در
کتابخانه
بازدید : 2837036تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی صف</span>تفسیر سوره ی صف
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جمعه</span>تفسیر سوره ی جمعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی منافقون</span>تفسیر سوره ی منافقون
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تغابن</span>تفسیر سوره ی تغابن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
«إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ» یعنی بعضی از زنان یا بعضی از شوهران شما. ازواج جمع زوج است. می فرماید بعضی از همسران و بعضی از فرزندان شما دشمن شما هستند. آیا مقصود همین دشمنی ظاهری و كینه توزی است كه گاهی زن و شوهر از یكدیگر تنفر پیدا می كنند و دشمن و خصم یكدیگر می شوند به طوری كه هر یك می خواهد كاری به ضرر دیگری انجام دهد؟ گاهی پدر و فرزند با یكدیگر تا حدی دشمن می شوند كه شمشیر به روی یكدیگر می كشند. آیا قرآن این را می خواهد بگوید؟ این چیزی است كه همه ی مردم درك می كنند. كسی با زنش اختلاف داشته باشد خودش بهتر از دیگران می داند؛ با بچه اش اختلاف داشته باشد این را بهتر می داند.
مراد قرآن این نیست، بلكه منظور كارهای دشمنانه است در عین اینكه این كارها دوستی است. چون [مثلاً پدر خود را] دوست دارند دشمن اند و این آنجاست كه دوستی آنها با دوستی خدا تعارض پیدا می كند. شأن نزول آیه این است: مؤمنی در مكه به رسول اكرم صلی الله علیه و آله ایمان می آورد. خود ایمان آوردن در مكه مستلزم یك سلسله محرومیتهاست. زن و بچه ی انسان نه از این جهت كه با او دشمن هستند، بلكه از باب نصیحت، خیلی دوستانه چیزهایی به او می گویند: رهایش كن، اصلاً حلاوت زندگی را از خودت و از ما گرفته ای و ما را دچار ناراحتی و رنج و تعب كرده ای. آن مؤمن به مرحله ای می رسد كه می خواهد مهاجرت كند. مهاجرت شوخی نیست.

مهاجرت یعنی چه؟ یعنی تمام خانمان را درهم ریختن. آن وقت است كه همسر می آید گریه كنان به دست و پا می افتد و هزار جور وظیفه و تكلیف شرعی برای آدم درست می كند و فرزند به نوعی دیگر. همسر، بچه ی شیرین دو ساله ی خودش را می آورد و می گوید: آخر حیفت نمی آید كه این بچه را به امان خدا رها كنی؟ تو كه از اینجا بروی دیگر برگشت نداری.
شك ندارد كه انسان نسبت به خاندان خودش مسؤولیت بزرگی دارد. این آیه معنایش این نیست كه انسان مسؤولیتی را كه نسبت به همسر و فرزندان خود دارد فراموش كند، ولی این را باید توجه كند كه یك مسؤولیت الهی هم هست. آنجایی كه یك فرد می خواهد به میدان شهادت برود، آنجا چه؟ ملاحظات خانوادگی در نهایت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 385
درجه ی اهمیت است، ولی اگر پای یك چنین چیزی به میان آمد چطور؟
چند نفر معدود بودند كه همسران یا مادرانشان در كربلا بودند. یكی جوانی است به نام «وهب» . وقتی نوبتش شد و خواست به میدان برود زنش كه تازه عروس بود آمد به دامنش چسبید و گفت: تو كه می روی مرا به چه كسی می سپاری؟ اینجاست كه فیل به زانو درمی آید. مادرش گفت: پسرجان! مبادا حرف زنت را گوش كنی، تو امروز كار مهمتری داری. شك ندارد كه همسر موضوع مهمی است، موضوع كوچكی نیست و وهب مسؤولیت بزرگی در مقابل همسر خود داشت، اما یك مسؤولیت و وظیفه ی بزرگتری در برابر سیدالشهداء داشت. همین همسر كه عشق می ورزد، همان عشقش از آن نظر كه جلوی حقیقتی را گرفته است به منزله ی یك نوع دشمنی است. فرزند هم همین طور است.
قرآن از انسان یك موجودِ از همه چیز گذشته جز خدا می خواهد، این است كه می فرماید: مال شما فتنه است، اولاد شما فتنه است، یعنی بازدارنده هستند. قرآن نمی گوید شما فرزند نداشته باشید یا فرزندانتان را دوست نداشته باشید، احساس مسؤولیت نداشته باشید و یا مال نداشته باشید و اصلاً مال خودتان را رها كنید؛ چنین چیزی نیست. ولی هیچ یك از اینها نباید در حدی باشد كه وقتی پای حق و پای خدا و پای تكلیف بزرگتری در میان می آید بتواند پای بند انسان باشد. «قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِیرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اِقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْكُمْ مِنَ اَللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّی یَأْتِیَ اَللّهُ بِأَمْرِهِ وَ اَللّهُ لا یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلْفاسِقِینَ» [1] اگر پدران، فرزندان، برادران، همسران، عشیره، مال و ثروت، شغل و مسكن در نزد شما از خدا عزیزتر هستند، صبر كنید و سر جایتان باشید تا به شما خبر بدهیم. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 386

[1] . توبه / 24.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است