در
کتابخانه
بازدید : 2837203تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پس گذشته از اینكه حكمت باری تعالی اقتضا می كند كه هر مسبَّبی به وسیله ی سبب خاص خودش صورت بگیرد، وضع خاص انسان چنین امری را اقتضا می كند؛ و حتی نكته ای در اینجا هست- كه در آیات بعد آن را بیشتر توضیح می دهیم- و آن این است كه مسؤول دین، یعنی مسؤول ترویج و پخش دین، مسؤول حفظ و نگهداری و صیانت دین فقط انبیاء نیستند، مردم هم در اینجا مسؤولیتی دارند و این مسؤولیت را بسا هست با زور و با نیرو باید انجام بدهند. اینجاست كه مسأله ی آهن را مطرح می كند: «وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ » . هر چیزی در عالم طبیعت برای غایتی خلق شده است و احیاناً برای غایات دیگری كه هدف اصلی نیست [و] در موارد دیگر هم مورد استفاده قرار می گیرد. خدا آهن را فرستاده است در عالم به این معنی كه آهن را نازل كرده- چون گفتیم خدا همه چیز را نازل كرده و نازل شدن یعنی از اراده ی حق ناشی شدن- برای اینكه یكی از ابزارها و وسایلی است كه بشر در عالم می تواند از آن استفاده كند بلكه از مهمترین موادی است كه بشر در این عالم آنها را مورد استفاده ی خودش قرار داده است. آنگاه استفاده ای كه از آهن در جنگها می شود ممكن است كسی بگوید این دیگر استفاده ی به اصطلاح عرَضی است نه استفاده ی اصلی. ولی قرآن می خواهد بگوید نه، این در خلقت آهن اصالت دارد: «
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 124
وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ » ما آهن را فرود آوردیم كه درآن نیروی دفاعی شدیدی و منافعی برای مردم است، یعنی ایندو را در كنار یكدیگر ذكر می كند «وَ لِیَعْلَمَ اَللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ » و برای اینكه خدا یاران خودش را در دنیا بداند. گفتیم «بداند» یعنی تحقق بپذیرد، چون علم حق تعالی و تحقق اشیاء در مرتبه ی فعل یك چیز است؛ یعنی: و برای اینكه ناصران دین الهی در دنیا وجود پیدا كنند. اینجاست كه اشاره به مسؤولیت خود مردم هم در این زمینه می شود. این خلاصه ای بود از آنچه كه در جلسه ی پیش به تفصیل بیشتر گفتیم. حال آیات بعد:
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِیمَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا اَلنُّبُوَّةَ وَ اَلْكِتابَ » ما قبلاً نوح و ابراهیم را فرستادیم و در نسل ایندو «پیامبری» قرار داده ایم، یعنی در میان ذرّیّه ی اینها افرادی هستند كه پیغمبرند، و در میان نسل اینها كتاب را قرار داده ایم یعنی كتابهای آسمانی بر افرادی از نسل این دو نفر فرود آمده است. «فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ كَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ » . حساب عالم حساب جبر و اجبار نبوده كه مثلاً خدا همه ی مردم را خوب خلق كند یا لااقل ذریه ی پیغمبران را خوب خلق كند، ذریه ی پیغمبران همه خوب باشند، مثلاً ذریه های نوح همه خوب باشند (البته همه ی مردم به حكم «وَ جَعَلْنا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ اَلْباقِینَ» [1] از ذریه ی نوح هستند، ولی ذریه ی ابراهیم كه این جور نیست) ، ذریه ی ابراهیم همه خوب باشند؛ بلكه ذریه ی پیغمبران هم مثل همه ی مردم دیگر هستند؛ آنها هم می توانند خوب باشند می توانند بد باشند. در عمل هم این جور بوده، بعضی از اینها مهتدی و راه یافته بودند یعنی از آن چراغی كه به وسیله ی پیغمبران به مردم ارائه شده است استفاده كردند و بسیاری از آنها هم فاسق و منحرف از آب درآمدند.
«ثُمَّ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِرُسُلِنا» این سنت، كه اینجا قرآن از نوح شروع كرده است، پی درپی ادامه داشت. جای پای آنها و پشت سر آنها پی درپی پیامبرانی فرستادیم.

این رشته ی لاینقطع ادامه داشت. كلمه ی «قَفَّیْنا» مصدرش «تقفیَه» و از ماده ی «قفا» است.

«قفا» پشت گردن را می گویند. وقتی كه افرادی ردیف و پشت گردن یكدیگر بایستند، مثل یك صف نظامی، چهره ی هر یك از آنها به پشت گردن دیگری است؛ كأ نّه تمام چهره ی این شخص در پشت گردن آن دیگری قرار گرفته است. ما در فارسی می گوییم «پشت سر» منتها «سر» چیزی است كه شامل جلو می شود، شامل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 125
عقب هم می شود، ولی وقتی «پشت گردن» بگوییم نشان می دهد كه یكی جلو است و دیگری واقعاً در پشت او قرار گرفته. اما در فارسی وقتی كه می گوییم «پشت سر» آن قسمت عقب سر منظور ماست. «ثُمَّ قَفَّیْنا. . . » یعنی پشت سر هم. . .
قافیه را كه در شعر قافیه می گویند برای همین است. می گویند قافیه و ردیف.

مثلاً در یك قصیده یا غزل، آخرهای ابیات، ردیف یكدیگر، پشت سر یكدیگر و مانند یكدیگر هستند. مثلاً اگر آخر یك شعر «باز آمد» باشد این «باز» را «قافیه» می گویند. بعد دیگری می آید مثلاً «راز» و دیگری «دمساز» . اینها را- كه پشت سر همدیگر قرار می گیرند- «قافیه» می گویند. این هم باز تشبیه به همین است. گویی انسانهایی هستند كه پشت گردن یكدیگر قرار گرفته اند.

[1] . صافّات/77.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است