لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ» شما القاء دوستی میان خود و
آنها برقرار می كنید. القاء مودّت یعنی در دل مودّتی نسبت به آنها دارید؛ علاقه ای
پیدا می كنید و بعد این علاقه را آشكار و ظاهر می سازید و روابط دوستانه با آنها
برقرار می كنید «
وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ اَلْحَقِّ » در حالی كه آنها كفر می ورزند. (همیشه
گفته ایم كه مفهوم «كفر» صرفِ قبول نكردن اسلام نیست، قبول نكردن و به عناد و
ستیزه برخاستن است. ) و حال آنكه آنها با حقی كه بر شما نازل شده و برای شما
آمده است (یعنی همین پیام خدا، همین قرآن) ستیزه می كنند. معنایش این است:
پس مسلكی بودن كجا رفت؟ آنها اینقدر نسبت به دین و ایمان و مسلك شما
مخالفت می كنند، باز شما آنها را برادرخوانده ی خودتان قرار داده اید؟ ! «
یُخْرِجُونَ
اَلرَّسُولَ وَ إِیّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللّهِ رَبِّكُمْ » اینها مردمی هستند كه پیامبر را و شما را از شهر
و دیارتان اخراج كردند به گناه اینكه به ربّ خودتان، به پروردگارتان ایمان
آوردید. چرا فراموش می كنید؟ اینها نگذاشتند كه پیغمبر و شما در زادگاه خودتان
زندگی كنید، شما را مجبور به مهاجرت كردند (واقعاً هم مجبور به مهاجرت كردند
یعنی اگر به آنها آزادی می دادند مهاجرت نمی كردند) ، شما را از شهر و دیارتان
اخراج كردند به گناه ایمانتان؛ ایمان به چه؟ آیا به یك بیگانه؟ مثل اینكه مردم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 210
شهری افرادی را به دلیل اینكه با یك بیگانه ارتباط برقرار كرده اند اخراج می كنند؟
[خیر، ] می گویند چرا شما به خدای خالق و پروردگارتان ایمان آوردید؟ در واقع
خود آیه نشان می دهد، می گوید آنها به دلیل مسلك با شما مخالفند، آنوقت شما
چطور می خواهید بین آنها و غیر آنها به دلیل مسلك فرق نگذارید؟