در
کتابخانه
بازدید : 2836175تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی صف</span>تفسیر سوره ی صف
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جمعه</span>تفسیر سوره ی جمعه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی منافقون</span>تفسیر سوره ی منافقون
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تغابن</span>تفسیر سوره ی تغابن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
«یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی اَلْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ اَلْأَعَزُّ مِنْهَا اَلْأَذَلَّ» می گویند اگر ما به مدینه بازگردیم آن كه عزیزتر است ذلیل تر را بیرون خواهد كرد. عبداللّه بن ابیّ می گفت پایم كه به مدینه برسد پیغمبر را بیرون می كنم.
قرآن می فرماید: «وَ لِلّهِ اَلْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ» عزت منحصراً از آنِ خدا و پیامبر و مؤمنین است، یعنی تو ذلیل تر از آن هستی كه بخواهی چنین كنی، تو آنقدر ذلیلی كه خودت هم نمی دانی: «وَ لكِنَّ اَلْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ» .
عبداللّه بن ابیّ هنوز به مدینه نرسیده بود كه خدای متعال دو بار ذلت او را به او نشان داد. این طور اشخاص كه منافق و ترسو هستند وقتی كه در میان رفقای خودشان هستند رجز می خوانند ولی در جمع بكلی شكل دیگری به خود می گیرند.

وقتی كه آمد خدمت پیغمبر، قسمهای غِلاظ و شِدادی خورد كه اصلاً من این حرفها را نگفته ام و اینها را به من دروغ بسته اند. این اولین ذلتش بود. بعد هم پسرش آمد خدمت پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و عرض كرد: یا رسول اللّه همه می دانند كه در میان انصار، جوانی نسبت به پدر و مادرش خوشرفتارتر از من نیست. من پدرم را به عنوان یك پدر دوست دارم ولی پدر من منافق است. اگر حق پدرم كشته شدن است فرمان بده تا خودم او را بكشم. فرمود: نه. با اینكه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله او را نهی كرد، آمد كنار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 338
دروازه ی مدینه ایستاد. هر كس می آمد، می دید كه او دارد قدم می زند و شمشیرش هم دستش است. پدرش از دور پیدا شد. جلوی او را گرفت و گفت حق ورود به مدینه را نداری. تا پیغمبر اجازه ندهد من نمی گذارم وارد مدینه شوی. این آدمی كه اینچنین لاف می زد كه اگر به مدینه برگردم پیغمبر را از مدینه بیرون می كنم، كارش به جایی رسید كه روز بعد (بیش از یك روز هم تا رسیدن به مدینه فاصله نشد) نزدیكترین افراد به او یعنی پسرش به او گفت من بدون اجازه ی پیامبر نمی گذارم وارد مدینه بشوی.
«یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اَللّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ اَلْخاسِرُونَ» . گویی قرآن می خواهد این طور نتیجه بگیرد كه این كسانی كه این همه باد و بروت می كنند و این حرفها را می زنند، غرورشان به مال و ثروتی است كه دارند. فكر می كنند هر چه هست مال و ثروت است و ثروت هم دست ماست پس همه چیز دست ماست، قدرت هم دست ماست؛ پیغمبر و مهاجرین كه از مكه آمده اند ثروتی ندارند، ثروت مال ماست. ما همین قدر كه جلوی این جریان اقتصادی را بگیریم، خواه ناخواه متفرق می شوند. این غرور را از مال و ثروت پیدا كرده اند. بعد هم كه عبداللّه بن ابیّ خود را به عنوان عزیزتر حساب می كند، تكیه اش به قوم و فامیل و بچه هایش است.
قرآن به عنوان نصیحت به مؤمنین خطاب می كند كه ای اهل ایمان، ببینید چطور مال و ثروت و فرزندان و فامیل، سبب غفلت و غرور و سبب نفاق عده ای شد. مبادا این جور چیزها مانع شما و غافل كننده ی شما از خدا باشد. «یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اَللّهِ» ای اهل ایمان ثروتهای شما و فرزندان شما، شما را از یاد خدا باز ندارد و غافل نكند آنچنان كه آنها را غافل كرده است. «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ اَلْخاسِرُونَ» . هر كس این كار را بكند و اینچنین بشود یعنی مال و ثروتش موجب غفلتش بشود زیانكار است. كلمه ی «خسران» به كار رفته است چون در مال، نفع و زیان مطرح است. همین مال كه عین سود است، تبدیل به زیان می شود.
«وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَكُمُ اَلْمَوْتُ» برعكس، بنای كار خودتان را بر انفاق بگذارید و اینكه تا زنده هستید از مال و ثروت خودتان، خودتان استفاده كنید. استفاده ی شما در این است كه اینها را در راه خدا بدهید و تنها به این وسیله است كه مال خود را برای خود جاوید كرده اید.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 339
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است