در
کتابخانه
بازدید : 2836082تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی صف</span>تفسیر سوره ی صف
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جمعه</span>تفسیر سوره ی جمعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی منافقون</span>تفسیر سوره ی منافقون
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تغابن</span>تفسیر سوره ی تغابن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
دیدگاه صحیح كه نامش «امر بین امرین در نظام تكوین» است نظر سومی ارائه می دهد. خداوند می فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلاّ بِإِذْنِ اَللّهِ» . این كلمه ی «إِلاّ بِإِذْنِ اَللّهِ» * امر بین امرین را در نظام تكوین بیان می كند و این آیه مفسّر آیات دیگری است كه در جاهای دیگر آمده است. قرآن می فرماید هر بدی كه می رسد، به اذن خدا می رسد. «به اذن خدا می رسد» معنایش این است كه نه اینچنین خیال كن كه هیچ علل و اسبابی دخالت ندارد و نه اینچنین خیال كن كه دخالت آنها به نحوی است كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 377
چه خدا بخواهد و چه نخواهد آن كار می شود، بلكه به اذن خدا می شود؛ یعنی اگر خدا می خواست مانع ایجاد كند، مانع ایجاد می كرد، اگر می خواست شرطی از آن شروط را از بین ببرد، از بین می بُرد. كما اینكه در موارد زیادی موانعی ایجاد می كند و یا شرطی را از بین می برد. پس قضیه این است كه آنچه در عالم واقع می شود، یك سلسله حوادث و علل و معلولهایی است كه كار خودشان را انجام می دهند، اما نه به معنای این كه چه خدا بخواهد و چه خدا نخواهد. این مطلب را با مثال توضیح می دهم:
فرض كنید فردی می خواهد از مرز عبور كند، ولی آن مرزدار هم روی مصالح كلی مملكت اگر بخواهد جلوی او را بگیرد می گیرد. پس یك وقت می گوییم: این كار را اصلاً مستقیماً مرزدار می كند و آن فرد دخالتی ندارد، آن فرد مثل سنگی است كه از این طرف مرز به آن طرف برده شده است. و یك وقت می گوییم آنهایی كه می آیند و عبور می كنند مرزدار هیچ نقشی ندارد. نظریه ی سوم می گوید [درست است كه فرد است كه عبور می كند ولی ] در عین حال یك نیروی كنترل كننده ای هست كه اگر بخواهد مانعی ایجاد كند و یا شرطی را از بین ببرد چنین خواهد كرد.
مثال درجه ی بالاتری را درنظر می گیریم: شمری می خواهد سر امام حسین علیه السلام را ببُرد. این شمر است كه دارد می برد و امام حسین علیه السلام یك انسان است كه از گوشت و پوست و رگ و پی و امثال اینها ساخته شده است و شمر هم انسان دیگری است كه قدرت و نیرو دارد، شمشیر و چاقو و نیزه دارد. آیا اینجا هم می توانیم بگوییم این كار به اذن اللّه انجام می پذیرد؟ بله، به این معنا كه اگر خدا می خواست، یعنی اگر مصلحت كلی اقتضا می كرد كه جبراً جلوی این ظالم گرفته بشود و جبراً مانع مظلومیت این مظلوم بشود، البته جلوی او گرفته می شد. ولی خداوند متعال در مورد كاری كه انسانها از روی اراده و اختیار باید بكنند امر- به معنای دستور- صادر كرده است، دستور داده است كه ظالم به اختیار خودش ظلم نكند و به مظلوم دستور داده است كه از خود دفاع كند و دفاع كرده است. با همه ی اینها اگر ظالم باز بخواهد ظلم كند، خدا اگر بخواهد به زور و به جبر مچش را بگیرد، می گیرد. ولی این كه خدا به جبر جلوی انسانها را بگیرد برخلاف نظام كلی احسن است. اگر خداوند به جبر جلوی انسانها را بگیرد آنوقت نه كمالی وجود خواهد داشت، نه اطاعتی و نه معصیتی.
شاید من نتوانسته باشم معنای كلمه ی «بِإِذْنِ اَللّهِ *» را آن طور كه باید و شاید تقریر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 378
كنم، ولی این مسأله یعنی امر بین امرین در نظام تكوین، یكی از اصول معارف قرآن است. همان طور كه در امور اختیاریِ انسانها، نه جبر است و نه تفویض، در نظام تكوین هم امر بین امرین حاكم است. جبر این است كه علی رغم خواست انسانها قدرتی آنها را به انجام كاری ملزم كند. تفویض یعنی به خود واگذارشدگی و استقلال. اصلاً استقلال مطلق مساوی با واجب الوجود بودن است. كفربودن تفویض از كفربودن جبر بالاتر است و كمتر نیست. همان طور كه در میان جبر و تفویض، راهی است كه راه صحیح همان راه است- كه بحث ما در آن نیست- در نظام تكوین یعنی در تأثیر و تأثرهایی هم [كه در عالم صورت می گیرد] امر بین امرین حاكم است. در كاری كه خورشید با نورافشانی خود انجام می دهد، ماه با حركات خود انجام می دهد، هوا و آتش و آب و نیروی الكتریسیته انجام می دهند امر بین امرین حاكم است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است