در
کتابخانه
بازدید : 2836473تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی طلاق</span>تفسیر سوره ی طلاق
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تحریم</span>تفسیر سوره ی تحریم
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ملك</span>تفسیر سوره ی ملك
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قلم</span>تفسیر سوره ی قلم
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعد می فرماید: وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَی اَللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ . تقوا بیشتر جنبه ی عملی دارد، توكّل بیشتر جنبه ی روحی دارد. هر كسی كه به خدا توكل كند، كار خود را به خدا بسپارد، خدا كافی است. ولی كار به خدا سپردن كار ساده ای نیست، یك ایمان بسیار راستینی می خواهد كه انسان كار خودش را به خدا بسپارد، و اگر انسان كارش را به خدا بسپارد حس می كند كه او كافی است و دیگر به هیچ چیزی احتیاج ندارد. «إِنَّ اَللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اَللّهُ لِكُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً» خدا امر و فرمان خودش را می رساند، یعنی آنچه كه خداوند امر و اراده كرده است تخلف پذیر نیست. خداست كه برای هر چیزی حد و اندازه قرار داده است، اما خود او كه حد و اندازه ندارد؛ یعنی هر سببی از سببها كاربرد محدود دارد، چون در تحت قَدَر و اندازه قرار گرفته است، الّا ذات مقدس حق تعالی كه كاربرد نامحدود دارد؛ یعنی كار را به كسی می سپاری كه مانع در مقابل اراده ی او معنی ندارد، و به كسی سپرده ای كه او برای هر چیزی حد و اندازه و كاربرد محدود قرار داده است ولی خودش فوق حد و اندازه و كاربرد محدود است.

پس هر كه به خدا توكل كند او كافی است.
در تقوا این جور گفتیم: هر كسی كه تقوای الهی داشته باشد خدا راه بیرون آمدن از مشكلات را برای او فراهم می كند و خدا به او روزی «لا یُحْتَسَب» می دهد. در اینجا می گوییم: «وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَی اَللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» گویی كار را از هر جهت یكسره می كنیم: هر كسی كه به خدا توكل كند [خدا] كافی است، احتیاج به هیچ چیزی ندارد. این است كه در آیه ی دیگر می خوانیم: أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ [1].

حافظ در همین زمینه شعر خوبی دارد، می گوید:
كار خود گر به خدا باز گذاری حافظ
ای بسا عیش كه با بخت خدا داده كنی
توكل هم مثل تقواست. در زبان عربی (و شاید در زبان فارسی هم وجود داشته باشد، ولی من در زبان فارسی تاكنون به این مطلب توجه نداشتم) فنی هست كه آن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 409
را جزء فنون بدیعیه می شمارند و نامش «تضمین» است. تضمین معنایش این است كه كلمه ای ذكر می شود وبعد متعلَّقی برای این كلمه ذكر می شود كه متعلَّق این كلمه نیست، متعلَّق كلمه ی دیگری است، و معنای آن كلمه ی دیگر را در این كلمه اِشراب و تضمین می كنند، می گنجانند، مثل اینكه در تقدیر وجود داشته باشد. مثلاً ما می گوییم: سمع الله لمن حمده. در همین جمله تضمین وجود دارد. «سَمِعَ» یعنی شنید، كه در مورد خدا دیگر زمان ندارد، شنید و می شنود یك معنا دارد. خدا می شنود. این كلمه اینجا تمام است. خدا می شنود از برای كسی كه او را سپاس بگوید. می شنود با «از برای» یعنی این فعل با آن متعلَّق اگر چیزی در بین نباشد نمی چسبد، ولی وقتی كه می خواهد بگوید: می شنود و اجابت می كند، این «اجابت می كند» در ضمن است.

خدا می شنود و استجابت می كند (می شنود در حالی كه استجابت كننده است) مر كسانی را كه او را سپاس می گویند. اینجا در مفهوم «سَمِعَ» ، «سَمیعٌ مُجیبٌ» افتاده است، «سَمِعَ وَ اَجابَ» . ایندو با همدیگر با یك كلمه بیان شده است. كلمه ی «تقوا» هم همین طور است. خود تقوا یك كلمه است، اگر آن را با «اللّه» یا «من اللّه» بیاوریم (مانند تَقْوَی اللّه) كلمه ی دیگری در آن گنجانده شده است و مثلاً معنی «خائِفاً مِنَ اللّهِ» می دهد؛ یك چنین چیزی.

[1] . غافر / 44.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است