در
کتابخانه
بازدید : 2833715تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand تفسیر سوره ی حشر (1) تفسیر سوره ی حشر (1)
Expand تفسیر سوره ی حشر (2) تفسیر سوره ی حشر (2)
Collapse تفسیر سوره ی حشر (3) تفسیر سوره ی حشر (3)
Expand تفسیر سوره ی حشر (4) تفسیر سوره ی حشر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نكته ی دیگر این است كه كلمه ی «هو» در باره ی خدا از ضمیر هم یك درجه بالاتر است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 172
اصلاً «هو» یك اصطلاح خاص قرآنی و اصطلاح خاصی است كه ما در دعاها این را استنباط می كنیم كه «هو» خودش یكی از اسماءالله است، یعنی «او» ، یعنی آن كه «او» ی حقیقی فقط اوست، چون «او» اشاره به غیب و غایب است؛ یعنی او كه غیر او «این» و «آن» دارد، و آن كه اساساً «او» ی مطلق است یعنی غیب مطلق است خداوند است. لذا در دعاها اگر توجه كرده باشید ما این جور تعبیرات داریم:

«یا هو» . اصلاً «هو» به معنی ضمیری معنی ندارد كه منادی واقع شود. ولی «هو» در مورد خدا منادی واقع می شود، می گوییم: «یا هو» ، «یا مَنْ لا هُوَ اِلّا هُوَ» (در دعاها تعبیرات خیلی عجیبی است! ) ای كسی كه «هُوَ» ی حقیقی نیست مگر او؛ «هُوَ» یی كه منحصراً به او باید گفت «هو» فقط تو هستی.
حدیثی است كه از وجود مقدس سیدالشهداء سلام اللّه علیه روایت شده است [1]، حدیث خیلی مفصلی است در تفسیر «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» و حدیث بسیار پر معنایی است و در واقع گنجی است از معرفت. از جمله در آنجا حضرت راجع به همین كلمه ی «هو» بحث كرده است، می فرماید آنجا كه می گوید: «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» نباید خیال كنی ضمیری به كار برده ای مثل اینكه «هو» را در جاهای دیگر به كار می برند، بلكه اسمی از اسماء الهی را بیان كرده ای.
پس این كلمه ی «هو» كه ما در اینجا می گوییم: «هُوَ اَللّهُ اَلَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ*» در عین اینكه از نظر تركیبات عربی ضمیر است، باید دانست كه اصلاً «هو» خودش اسمی از اسمهای پروردگار است. به چه معنا اسم پروردگار است؟ (اسمها را بعد می گوییم) . هر صفتی كه صفت كمال باشد وآن را به پروردگار نسبت بدهیم، به عبارت دیگر وقتی كه به صفت و مسمّی (ذات) با یكدیگر عنوانی بدهیم، مثلاً علم را به ذات نسبت بدهیم بشود عالم، آنوقت می شود اسم؛ یعنی «علم» صفت است و «عالم» اسم. «قدرت» صفت است و «قادر» اسم. «رحمت» صفت است و «رحمان» و «رحیم» اسم.
حال در اینجا وقتی كه ما می گوییم «هو» اسم پروردگار است، در این صورت چه چیزی صفت است و چه چیزی اسم؟ آن كه صفت است همان غیب مطلق بودن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 173
است. غیب مطلق بودن یعنی چه؟ یعنی حقیقتی كه احاطه به كنه ذاتش و اطلاع بر كنه ذاتش برای هیچ موجودی امكان پذیر نیست. البته این كه معرفت خدا پیدا می شود و معرفت خدا هم خیلی درجات دارد یك مطلب است، مسأله ی معرفت به كنه ذات یعنی خدا را آنچنان شناختن كه دیگر ماورای آن شناختن شناختنی نباشد، مطلب دیگر؛ آن مختص به خود ذات پروردگار است. حتی پیغمبر كه عارف اول عالَم است باز می گوید: «ما عَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك» . این جمله همان معنای «هو» است؛ یعنی تو در مرتبه و درجه ای هستی كه هرچه برای من «اَنْتَ» باشی باز در یك درجه ای «هو» هستی؛ یعنی برای هیچ بشری امكان اینكه احاطه به ذات پروردگار پیدا كند نیست؛ لهذا او را می گویند «غیب الغیوب» (غیب همه ی غیبها) و آن، آن جهتی است كه جز ذات پروردگار هیچ موجودی نمی تواند بر آن دست بیابد و احاطه پیدا كند: «لا اُحْصی ثَناءً عَلَیْكَ اَنْتَ كَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِكَ» پروردگارا من هر چه تو را ستایش كنم و ثنا بگویم قادر نخواهم بود كه تو را آنچنان كه شایسته هستی و باید، ثنا بگویم؛ تو آنچنان هستی كه خود، خود را وصف و توصیف می كنی. پس این، معنی اسم بودن «هو» است.
«هُوَ اَللّهُ اَلَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عالِمُ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهادَةِ» . «عالم» و «علیم» هر دو اسم پروردگار است. عالمِ مطلق است و علیمِ مطلق؛ ولی برای آنكه ضمناً بیان شود كه آنچه او می داند از دو نوع است (یعنی در واقع ما دو جور عالَم داریم: غیب و شهادت) او هم عالِم غیب است و هم عالِم شهادت، لهذا این تعبیر در قرآن مكرر آمده است كه «عالِمُ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهادَةِ*» عالِم غیب و شهادت. شهادت یعنی حضور، آشكار؛ غیب یعنی نهان. در واقع «عالِمُ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهادَةِ*» یعنی دانای نهان و آشكار، دانای ناپیدا و پیدا.

[1] . آن حدیث در صافی است، می خواستم كتاب را بیاورم كه آن را از رو بخوانم، فرصت نشد. خیلی عالی است. ان شاءالله شاید در محلش (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد) به آن بپردازیم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است