در
کتابخانه
بازدید : 2837148تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مثالی برایتان عرض كنم كه مطلب كاملاً روشن شود: اشیاء، یك وجودِ فی نفسه دارند، یك وجود برای ما. وجود فی نفسه یعنی اشیاء آن طور كه هست. وجود برای ما یعنی ظهورش برای ما. حال این دو آیه ی دیگر قرآن را توجه بفرمایید. از جمله
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 61
اصول توحیدی قرآن این است كه «قُلِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ اَلَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ شَرِیكٌ فِی اَلْمُلْكِ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ اَلذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِیراً» [1]. «وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ شَرِیكٌ فِی اَلْمُلْكِ » یعنی خدا در مُلك، در مالكیت، در سلطه، در قدرت، شریك و رقیب ندارد یعنی این طور نیست كه این مُلك تقسیم می شود، یك مقدار كمش مالِ من است آن زیادش مال خداست؛ بلكه مُلكی هم كه من دارم در طول [ملك او] است. من دارم، مال من است، ولی من و مُلكم باز مال او هستیم. از وجهه ی الهی تمام مُلك از اوست؛ در عین اینكه مخلوقاتش مُلك دارند ولی ملك داشتن آنها در طول ملك داشتن اوست. اگر كسی فكر كند كه خدا در مُلك شریك دارد، این نوعی شرك است. ولی این، وجود واقعی و حقیقت مطلب است.
پس این، اعتقاد ایمانی است كه هر كسی باید داشته باشد. در عین حال ما می بینیم باز قرآن می گوید قیامت كه می شود خطاب می رسد: «لِمَنِ اَلْمُلْكُ اَلْیَوْمَ » امروز مُلك مال كیست؟ خود جواب می دهد: «لِلّهِ اَلْواحِدِ اَلْقَهّارِ» [2] از آنِ خدای یگانه ی قاهر علی الاطلاق. آیا این دو آیه با هم تناقض دارند؟ یك آیه می گوید كه اصلاً در عالمِ وجود، دنیا و آخرت، در همه وقت مُلك منحصراً مال خداست و خدا شریكی ندارد ولی آیه ی دیگر می گوید در قیامت چنین است؛ ندا می رسد: امروز مُلك از آنِ كیست؟ گویی معنایش این است: «در دنیا ما رقیب و شریك داشتیم ولی امروز دیگر ما قبضه كردیم! » . نه، این به اعتبار وجود برای ماست؛ یعنی در دنیا مطلب پنهان است، آن كه دیده نمی شود خداست (البته برای افراد عادی؛ آن كه به چشم نمی بینند خداست) . انسان قدرت آب را می بیند، قدرت خاك را می بیند، قدرت برق را می بیند، قدرت انسان را می بیند، قدرت مغز را می بیند، قدرت چشم را می بیند، قدرت همه چیز را می بیند، ولی قدرت اصلی را كه همه ی این قدرتها جلوه های آن قدرت است نمی بیند. در آخرت چشمها به تعبیر قرآن نفوذ پیدا می كند، اعماق را می بیند؛ می بیند كه هر قدرتی كه می دیده [ناشی از] آن قدرت بوده است.
در مقام تشبیه- كه این تشبیه هم تشبیه كاملی نیست- مثل این است كه شخصی را به كارخانه ای ببرند. این كارخانه یك قسمت فوقانی دارد و یك قسمت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 62
تحتانی. آن قسمت فوقانی را برود ببیند؛ چرخها و تسمه ها را می بیند كه حركت می كنند. خیال می كند همه ی كارخانه این است و قدرتها را در اینجا می بیند. یكدفعه او را می برند به زیر زمین، موتورهای اصلی را كه نیرو از آنجا پیدا می شود مشاهده می كند. آنجا را كه می بیند درمی یابد كه تمام حركتها و قدرتهای بالا از اینجا سرچشمه می گرفته و منبع قدرت اینجاست. دیگر آن برای او چیزی نیست؛ آن را به عنوان جلوه ای از این می بیند.
پس آیه ی «لَمْ یَكُنْ لَهُ شَرِیكٌ فِی اَلْمُلْكِ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ اَلذُّلِّ » و آیه ی «لِمَنِ اَلْمُلْكُ اَلْیَوْمَ لِلّهِ اَلْواحِدِ اَلْقَهّارِ» با هم تعارض ندارند: «لَمْ یَكُنْ لَهُ شَرِیكٌ فِی اَلْمُلْكِ *» وجود فی نفسه را بیان می كند یعنی حقیقت این است، منتها بعضی افراد این را امروز هم درك می كنند و بعضی درك نمی كنند؛ و «لِمَنِ اَلْمُلْكُ اَلْیَوْمَ » از نظر «وجود برای ما» است. آنجا دیگر مؤمن و كافر مطلب را آنچنان كه هست شهود می كنند. پس «لِمَنِ اَلْمُلْكُ اَلْیَوْمَ » معنایش این نیست كه در دنیا این طور نبود كه همه ی مُلك مالِ ما باشد اینجا همه ی مُلك مالِ ماست؛ بلكه یعنی اینجا شما شهود می كنید والّا در دنیا هم همین طور بود.

[1] . اسراء/111.
[2] . غافر/16.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است