در
کتابخانه
بازدید : 2836817تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
قرآن می فرماید كه ما پیغمبران خود را یك یك پشت سر یكدیگر قرار دادیم؛ پیغمبری بعد از پیغمبری و پیغمبری بعد از پیغمبری برای همین رسالت و مأموریت آمد. جمله ی «ثُمَّ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ » متضمن این نكته است كه هر پیغمبر بعدی از همان راه رفته است كه پیغمبران قبلی رفته اند؛ یعنی كسی خیال نكند پیغمبران راههای مختلف دارند؛ راه یكی بوده، از نوح تا خاتم الانبیاء راه یكی است. اختلافاتی كه در شرایع و قوانین هست- كه اختلافات در فروع است- به شكلی نیست كه راه را دو راه كند. به تعبیری كه علامه ی طباطبائی می فرمایند شاهراه یكی است ولی راههای فرعی كه متصل به شاهراه می شود احیاناً اختلاف پیدا می كند. این است كه كلمه ی «عَلی آثارِهِمْ » را می فرماید. آثار جمع «اثر» است و اثر یعنی جای پا. در قدیم [مسافتها را] یا پیاده می رفتند یا با مال. جای پای انسانها یا جای پای حیواناتی كه رفته بودند [باقی می ماند. ] اساساً همان اثر پاها راه درست می كرد. غیر از این بود كه حالا بشر در اثر تكامل صنعت، اول راه را با اصول هندسی می سازد بعد می رود. در قدیم اول می رفتند بعد راه ساخته می شد؛ یعنی از رفتن، راه ساخته می شد. آن شعر معروف می گوید:
این خطّ راهها كه به صحرا نوشته اند
یارانِ رفته با قلم پا نوشته اند
سنگ مزارها همه سر بسته نامه هاست
كز آخرت به عالم دنیا نوشته اند
غرض این است كه راه در قدیم یعنی آن چیزی كه جای پاها آن را درست كرده بود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 126
و با مفهوم راهِ امروز خیلی فرق می كرد. مفهوم راه امروز یعنی آن كه اول بشر آن را می سازد بعد در آن راه می رود، ولی راه در قدیم یعنی آن كه انسان می رفت و با رفتن درست می شد. این است كه اینجا تعبیر «عَلی آثارِهِمْ » [آمده است: ] پیغمبران هر كدام آمدند پا جای پای دیگران گذاشتند. وقتی می خواهد بگوید از راه آنها رفتند، چون راه همان بوده كه جای پاها درست می كرده، می گوید پا جای پای دیگران گذاشتند، بر آثار آنها [قدم نهادند، ] یعنی از همان راهی كه آنها رفته بودند رفتند كه این هم اشاره به این است كه راه انبیاء یك راه بیشتر نیست، تفاوتی كه در این راهها هست از نظر اصل راه نیست، از نظر خصوصیات دیگر است، كه آن را باید در فرصت دیگری عرض كنیم و گاهی هم به این مطلب اشاره كرده ایم.
این مطلب البته در آیات زیادی از قرآن آمده است و قرآن همه ی اینها را هم «اسلام» می نامد. در تعبیر قرآن اسلام منحصر [به دین اسلام ] نیست آن طور كه در اصطلاح ماست. ما می گوییم «ادیان» داریم؛ یك دینْ مثلاً نوح از جانب خدا آورده بود، دین دیگری ابراهیم آورده بود، دین دیگری موسی آورده بود، دین دیگری عیسی آورده بود و دین دیگری حضرت رسول آورده است. هرگز در قرآن «دین» جمع بسته نشده است. دین یكی بیشتر نیست و آن همان اسلام است (إِنَّ اَلدِّینَ عِنْدَ اَللّهِ اَلْإِسْلامُ) [1]. دینی كه نوح آورد غیر از همان یك چیز نبود، همان است كه «اسلام» نامیده می شود. بعد مردم منحرف می شوند، چیزهایی می سازند كه آنها دین خدا و اسلام نیست. ابراهیم می آید، ابراهیم همان راهی را می رود كه نوح رفته. باز آنچه كه ابراهیم آورده- كه حقیقت است- نامش «دین» و «اسلام» است. موسی می آید، عیسی می آید، خاتم الانبیاء می آید و هر پیغمبری می آید، اینها همان دین خدا را كه یك چیز بیشتر نیست و نامش «اسلام» است می آورند. ما به این جهت دین خاتم را «اسلام» می گوییم كه می خواهیم بگوییم دین حقیقی و آن دینی كه همان حقیقت دین است و تكامل یافته ی همان حقیقت است و بقیه همه انحرافات است این دین است. ما دین خودمان را از این جهت «اسلام» می گوییم كه می خواهیم بگوییم ادامه ی حقیقی همان دین حقیقی ای است كه از اول تا آخر عالم بوده است (ما كانَ إِبْراهِیمُ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 127
یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِیفاً مُسْلِماً) [2]. این هم یك نكته.

[1] . آل عمران/19.
[2] . آل عمران/67.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است