در
کتابخانه
بازدید : 2836606تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی صف</span>تفسیر سوره ی صف
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جمعه</span>تفسیر سوره ی جمعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی منافقون</span>تفسیر سوره ی منافقون
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی تغابن</span>تفسیر سوره ی تغابن
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
درباره ی این آیات كریمه بحث می كردیم [1] و گفتیم كه حضرت عیسی بن مریم، عیسای مسیح، پیامی كه برای مردم آورد دو نكته بیشتر نبود. یكی تأیید تورات بود؛ می فرمود: من نیامده ام كه چیزی از تورات كم كنم یا زیاد كنم. همان طور كه قرآن مجید نقل كرده، حضرت عیسای مسیح قسمت خیلی كمی از احكام شریعت حضرت موسی را تغییر داد، یعنی ایشان پیغمبر صاحب شریعت بود نه اینكه صاحب شریعت نبود، ولی شریعت او اختلاف كمی با شریعت موسی داشت و لهذا خود را مصدّق تورات، كسی كه برای تأیید تورات آمده است، یعنی برای این نیامده است كه این كتاب را به كلی نفی كند [معرفی كرد. ] نكته ی دیگر اینكه می فرمود به عنوان مبشّر آمده؛ یعنی خودِ بشارت، رسالت حضرت عیسای مسیح بوده است.
توضیح اینكه یك وقت است كه پیغمبری در ضمن تعلیماتش، مبشّر هم هست، یعنی بشارت هم می دهد به پیغمبری كه بعد از او می آید یا مثلاً با اسلام نبوت پایان یافته است ولی مسأله ی بشارت ظهور حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه مطرح شده است. البته جزء تعلیمات اسلامی، این مطلب هم هست، اما نه این است كه پیغمبر ما آمده است برای دادن این بشارت، كه اصلاً ركن رسالت پیغمبر این بشارت باشد. حضرت مسیح ركن رسالتش بشارت بوده، یعنی درواقع عیسای مسیح یك ركن رسالتش جنبه ی پیشقراولی و جنبه ی مقدّمی بوده است برای پیغمبری كه بعد از او می آید و اوست كه جهان باید منتظر او باشد و اوست كه آن شریعت را می آورد. این مطلبی است كه قرآن با یك لطافت مخصوص بیان كرده است و ما به حكم اینكه قرآن برای حضرت عیسای مسیح عظمت و جلالت قائل است، برای ایشان جلالت قائل هستیم و او را یكی از پنج پیغمبر بسیار بزرگ عالم می شماریم ولی در عین حال این نكته باید مشخص باشد كه عیسی علیه السلام همین دو جنبه را داشت: مصدِّق و مؤید تورات بود با تغییرات بسیار كمی: «وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ اَلَّذِی حُرِّمَ عَلَیْكُمْ» [2] و دیگر اینكه مبشِّر بود؛ آمده ام برای اینكه به شما آمدن پیامبری را كه بعد از من خواهد آمد نوید دهم و لهذا تواریخ در این جهت اتفاق دارند و فرنگیها هم این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 239
مطلب را قبول دارند كه دوره ی مأموریت حضرت عیسای مسیح برای ابلاغ رسالت، بسیار كوتاه بوده است. حضرت عیسی همان طور كه خود مسیحیها هم اعتراف دارند تا سی سالگی رسالت خود را هیچ ابراز نكرد و در سی سالگی رسالت خود را ابراز كرد. بعد یا در سی و سه سالگی به قول بعضی و یا در سی و شش سالگی و حداكثر سی و هفت سالگی، عیسی به قول آنها كشته شد؛ می گویند بعد از سه سال و یا شش سال و یا هفت سال كشته شد. عیسای مسیح دوره ی زیادی نداشت، علتش این است كه تعلیمات زیادی نداشت كه دوره ی زیادی بخواهد؛ آمده بود برای تصدیق و تأیید تورات و برای اصلاح مردم بر اساس شریعت موسی و بعد هم برای همین بشارت، و لهذا نام كتاب عیسی علیه السلام (انجیل) [3] در اصل افاده ی معنای بشارت می كند.

از اینجا می توان فهمید كه چقدر مسأله ی بشارت در رسالت عیسی علیه السلام اساسی بوده و ركن رسالت ایشان بوده كه اصلاً اسم كتاب ایشان «بشارت» است كه همان جنبه ی مقدّمیت را می رساند.
آیه هم درست همین مطلب را می فهماند كه حضرت عیسی علیه السلام كه آمد اساس تعلیماتش این دو امر بود: احیای شریعت موسی علیه السلام و تأیید تورات و اصلاح بنی اسرائیل بر اساس تعلیمات تورات، و دیگر بشارت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله.
«وَ إِذْ قالَ» یاد كن (یا ذكر كن) آنگاه كه عیسی پسر مریم خطاب به بنی اسرائیل گفت: «إِنِّی رَسُولُ اَللّهِ إِلَیْكُمْ» من فرستاده ی خدا هستم به سوی شما، در حالی كه «مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ اَلتَّوْراةِ» تأیید و تصدیق می كنم كتابی كه قبل از من آمده است كه آن تورات است؛ كتاب موسی و شریعت او را تصدیق و تأیید می كنم درحالی كه مبشر و نوید دهنده به پیامبری هستم كه بعد از من می آید و نام او احمد صلی الله علیه و آله است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 240
اینجا گفتار حضرت عیسی تمام می شود و دیگر كلام خود قرآن است: «فَلَمّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ» . با این همه بشارتی كه عیسی به بنی اسرائیل یعنی یهودیها داده بود، وقتی كه احمد صلی الله علیه و آله با دلایل بسیار روشن آمد، گفتند: گفتار این فرد یك جادوی آشكار است.
در آن هفته عرض كردم كه در انجیل، مخصوصاً در انجیل یوحنّا، [این بشارتْ ] مكرر و با عبارات مختلف آمده است و عرض كردم كه حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در مجمعی كه مأمون تشكیل داده بود، همین موضوع را در مباحثه ای یادآوری كردند.
اخیراً تحقیقاتی شده است از طرف خود فرنگیها و از طرف بعضی از مسلمینی كه در این قضایا مطالعه داشته اند، راجع به بشارتهایی كه در كلمات حضرت عیسی یا پیغمبران دیگر آمده است، و مخصوصاً همان طور كه در هفته ی پیش گفتم، بعضی از علمای مسیحی كه اطلاعات بسیار عمیقی در مسیحیت داشتند و بعد مسلمان شدند، این اطلاعات را در اختیار مسلمین قرار دادند كه گفتیم در میان كتابها- البته من اطلاعاتم در این زمینه آنقدر زیاد نیست- تا آنجا كه ما اطلاع داریم آن كه از همه بهتر است همین كتاب انیس الاعلام فخرالاسلام است. فخرالاسلام یك عالم بزرگ مسیحی بوده و بعد مسلمان شده و یك مسلمان بسیار مخلصی است و به زبان عبری و سُریانی هم ظاهراً آشنا بوده است. او متن این بشارتها را به آن زبانهای اوّلی نقل می كند.
برای اینكه ذكر خیری از مرد دیگری هم كه در این زمینه خیلی خدمت كرد ولی مجهول القدر ماند، شده باشد عرض می كنیم كه در زمان نزدیك به ما كه شاید امثال ما هم آن زمان را درك نكرده باشیم، در عتبات عالمی بوده به نام شیخ جواد بلاغی. مرحوم شیخ جواد بلاغی از آن افراد استثنائی است كه برای خدمت از مسیر عمومی خارج می شوند.

[1] . [نوار جلسه ی اول سوره ی صف در دست نیست. ]
[2] . آل عمران / 50.
[3] . بعدها حواریین «اناجیل» نوشتند كه در مورد این كتابها خیلی حرفها هست. قرآن اناجیل نمی گوید، انجیل می گوید، چون كتاب عیسی یكی بیشتر نبوده كه همان انجیل است. حواریین تعلیمات عیسای مسیح را با فاصله ی خیلی زیاد نوشتند. اینها كه نوشتند چطور نوشتند؟ اینها از حافظه ی خودشان نوشتند. منتها مسیحیها برای اینكه می خواهند جنبه ی قداستش را حفظ كنند می گویند: با یك نوع الهام الهی نوشتند. به آنها جواب می دهند كه اگر با یك الهام الهی نوشتند، باید همه ی انجیل ها یك جور از آب دربیاید، پس چرا مختلف و حتی احیاناً در بعضی قسمتها متناقض از آب درآمده است؟ ! پس معلوم می شود جنبه ی الهامی نداشته است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است