در
کتابخانه
بازدید : 2837114تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی صف</span>تفسیر سوره ی صف
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جمعه</span>تفسیر سوره ی جمعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی منافقون</span>تفسیر سوره ی منافقون
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تغابن</span>تفسیر سوره ی تغابن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث در مورد انسان است. آیا انسان از آن دسته موجوداتی در طبیعت است كه آنها را باید به حالت اوّلی و دست نخورده باقی گذاشت؟ آیا بهترین انسان آن انسانی است كه به همان حالت اوّلی و دست نخورده باقی باشد یا انسان هم مثل هزارها چیز دیگر نیاز به ساخته شدن دارد و به این دنیا كه می آید ابتدا مانند یك ماده ی خام به دنیا می آید، ماده ی خامی كه ارزش بالقوّه دارد و باید ساخته بشود تا ارزش فوق العاده پیدا كند؟ مطلب از چه قرار است؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 267
هیچ موجودی به اندازه ی انسان، نیازمند به ساخته شدن نیست و هیچ موجودی به اندازه ی انسان قابل ساخته شدن نیست و هیچ موجودی به اندازه ی انسان ارزش ساخته شده اش با ارزش ساخته نشده اش تفاوت ندارد. این چیزی كه در دنیا از یك نظر نامش را «اخلاق» می گذارند و از نظر دیگر نامش را «تعلیم و تربیت» و یا «آموزش و پرورش» می گذارند معنایش همین است؛ یعنی انسانِ به صورت یك ماده ی خام را تبدیل كردن به یك انسان قابل استفاده. قابل استفاده برای چه كسی؟ برای خودش و برای جامعه ی خودش.
اگر ما میان انسان و حیوان مقایسه ای كنیم می بینیم از این نظر تفاوت از زمین تا آسمان است. اگر انسان را نه تنها با حیوان بلكه با هر چیز دیگری كه نیاز به ساختن دارد مقایسه كنیم می بینیم هر چیز دیگر در مقابل انسان به یك معنا ساخته شده به دنیا می آید، یك مقدار هم باید روی آن كار شود تا بهتر ساخته شود.

ولی انسان، یگانه موجودی است كه از هر نظر باید ساخته شود. عرض كردم كه طلا را باید ساخت، به آن صورتی كه از معدن استخراج می شود قابل استفاده نیست؛ نقره و آهن را هم باید ساخت، حیوان را هم باید ساخت، باید اهلی كرد، تربیت كرد ولی این تفاوت هست كه طلا در طلا بودن خودش دیگر «ساخته شده» است، نقره هم در نقره بودن خودش ساخته شده به وجود آمده است و همچنین اسب در اسب بودن خودش و گوسفند در گوسفند بودن خودش. اینها به اصطلاح فیلسوفان از نظر «ماهیت» ساخته شده به دنیا آمده اند و از نظر كیفیت و كمّیت نیاز به ساخته شدن دارند. طلا ماهیتش طلاست، منتها یك زرگر عیارش را درست می كند، آن را پرداخت می كند، برّاق می كند و امثال اینها، ولی دیگر آهن نمی تواند در دست زرگر طلا شود، طلا در دست زرگر نقره شود. اینها از نظر ماهیت ساخته شده به دنیا آمده اند؛ یعنی خلقت، ماهیت آنها را ساخته است. اگر نیاز به ساخته شدن دارند در كیفیت است. ولی انسان یگانه موجودی است كه حتی از نظر ماهیت هم ساخته و پرداخته به دنیا نیامده است و لهذا این كه واقعیت انسان چه واقعیتی و ماهیت انسان چه ماهیتی باشد همه جور ممكن است از آب در بیاید، همه جور ممكن است ساخته شود. ممكن است انسان فرشته شود و صد درجه از فرشته بالاتر. ما چون لفظی بالاتر از فرشته نداریم می گوییم فرشته. اگر از این تعبیر، كسی به اشتباه نیفتد می گویم: «انسان ممكن است موجودی شود كه از خدا هم جدایی ندارد» ؛ نمی گویم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 268
انسان خدا بشود. به قول حافظ:
خیال حوصله ی بحر می پزد هیهات
چه هاست در سر این قطره ی محال اندیش
قطره ای را می گوید كه آرزوی اقیانوس شدن در آن هست. ممكن است همین انسان از هر موجودی كه شما تصورش را بكنید منحطتر و پست تر شود؛ یا صورتش صورت انسانِ یك سر و دو گوش پهن ناخن باشد و روی دو پا هم راه برود ولی واقعیتش مثلاً یك گرگ و یا یك سگ باشد. این همان مطلبی است كه قرآن در مورد بعضی انسانها می فرماید: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» [1] مانند چهارپایان هستند و نه چهارپایان بلكه خیلی پست تر و منحطتر از چهارپایان. در جای دیگری می فرماید: «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِینَ» [2]. «اسفل سافلین» یعنی چه؟ یعنی از هر سافل و پستی پست تر. «اعلی علّیّین» یعنی چه؟ یعنی از هر عالی ای عالی تر.

اعجوبه ای هست در عالم به نام «انسان» كه امكان همه گونه شدن در او هست. برای اسب امكان گاو شدن، الاغ شدن و یا سگ شدن نیست، برای سگ هم امكان اسب شدن نیست ولی برای انسان امكان همه چیز شدن هست.
همین جاست كه نیاز انسان به «مدل» به اصطلاح روشن می شود. حال كه وقتی به دنیا می آییم همه چیز می توانیم باشیم، جماد می توانیم باشیم، انواع نباتها می توانیم باشیم، انواع حیوانها می توانیم باشیم، فرشته می توانیم باشیم، بالاتر از فرشته می توانیم باشیم، پس یك مدل و دستورالعمل می خواهیم.

[1] . اعراف / 179.
[2] . تین / 5.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است