در
کتابخانه
بازدید : 2836826تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
خافِضَةٌ رافِعَةٌ» پایین برنده است و بالابرنده، پست كننده است و بلندكننده. یك مصداق واضح از پست كردن و بلندكردن این است كه خیلی از بلندهای در دنیا، آنهایی كه در دنیا در مقامات رفیع قرار گرفته اند آنجا پستند و خیلی افرادی كه در دنیا پست و حقیر و كوچك شمرده می شوند آنجا بالا هستند. در آنجا بالاهای دنیا پست خواهند شد و پستهای دنیا بالا خواهند شد. نه مقصود این است كه هر بالایی پست می شود و هر پستی بالا؛ بالاهایی از بالا به پایین خواهند آمد و پایینهایی از پایین به بالا خواهند رفت. البته بدون شك این یك مصداقش است، ولی همان طور كه بسیاری یا همه ی مفسرین گفته اند مقصود این است كه تمام شؤون دنیا در آنجا زیر و رو می شود یعنی اصلاً عالَم زیر و رو می شود، باطنهایی ظاهر می شود و ظاهرهایی باطن. البته آن تعبیر امیرالمؤمنین در مقامِ امتحانهاست ولی در آنجا هم صادق است: مثل دیگی كه وقتی به جوش می آید آن چیزهایی كه در زیر است می آید رو و آنهایی كه در رو هست می رود زیر: «لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُساطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتّی یَعودَ اَسْفَلُكُمْ اَعْلاكُمْ وَ اَعْلاكُمْ اَسْفَلَكُمْ» [1]. می فرماید در آینده امتحاناتی پیش خواهد آمد، مورد ابتلا قرار خواهید گرفت چگونه، و غربال خواهید شد چگونه. مثل غربالی كه به دست یك- در خراسان می گویند- «رهواردار» است كه وقتی تكان می دهد این دانه ها پایین و بالا می روند، ریزها در می روند و درشتها باقی می مانند، همین طور تكانهای سختی بر شما مسلمین وارد خواهد شد و مانند غربال عده ای خارج خواهید شد؛ و آنچنان كه دیگ [حاوی آب و مواد دیگر] وقتی كه زیرش آتش و حرارتی نباشد یك حالت آرامشی دارد، جسمهایی كه سنگین تر هستند و وزن مخصوصشان از آب بیشتر است پایین می روند، آنهایی كه سبكترند رو باقی می مانند، آنهایی هم كه پایین می روند سنگین ترها زودتر می روند و سبكترها دیرتر، همین قدر كه حرارت آمد و آن را به جوش آورد، می بینید مثلاً آن نخود یا لوبیایی كه در آن ته خوابیده بود چگونه قُل می زند می آید بالا؛ وضع جامعه ی مردم هم در حرارت امتحانات این جور می شود، زیرها بالا می آیند، بالاها زیر می روند، خلاصه انقلاب به تمام معنا. كلمه ی «انقلاب» هم- كه امروز معمول شده و انقلابات اجتماعی را «انقلاب» می گویند- یعنی زیر و رو شدن.
این «خافِضَةٌ رافِعَةٌ» را مفسرین هم تعبیر به «تقلیب» كرده اند، یعنی تمام عالم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 89
زیر و رو می شود، چون در آیات دیگر قرآن هم هست: «یَوْمَ تُبَدَّلُ اَلْأَرْضُ غَیْرَ اَلْأَرْضِ وَ اَلسَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلّهِ اَلْواحِدِ اَلْقَهّارِ» [2]. مثلاً در انسانها، باطنها كه در اینجا همه مستور و مخفی است، همه ظاهر می شود و این ظاهرها در تحت سیطره ی آن باطنها مخفی می شود. در اینجا حكومت بر ظاهر است. همه ی ما در اینجا یك عده انسانهای خیلی مؤدّب و معقولی هستیم كه در اینجا نشسته ایم یا در خیابانها داریم راه می رویم، همه مثل همدیگر هستیم و همه هم انسان هستیم ولی باطنهای ما ممكن است از زمین تا آسمان تفاوت داشته باشد؛ در باطن، یكی زیبا باشد یكی زشت، یكی انسان باشد یكی غیرانسان. در اینجا ظاهر بر باطن غالب و حاكم است یعنی باطن مخفی است.

ولی در آنجا قضایا كه زیر و رو می شود ظاهرها تابع باطنهاست یعنی هر كسی حشرش بر اساس همان نیت و باطنش است، باطنش هر جور هست ظاهرش هم تابع باطنش است یعنی اگر فرض كنید یك آدم باطنش با باطن یك گرگ شبیه است دیگر ظاهرش هم ظاهر همان گرگ خواهد شد. به هر حال در عالم آخرت اوضاع تغییر می كند، همه چیز زیر و رو می شود.
یا مثلاً در این دنیا نظام اسباب حاكم و ظاهر است (نه اینكه در آن دنیا نظام اسباب نیست) ، مسبّب الاسباب با چشمها دیده نمی شود، انسان باید با دیده ی عقل دقت كند و در ورای این اسباب، مسبّب الاسباب را ببیند. ولی در آنجا فقط مسبّب الاسباب است كه نمایان است، اسباب مخفی است یعنی هر كسی می بیند كه آن اسبابی هم كه تا حالا می دید واقعاً اسباب هستند یعنی زمام كارها به دست پروردگار است: «لِمَنِ اَلْمُلْكُ اَلْیَوْمَ لِلّهِ اَلْواحِدِ اَلْقَهّارِ» [3]. الآن هم همین طور است، الآن هم «لَمْ یَكُنْ لَهُ شَرِیكٌ فِی اَلْمُلْكِ» [4]، ولی اكنون این مطلب ظهور ندارد مگر برای كسانی كه اهل حقیقت هستند و حقیقت را می بینند.

[1] . نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ی 16.
[2] . ابراهیم / 48.
[3] . غافر / 16.
[4] . فرقان / 2.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است