، كار خودشان را انجام می دهند ولی همه ی اینها حكم یك قافله ای را دارد كه مهار آن قافله به دست یك نفر است. این تشبیه قهراً نمی تواند تشبیه كاملی باشد: مثل یك هواپیمایی كه حركت می كند ولی اختیار این هواپیما در دست یك نفر است، به راست ببرد، به چپ ببرد، كج كند، راست كند، بالا ببرد، پایین ببرد، خاموش كند، احیاناً اگر دلش بخواهد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 536
ساقطش كند؛ زمام و مهار همه ی اینها در دست اوست. این است كه انسان نباید اعتمادش جز به خدا باشد. تكیه گاه انسان فقط باید خدا باشد. همه ی حرفها برای این است.
اینها كه ذكر كردیم یك سلسله اسباب تكوینی بود. یك سلسله اسباب اجتماعی هم هست كه اینها هم انسان را مشرك می كند یعنی سبب می شود كه انسان از خدا غفلت كند و اعتماد و تكیه اش به آنها باشد. آنها چیست؟ انسان وقتی كه در دنیا یار و یاورْ زیاد پیدا می كند، به تعبیر قرآن آنهایی كه در دنیا جُند و سپاه پیدا می كنند، یاوران زیادی پیدا می كنند، یك غروری به اینها دست می دهد و می گویند كه تكیه گاه ما اینهاست، با وجود اینها دیگر چه كسی می تواند كاری بكند؟ در یك آیه ای كه در سوره ی ذاریات بود، قرآن مجید راجع به فرعون تعبیر عجیبی داشت و آن این بود كه فرعون به سپاهیان خودش فوق العاده اعتماد داشت و همه چیزش آنها بودند. تعبیر قرآن این بود: «فَتَوَلّی بِرُكْنِهِ» [2] پس پشت كرد همراه پایه و ركنش. این خانه اگر پایه هایی داشته باشد، این ستونها را ما می گوییم اركان، كما اینكه پاهای انسان را می گویند اركان. در حیوان، چهار دست و پا را می گویند اركان این حیوان، چون بدن این حیوان روی این چهار دست و پاست. به تعبیر امروز این میلیتاریسم فرعون را قرآن با كلمه ی «فَتَوَلّی بِرُكْنِهِ» بیان كرده است، یعنی او تكیه گاهی جز سپاهش نداشت؛ با همان ركن و پایه اش، همان كه تكیه اش به آن بود، پشت كرد و رفت.
این هم برای انسان یك غرور است. مگر سپاه و سپاهی می تواند انسان را از خدا بی نیاز كند؟ یك وسیله ی امتحان است و یك مایه ای است كه برای انسان بدبخت چند صباحی غرور می آورد و موجب بدبختی و هلاكت است. آیا اگر اراده ی خدا تعلق بگیرد، از این لشكرها كاری ساخته است؟ «أَمَّنْ هذَا اَلَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ یَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ اَلرَّحْمنِ» آیا این كه سپاه شما شمرده می شود و آن را سپاه خودتان می دانید اینها هستند كه شما را در مقابل حق یاری كنند و به فریاد شما برسند؟ اینها فقط غرور است و فریب.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 537

[1] . نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی 218.
[2] . ذاریات / 39.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است