در
کتابخانه
بازدید : 2836450تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
دیگر اینكه چرا پیغمبر اكرم به عنوان «ذكر» یاد شده است؟ كلمه ی «ذكر» یعنی یادآوری. در فارسی شاید ما تعبیر دقیقی نداشته باشیم؛ كلمه ی «بیداری» را احیاناً می شود به كار برد، كلمه ی «یادآوری» را می شود به كار برد، كلمه ی «آگاهی» را هم می شود به كار برد. كلمه ی «یادآوری» شاید به معنی این آیه نزدیكتر باشد. چه می خواهد بگوید؟ ما معلمی داریم و مذكِّری. معلم كارش این است كه چیزی را كه ما نمی دانیم به ما یاد می دهد. بچه كه سر كلاس می رود معلم مطالبی را كه تاكنون به ذهن بچه نیامده است برای اولین بار به او یاد می دهد. قرآن نسبت به پیامبر كلمه ی «معلم» را به كار برده: «وَ یُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» [1] پیامبر معلم مردم است. این شك ندارد. ولی مذكّر كار دیگری دارد. خیلی چیزها به طور مبهم در ذهن مردم هست، اما حالت یك انسان خواب آلود را دارند. گاهی می بینید كسی چیزی را به انسان می گوید و او می گوید مرا بیدار كردی؛ یعنی چیز جدیدی به من یاد ندادی،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 432
مرا از غفلت خارج كردی، دانسته های خفته ی روح مرا بیدار كردی. همان طور كه انسان كتاب دارد، در قفسه می گذارد، گاهی آن را بیرون می آورد و مطالعه می كند، خیلی چیزها را انسان ممكن است بداند ولی حالت غفلت دارد. حالت غفلت این است كه [مطلبی ] در آن زوایای روح انسان خفته است؛ یك كسی می آید او را بیدار می كند، دست روی آن می گذارد. در مقام تشبیه مثل همین ضبطصوتهاست.

ضبطصوت بعد از آنكه صدا را ضبط كرد، آن صدا به حالت ضبط شده روی نوار هست، ولی بعد كه شما می آیید آن را در دستگاه قرار می دهید و به كار می اندازید، آنچه كه در آنجا به حالت ضبط شده هست به حالت ظهور و بروز درمی آید.
پیامبر، گذشته از اینكه معلم است و مطالبی را به مردم می گوید كه اصلاً نمی دانسته اند و نمی دانند، مردم را نسبت به آنچه می دانند آگاه و بیدار می كند و یادآوری می كند و از وجود خفته ی اینها یك وجود بیدار می سازد. این است كه قرآن به پیامبر فرموده است ذكر، یادآوری؛ این خودش یك پارچه یادآوری است.
«یَتْلُوا عَلَیْكُمْ آیاتِ اَللّهِ مُبَیِّناتٍ» تلاوت می كند بر شما آیات خدا را، قرآن را. در آن عصر این عللی كه در عصرهای بعد پیدا شد كه مردم اینقدر از قرآن دور بمانند نبود، همه چیز مردم قرآن بود؛ آیات قرآن را مردم به این قصد گوش می كردند كه به كار ببندند. یك بار شنیدن یك آیه كافی بود برای اینكه غذای روز آن انسان باشد.

«لِیُخْرِجَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ مِنَ اَلظُّلُماتِ إِلَی اَلنُّورِ» برای اینكه مردم را [از ظلمات خارج كند و به نور بیاورد] ولی به شرط اینكه ایمان بیاورند و به این دستورها عمل كنند؛ برای اینكه ایمان آورندگان و عمل كنندگان به این دستورها را از تاریكیها بیرون بیاورد، مردم را از ظلمتها خارج كند و به نور بیاورد. از یك فضای ظلمانی، از آن محیطهای جهل و غفلت [خارج كند؛ ] چون جهل خودش محیط ظلمت است. معلوم است كه مقصود از «ظلمت» این نیست كه مردم در یك اتاق تاریكی بودند و بعد پیامبر در را باز كرد. یا این طور نبود كه مردم در جایی از زمین زندگی می كردند كه آنجا هیچ وقت روز نبود همیشه شب بود، بعد پیامبر مردم را آورد در جایی كه روز باشد. معلوم است اینكه پیغمبر مردم را از ظلمات خارج می كند به نور، یعنی از ظلمت جهل خارج می كند، به نور علم می آورد؛ از ظلمت غفلت خارج می كند، به نور تذكّر و تنبّه و یادآوری و بیداری می آورد؛ از ظلمت گرفتاری گناهها و معصیتها و آلودگیها و تخدیرهایی كه گناهها می كند و از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 433
تاریكیهایی كه گناهها و فسقها می آورد خارج می كند و به فضای نورانی تقوا و پارسایی و پاكیزگی وارد می كند.
باز اینجا مثل آیات پیش، هم پاداش دنیا را ذكر می كند و هم پاداش آخرت را.

در آنجا كیفر دنیا و كیفر آخرت را ذكر كرد، در این آیه پاداش دنیا و پاداش آخرت را ذكر می كند. پاداش دنیاشان این است كه مردم را از این ظلمتها خارج می كند و به نور می آورد. «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللّهِ وَ یَعْمَلْ صالِحاً» *(تكرار می كند چون ناظر به امر آخرت است، یعنی ناظر به امر دیگری است غیر از آن كه قبلاً گفته بود) و هر كسی كه به خدا ایمان بیاورد و عمل را صالح و شایسته انجام دهد، خدا او را وارد می كند در بهشتهایی كه در پایین آن بهشتها نهرها جاری است؛ یعنی آن دنیایش، این هم آخرتش. «خالِدِینَ فِیها أَبَداً» * در نعمت الهی، جاویدان باقی می مانند. «قَدْ أَحْسَنَ اَللّهُ لَهُ رِزْقاً» یعنی نكته ی اساسی این است كه مهماندارشان خداست؛ خداست كه روزی را برای آنها نیكو كرده است. آنچه كه آن نعمت جاویدان را برای انسان خستگی ناپذیر می كند خداست؛ چون غیر از خدا هر نعمتی را انسان داشته باشد خستگی آور است، یعنی سیری آور است؛ انسان می رسد به حالتی كه دلزدگی پیدا می كند.

[1] . بقره / 151.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است