در
کتابخانه
بازدید : 2836096تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی صف</span>تفسیر سوره ی صف
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جمعه</span>تفسیر سوره ی جمعه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی منافقون</span>تفسیر سوره ی منافقون
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تغابن</span>تفسیر سوره ی تغابن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از جمله چیزهایی كه در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام- كه این ایام، ایام شهادت ایشان است- نوشته اند این است كه ایشان در عمرشان مكرر (شاید بیست بار) هر چه داشتند نصف كردند؛ نصف را برای خود نگه داشتند و نصف دیگر را در راه فقرا و مواردی كه لازم بود، انفاق كردند.
امام حسن علیه السلام سفرهای متعدد پیاده به حج مشرف شدند. با اینكه مركوب داشتند ولی سوار نمی شدند و این عمل را برای خودشان به صورت یك ریاضت و عبادت واقعی درمی آوردند. مقام ایشان بالاتر از این است كه بخواهیم این حرفها را بزنیم ولی شك ندارد كه برای افراد عادی هم آن حالی كه در سفر پیاده پیدا می شود هرگز با این تنعمها حاصل نمی شود.
امام مجتبی علیه السلام در حالْ پیدا كردن در هنگام عبادت فوق العاده بودند. دشمنان ایشان، چه تهمتها به ایشان زدند، چه دشمنان امویشان و بدتر از آنها دشمنان عباسی، چون در دوره ی بنی العباس علویانِ بنی الحسن زیاد قیام می كردند و دستگاه سیاست و تبلیغات بنی العباس برای اینكه سادات بنی الحسن را بكوبد شروع به تبلیغات علیه جدّ آنها یعنی امام حسن علیه السلام كرده بود: زن خیلی زیاد گرفته است، مرد عیاشی بوده است و از این جور نسبتها، درصورتی كه امام مجتبی علیه السلام «أعبد» اهل زمانشان بوده اند. نماز كه می خواندند سراسر گریه بود و اگر به آیه ای از آیات قرآن می رسیدند كه در آن آیه ذكری از عذاب بود، می افتادند و غش می كردند.
نمونه ای بودند از پدر بزرگوارشان علی علیه السلام. آنچه كه درباره ی علی علیه السلام شنیده اید، نمونه اش درباره ی امام حسن علیه السلام صادق است. این كه روزگار با این وجود مقدس در زمان خودش چه كرد و بعد در زمانهای بعد از خودش دستگاه خلافت عباسی چه كرد داستان درازی دارد. ده سالی كه بعد از پدر بزرگوارشان زنده بودند كه بین نه تا ده سال طول كشید (امیرالمؤمنین علیه السلام در سال چهلم هجری و امام حسن علیه السلام در سال چهل و نهم هجری از دنیا رفتند) دوره ی حكومت استبدادی سیاه معاویه است و بیشترین فشارها روی شخص امام است. دیگر معاویه از هیچ گونه آزار و اذیت و تحقیر و تبلیغی علیه امام حسن علیه السلام خودداری نمی كرد. در اوایل حكومت معاویه هنوز به اصطلاح آنچنان كه باید و شاید صابون معاویه و بنی امیه به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 341
جامه ی مردم نخورده بود؛ اواخر حكومت معاویه و در زمان حكومت یزید بود كه تشت اینها دیگر به طوركلی از بام افتاد والّا قبلاً مردم می گفتند معاویه مرد باكفایتی است. معاویه به حكم اینكه بعد از خودش تمام اندیشه اش این بود كه خلافت به پسرش یزید برسد موانع را در زمان حیات خودش یكی پس از دیگری برمی داشت و این اختصاص به امام حسن علیه السلام ندارد. عده ی دیگری هم كه از نظر مردم یا از نظر خودشان كاندیدای خلافت بودند، همه را از بین برد مثل سعد بن وقّاص. معاویه سعد بن وقّاص پدر عمر سعد را مسموم كرد و كشت چون یكی از شش نفری بود كه عمر برای شورا معین كرد. قهراً در میان مردم [شایع ] بود كه سعد مردی است كه لیاقت خلافت دارد برای اینكه خلیفه ی دوم او را هم جزو آن شش نفر نامزد كرد.
مردی است به نام «عبدالرحمن بن خالد» كه پسر خالد بن ولید است. چون پدرش سردار معروفی بود خودش هم ادعاهایی داشت. معاویه او را هم مسموم كرد و از بین برد و حتی چندین نفر از بنی امیه را كه داعیه ی خلافت داشتند از بین برد. در مورد آنها، هدف معاویه فقط این بود كه خودشان را از بین ببرد ولی راجع به امام حسن علیه السلام هدف دیگری هم داشت و آن این بود كه می خواست علاقه و محبت به امام حسن علیه السلام را از بین ببرد، چون می دانست مردم به اهل بیت علاقه و محبت دارند و بعد هم می خواست به خیال خود روح امام حسن علیه السلام را در زمان حیاتشان خرد كند. به حاكم مدینه سپرده بود كه روزهای جمعه موظف هستی حتماً در حضور حسن بن علی پدرش را لعن و سب كنی. در آیه ی نماز جمعه خواندیم كه وقتی نماز جمعه اقامه می شود بر همه واجب است شركت كنند. اگر كسی شركت نمی كرد نمی توانست بگوید من كه شركت نمی كنم برای این است كه اینها لیاقت این را ندارند كه نماز جمعه را اقامه كنند. فوراً می گفتند این فرد مخالف نماز جمعه و كافر است و او را تكفیر می كردند به طوری كه همان مردم مقدس می ریختند و او را می كشتند.

امام در نماز جمعه شركت می كرد. آنوقت در حضور حضرت و در كنار قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله خطبه ی نماز جمعه- كه در دو جلسه پیش عرض كردیم كه وظیفه ی امام جمعه در هنگام ایراد خطبه چیست- تبدیل شده بود به لعن و سبّ علی علیه السلام. در آخر كار هم معاویه به فكر افتاد كه امام حسن علیه السلام را از میان بردارد. این بود كه وسیله ی مسموم كردن را فراهم كرد، آنهم نه یك بار، بلكه دو بار یا سه بار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 342
ایشان را مسموم كرد. . . [1]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 343

[1] متاسفانه جملات انتهایی نشده است
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است