در
کتابخانه
بازدید : 2836626تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پس اینچنین قراردادی بود كه اگر كسی از مسلمین مكه فرار كرد آنها حق برگرداندن داشته باشند. در این بین مسأله ی زنها مطرح شد. گاهی هم زنهایی اسلام اختیار می كردند و بعد هجرت می كردند و به مدینه می آمدند. یكی دو تا زن چنین كاری را كردند. از مكه آمدند دنبال اینها كه طبق قرارداد اینها را برگردانید. پیغمبر اكرم فرمود:

این قرارداد شامل زنها نمی شود. دستور رسید كه اگر زنهایی هجرت كنند، از خانه هایشان فرار كنند و به مدینه، حوزه ی اسلامی، بیایند اول اینها را امتحان كنید.

این خودش یك نكته ای است و آن این است: اسلام در باب مسلمان شدن امتحان را لازم نمی داند؛ یعنی اگر مردی بخواهد اظهار اسلام كند نمی گوید امتحانش كنید ببینید راست می گوید یا دروغ؛ یا اگر زنی شوهرش كافر نباشد و بیاید اظهار اسلام كند، مثلاً زن و شوهری با یكدیگر آمده اند اظهار اسلام می كنند، ما اینجا وظیفه نداریم كه بیاییم به گونه ای آزمایش كنیم، به اصطلاح بازپرسی و بازجویی كنیم و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 224
اینها را تفتیش كنیم ببینیم از روی حقیقت است یا از روی حقیقت نیست. دستور قرآن است: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْكُمُ اَلسَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً» [1]. ولی اگر زنی زن یك كافر باشد، می آید اظهار اسلام می كند، قرآن در اینجا اختصاصاً می فرماید تفتیش كنید، امتحان كنید، ببینید این اسلام از روی حقیقت است یا از روی حقیقت نیست، بسا هست یك امر دیگر سبب شده است. وقتی اینچنین زنهایی می آمدند، پیغمبر اكرم دستور می داد تفتیش كنید، نكند عشق یك مرد به سرش زده و آمده، نكند چیز دیگری هست. در مورد اینچنین زنهایی قرآن بالخصوص دستور آزمایش و امتحان و تفتیش می دهد كه كوشش كنید ایمان اینها ایمان واقعی و از روی صداقت و حقیقت باشد. حال اگر آزمایش می كردند و معلوم می شد واقعاً این زن اسلام اختیار كرده و به خاطر اسلام از آن خانواده فرار كرده است (چون حكم اسلام این است كه یك زن مسلمان واقعی نمی تواند در خانه ی یك كافر بماند، همین طوری كه یك زن كافر هم نمی تواند و نباید در خانه ی یك مسلمان باقی بماند) آیه می فرماید اگر فهمیدید و دانستید و یقین كردید كه اینها مؤمن هستند، اینها را به كفار و به شوهرهای اول بازنگردانید «لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ » اینها بر آنها دیگر حلال نیستند، آنها هم بر اینها دیگر حلال نیستند.
اینجا قهراً پای یك مسأله ی مالی درمیان می آید. می دانیم كه در روابط مسلمان و كافر اگر كافر، حربی باشد [خون و مالش بر مسلمان حلال است. ] (كافر حربی در وقتی است كه روابط مسلمان با كافر روابطی است كه خون یكدیگر و به طریق اَولی مال یكدیگر را بر یكدیگر حلال می دانند. ) ولی فرض این است كه در موردی است كه مورد حرب و جنگ نیست، صلحی قرارداد شده، اینجا پای یك مسأله ی مالی در میان می آید و آن مسأله ی مالی این است كه آن شوهر كافر حق دارد بگوید این زنی كه من زن خودم قرار داده ام من مهری پرداخته ام كه این زن زن من شده است (چون در جاهلیت هم مهر بوده است) پس تكلیف مهر من چه می شود؟ قرآن می فرماید آن میزانْ مهری را كه آن كافر پرداخته است بپردازید، از بیت المال یا اگر شوهر جدیدی برای او پیدا می شود [از مهر جدید؛ ] و اگر كسی از شما خواست با این زن ازدواج كند می تواند ازدواج كند و مهر جدید هم باید برای او قرار بدهد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 225
- مثل این است كه از او طلاق گرفته باشد.
این خودش حكم طلاق است، مثل ارتداد است. ارتداد هم همین جور است؛ یعنی اگر یك شوهری مرتد شود (مسلمان است و مرتد می شود) زنْ دیگر بر او حرام است، از همان ساعت باید عده ی وفات نگه دارد. اگر شوهری مرتد شد، از همان ساعتی كه مرتد شده حكم میّت را پیدا می كند؛ زنش بر او حرام است و این زن از همان وقت باید عده ی وفات نگه دارد، یعنی چهار ماه و ده روز. بعد از چهار ماه و ده روز می تواند با هركس كه بخواهد ازدواج كند.
- آیا مقصود از «اهل كتاب» همینهایی هستند كه معتقد به اب و ابن و روح القدس اند؟
بله، همینها كه به یك كتاب آسمانی منتسبند اهل كتاب اند. با اینكه اینها موحد واقعی نیستند ولی چون وابسته اند به یك كتاب آسمانی و به یك پیغمبر حقیقی كه تعلیمات اصلی این پیغمبر تعلیمات توحیدی بوده است [اهل كتاب شمرده می شوند] گو اینكه حالا یك انحرافاتی پیدا كرده اند. همین مقدار كافی است.
- ازدواج دائم هم نمی شود كرد.
به حسب فقه شیعه ازدواج دائم نمی شود كرد ولی ازدواج موقت مانعی ندارد.

در واقع مسأله ی ازدواج موقت هم اگر انسان خوب دقت كند، معلوم است كه برای یك حالت ضروری است. اعتبار عقلی هم حكم می كند كه این حرفی كه اهل تسنن می زنند [مبنی بر جایز بودن ازدواج دائم مرد مسلمان با زن اهل كتاب ] درست نباشد.

[1] . نساء / 94.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است