در
کتابخانه
بازدید : 2836993تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Collapse تفسیر سوره ی ملك (1) تفسیر سوره ی ملك (1)
Expand تفسیر سوره ی ملك (2) تفسیر سوره ی ملك (2)
Expand تفسیر سوره ی ملك (3) تفسیر سوره ی ملك (3)
Expand تفسیر سوره ی ملك (4) تفسیر سوره ی ملك (4)
Expand تفسیر سوره ی ملك (5) تفسیر سوره ی ملك (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این حدیث در اصول كافی است كه بعضی از ملائكه عابدی را در دامنه ی كوهساری می دیدند كه آنی از عبادت فارغ نیست. بعد آن ملائكه یا آن ملك بر غیب این شخص یعنی بر آنچه كه ما می گوییم نامه ی عمل، بر باطنش، بر حقیقت كارش، بر جزا و پاداش او اطلاع پیدا كرد؛ دید او جزا و پاداش بسیار اندكی دارد، و تعجب كرد؛ آدمی كه جز عبادت كاری ندارد چرا اینقدر پاداشش كم است؟ ! از خدای متعال سؤال كرد: خدایا این عابد چرا اینقدر پاداشش كم است؟ به او وحی رسید كه برو او را امتحان كن، به اینكه به صورت یك انسان مجسم شو، مدتی پیش او باش تا از نزدیك او را بشناسی، آنوقت ما جوابت را می دهیم.
او به صورت یك انسان درآمد و رفت در نزدیكی او؛ او هم شروع كرد به عبادت كردن. مدتی با او هم شكلی كرد تا كم كم با او انس گرفت و توانست باب سخن را با او باز كند. یك وقت این ملك رو كرد به این عابد، نگاه كرد به آن دره و آن دشت كه خیلی سبز و خرم بود و سبزه ی زیادی داشت و گفت: عجب جای باصفایی است، چه جای خوبی است برای عبادت! عابد جواب داد: بله، چه جای خوبی است، ولی یك غصه همیشه در دل من هست و از این غصه خیلی ناراحتم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 491
گفت: چه غصه ای داری؟ گفت: ای كاش این خدای ما یك الاغِ سواری می داشت، می فرستاد اینجا، ما برایش می چراندیم. فرشته فهمید این، معرفت در كارش نیست.

عمل بی معرفت ارزشی ندارد (لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) . آدمی كه خدایی را عبادت می كند كه درباره ی آن خدا فرض می كند كه یك الاغ داشته باشد (مثل آنهایی كه می گفتند: خداوند هر شبِ جمعه از آسمان برین به آسمان دنیا پایین می آید و از آسمان دنیا روی زمین می آید؛ و بوده اند افرادی كه می رفتند روی پشت بامشان یك مقدار جو می ریختند كه اگر الاغ خدا روی پشت بام آنها آمد بی جو نماند و یك مقدار جو بخورد) چنین آدمی تمام عمر زحمت بكشد و جان بكَند، چه ارزشی و چه اثری دارد؟
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است