در
کتابخانه
بازدید : 2837117تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
به هر حال یكی از مسائلی كه در فقه مطرح است این مسأله است كه انسان با قسم می تواند مستحبی یا مباحی را بر خود واجب كند، مكروهی یا مباحی را بر خود حرام كند. آیه همین قدر نشان می دهد كه پیغمبر اكرم یك امری را كه بر او حلال و مباح بود به موجب قسم بر خودش حرام كرد و این كار را برای جلب رضای بعضی از زنهای خودش كرد؛ حال «برای جلب رضای بعضی از زنها» یعنی چه؟ آیا به این شكل كه مثلاً آن زن تمایلی نداشت و پیغمبر اكرم برای اینكه میل او را جلب كند [این كار را كرد؟ ] یا نه، تحت فشار اذیّت زنهای خودش قرار گرفته بود و برای رهایی از آزار آنها این حلال را بر خودش حرام كرد. از آیات استفاده می شود كه این دومی است، چون به دنبال آن فوراً به آن دو زن خطاب می كند: امر شما دائر است میان توبه كردن و ادامه دادن به كار خود. اگر توبه كنید، باید هم توبه كنید كه دلهای شما فاسد شده، ولی اگر بخواهید ادامه بدهید (تهدید می كند) خدا به حمایت پیغمبر برمی خیزد.
پس معلوم می شود كه مسأله مسأله ی آزار بعضی از زنها بوده است، آنهم دو زن، چون كلمه ی «إِنْ تَتُوبا» دارد. و باز از آیه استفاده می شود كه پیغمبر رازی را به یكی از زنها گفت و از او پیمان گرفت كه این راز را به كسی نگوید و این زن برخلاف پیمانی كه با پیغمبر داشت رفت به آن دیگری- كه با یكدیگر خیلی رفیق و دوست بودند-
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 447
گفت. بعد پیغمبر اكرم به حكم وحی الهی آگاه شد كه سرّ میان این دو نفر بازگو شده است. به او فرمود: چرا رفتی این را به او گفتی؟ او تعجب كرد، گفت: چه كسی به تو گفت كه من به او گفته ام؟ فرمود: خدای آگاه به من خبر داد كه تو این راز را فاش كرده ای.
حال در قرآن ضمن اینكه به اصولی در این قضیه تصریح شده است، خصوصیات به ابهام گذاشته شده است: پیغمبر چیزی را به موجب سوگند بر خود حرام كرد، ولی آن چیز چه بود، بیان نشده. پیغمبر به بعضی از زنهای خودش رازی را گفت و او افشا كرد و به دیگری گفت. آن كه راز به او گفته شده بود چه كسی بود كه به دیگری گفت؟ (ولی اجمالاً معلوم است كه رازی بوده است) و راز چه بود؟ این را هم باز قرآن مشخص نكرده است. آنها دو تن بودند كه قرآن به شدت به آنها حمله می كند، یعنی نشان می دهد آنها در وضعی بودند كه علیه پیغمبر توطئه می كردند، تظاهر می كردند (تظاهر از ماده ظَهر است؛ یعنی پشت به پشت یكدیگر داده علیه پیغمبر اقدام می كردند) . قرآن می گوید: شما یا باید از این راهتان برگردید و توبه كنید، كه باید هم توبه كنید كه دلهای شما منحرف شده است، و اگر نكنید خدا با قدرت الهی، جبرئیل به قدرت وحی (حتی قدرت اصلی و قدرتهای وسط را هم ذكر می كند) ، صالح ترین فرد مؤمنین و تمام فرشتگان به حمایت او هستند.
قرآن آنچنان موضوع را مهم گرفته است كه معلوم می شود وضع خیلی خطرناك بوده است. در عین اینكه تصریح می كند كه اینها دو نفر بوده اند، ولی نمی گوید آن دو زن كدام دو زن بوده اند. آنگاه می گوید: آن زن فاش كرد و بعد پیغمبر به او اطلاع داد كه تو فاش كردی، و او حیرت زده شد و گفت: چه كسی به تو خبر داد؟ از كجا فهمیدی؟ فرمود: خدا خبر داد. بعد پیغمبر قسمتی از راز را به آن زن گفت و قسمت دیگر را كتمان كرد؛ یعنی وقتی كه به روی او آورد، قسمتی از مطلب را به روی او آورد، قسمت دیگر را كریمانه صرف نظر كرد؛ آن كارهای زشتی كه آنها كرده بودند، كارهایی از قبیل توطئه، قسمتی از آن كارها را پیغمبر به روی او آورد و قسمت دیگر را به روی او نیاورد (عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ) ، به تعبیر امیرالمؤمنین عمل كریمانه انجام داد. حال آن قسمتی كه گفت چه بود و قسمتی كه نگفت چه بود، باز قرآن بیان نكرده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 448
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است