در
کتابخانه
بازدید : 2836097تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
«رَبُّ اَلْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ اَلْمَغْرِبَیْنِ. `فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» . در قرآن در بعضی جاها مشرق و مغرب ذكر شده «وَ لِلّهِ اَلْمَشْرِقُ وَ اَلْمَغْرِبُ» [1]، در بعضی جاها «مشارق و مغارب» ذكر شده، یعنی مشرقها و مغربها، و در بعضی جاها «مشرقَین و مغربَین» ذكر شده، دو مشرق و دو مغرب. این امر قهراً سؤالی را برانگیخته كه آیا یك مشرق و مغرب است آن طور كه در بعضی از آیات تعبیر این جور است؟ یا دو مشرق و دو مغرب است این طور كه در آیه ی سوره ی الرحمن است؟ یا نه، مشرقها و مغربهاست آن طور كه در سوره ی «الصّافّات» است (رَبُّ اَلْمَشارِقِ) [2]*؟ حال اگر بگوییم كه مشرقها و مغربها هست، مقصود از «مشرقها و مغربها» چیست؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 53
درباره ی این مطلب وجوهی ذكر كرده اند. بعضی گفته اند آن كه در قرآن دارد مشرقها و مغربها، اشاره به این است كه تنها زمین نیست كه خورشید بر آن طلوع و از آن غروب می كند. به حسب «هیئت» قدیم فقط زمین بود كه خورشید بر او طلوع و از او هم غروب می كرد، ولی حالا معلوم شده كه این طور نیست، مثل زمین زمینهایی وجود دارد كه آنها هم شب و روز دارند و خورشید بر آنها طلوع و غروب می كند. بعضی گفته اند نه، به اعتبار خود زمین است، چون در ایام سال خورشید هر روزی از یك نقطه طلوع می كند و در نقطه دیگر غروب می كند، زیرا یا روز بلندتر می شود و شب كوتاه یا برعكس. مثلاً اگر اول فروردین و به اصطلاح قدما نقطه ی اعتدال ربیعی را در نظر بگیریم، یعنی آن روز اول فروردین كه شب و روز برابر است، خورشید در مدارات فرضی آسمان [در مداری قرار دارد كه نیمی از زمین در بالای آن واقع می شود و نیم دیگر در پایین؛ ] یعنی اگر ما فرض كنیم زمین یا خورشید حركت می كند، خورشید روی نقطه ای در آن دایره ی فرضی [قرار گرفته است ] كه اگر آن نقطه را در نظر بگیریم نیمی از زمین در این طرفش قرار می گیرد و نیم دیگر در آن طرف، یعنی معادل با خط استوا. ولی هرچه كه رو به تابستان می رویم خورشید میلِ به اصطلاح شمالی پیدا می كند و به شمال زمین نزدیكتر می شود. تا می رسیم به وسط تابستان، باز برمی گردد. اول پاییز كه می آید، باز می رسد به نقطه ی اول. باز از پاییز به زمستان به آن طرف [میل می كند] یعنی میل جنوبی پیدا می كند. پس اگر ما محاذات زمین را حساب كنیم خورشید هر روزی از نقطه ای طلوع می كند و هر روزی هم در نقطه ای غروب می كند، منتها در هر سالی دو روز در هر نقطه ای طلوع می كند، یك روز در رفتن خود، یك روز هم در برگشتن.

پس این است كه نسبت به زمین هم ما مشرقها و مغربها داریم.
حال «مشرقین و مغربین» به چه مناسبت؟ مشرقین و مغربین به اعتبار نهایت میل شمالی و نهایت میل جنوبی، یعنی آخرین حد مشرق و آخرین حد مغرب؛ چون گفتیم در یك جهت [مثلاً مشرق ] ، خورشید وقتی كه تمایل به این طرف پیدا می كند به آخرین حد می رسد، تمایل به آن طرف هم كه پیدا می شود به آخرین حد می رسد.

مغربش هم همین طور است. حال چرا در اینجا این دو حد كه آخرین حد است ذكر شده؟ این خودش نكته ای دارد: چون اینجا قرآن در مقام تعدید و شمارش نعمتهاست، می خواهد بگوید اینكه خورشید میان این دو حد (آخرین حد زمستان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 54
و آخرین حد تابستان) حركت می كند، خود همین یك حساب است كه اگر این جور نبود كار زمین تنظیم نمی شد؛ یعنی اگر همیشه مثلاً مانند روز اول بهار بود، آن فوایدی كه برای تابستان هست و فوایدی كه برای [پاییز هست و فوایدی كه برای زمستان هست وجود نداشت. ] ما مثلاً وقتی كه ایام اول بهار را می بینیم می گوییم چه خوب بود كه همه ی ایام سال این جور بود. ولی همه ی ایام سال محال است كه این جور باشد. اگر همه ی ایام سال این جور بود هیچ وقت این جور نبود. حالا به این دلیل این ایام خوب است كه یك زمستانی را پشت سر گذاشته و یك تابستانی را هم در جلوی رو دارد. اگر همیشه زمستان بود خوب نبود، همیشه هم تابستان بود خوب نبود، همیشه هم پاییز بود خوب نبود، همیشه هم بهار بود خوب نبود. خوبی اش این است كه در میان این دو مشرق و در میان این دو مغرب همیشه زمین و خورشید در حركت هستند. «رَبُّ اَلْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ اَلْمَغْرِبَیْنِ `فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» . و صلّی اللّه علی محمد و اله الطاهرین.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 55

[1] . بقره / 115.
[2] . الصّافّات / 5.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است