در
کتابخانه
بازدید : 2836862تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نور</span>تفسیر سوره ی نور
Expand تفسیر سوره ی نور (1) تفسیر سوره ی نور (1)
Expand تفسیر سوره ی نور (2) تفسیر سوره ی نور (2)
Expand تفسیر سوره ی نور (3) تفسیر سوره ی نور (3)
Expand تفسیر سوره ی نور (4) تفسیر سوره ی نور (4)
Expand تفسیر سوره ی نور (5) تفسیر سوره ی نور (5)
Expand تفسیر سوره ی نور (6) تفسیر سوره ی نور (6)
Expand تفسیر سوره ی نور (7) تفسیر سوره ی نور (7)
Expand تفسیر سوره ی نور (8) تفسیر سوره ی نور (8)
Expand تفسیر سوره ی نور (9) تفسیر سوره ی نور (9)
Expand تفسیر سوره ی نور (10) تفسیر سوره ی نور (10)
Expand تفسیر سوره ی نور (11) تفسیر سوره ی نور (11)
Collapse تفسیر سوره ی نور (12) تفسیر سوره ی نور (12)
Expand تفسیر سوره ی نور (13) تفسیر سوره ی نور (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
فَتُثیرُ سَحاباً. «تُثیرُ» از ماده ی ثَوَرَ (ث- و- ر) است. این ماده اصلش «انقلاب» است.

عرب به انقلاب می گوید «ثوره» ، و به گاو نر هم از آن جهت می گوید «ثور» كه وسیله ی شخم زدن زمین یعنی زیر و رو كردن زمین است. چون با شخم زدن، زمین را زیر و رو می كند، به اعتبار زیر و رو كردن به آن می گویند «ثور» ؛ و بنابراین معنی «اِثاره» پراكنده كردن نیست كه گاهی چنین گفته اند، صرفِ پراكنده كردن را «اثاره» نمی گویند، «اثاره» پراكنده كردنی است كه در آن زیر و رو كردن هم باشد. باز ثابت كرده اند كه در وقت تشكیل ابرها و بادها یك انقلابات و شورشهایی در جوّ رخ می دهد كه واقعاً ثوره و اثاره است نه یك حركت عادی.
فَیَبْسُطُهُ فِی اَلسَّماءِ كَیْفَ یَشاءُ در ابتدا این ابرها را پهن می كند- مثل این كه سفره ای را پهن كنند، كه می گویند «ابرهای سفره ای» - مطابق آنچه حكمت و مشیّتش اقتضا كرده است. ولی ابر پهن شده منشأ باران نیست مگر بعد از آن كه «وَ یَجْعَلُهُ كِسَفاً» جمع و درهم فشرده شود و حتی در مرحله ی بعد رُكام یعنی متراكم شود. اصلاً خود این بیان نشان می دهد بارانی كه می خواهد نازل شود، یك نظامی در این جوّ طی می شود، بادی باید باشد و. . . و در بسیاری از تعبیرات قرآن، كلمه ی «تصریف ریاح» (گرداندن باد) دارد. این را هم دلیل دیگری گرفته اند [بر اعجاز قرآن، ] چون انسان به حسب دید ظاهرش خیال می كند كه حركت باد حركت افقی است یعنی همین طور روی سطح زمینْ مستقیم حركت می كند، ولی امروز ثابت شده كه حركت اصلی باد همیشه دوری است، می گردد و می چرخد، و البته ریشه ی همه ی اینها اختلاف میزان گرما و سرمای هواهاست، هوای گرم سبك تر است و هوای سرد سنگین تر، ریشه ای در نور خورشید دارد و ریشه های دیگری- گفته اند- در بیرون جوّ دارد، ولی به هرحال حركت باد همان حركت تصریفی است یعنی به صورت گردش و چرخش است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 537
بعد از اینها می فرماید: فَتَرَی اَلْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ دانه های باران را می بینی كه از لابه لا بیرون آمد. این در آیه ی سوره ی روم.
در آیه ی سوره ی نور هم همان تعبیرات با یك اختلافی ذكر شده. در اینجا ذكر باد نیامده است، همین قدر می گوید: أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اَللّهَ یُزْجِی سَحاباً آیا نمی بینی كه خدا آرام آرام ابرها را می راند؟ در آنجا فرمود: باد را فرستاد برای راندن ابرها، اینجا می گوید:

خدا [ابرها را] می راند. خود این یك نكته ای است و آن نكته این است كه قرآن هرچه را كه به خدا نسبت می دهد به معنی نفی اسباب و وسائط نیست، به معنی این است كه همه ی اسباب به اراده ی او می چرخد. پس اگر یك جا می گوید: باد را می فرستد و این باد ابر را می راند و یك جا می گوید: خدا ابر را می راند، این تناقض نیست؛ آنجا هم كه باد می راند خدا می راند، چون باد هم چیزی نیست جز یك سبب و وسیله ای كه خدای متعال او را خلق كرده و آفریده.
ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ. می بینید نویسندگان كتابها را گاهی «مؤلّف» می گویند و گاهی «مصنّف» . بعضی از نویسندگان كتابها مؤلّف اند، یعنی مطالب پراكنده ای را یك جا جمع كرده و در میانشان الفت و انس برقرار كرده اند؛ كارشان فقط گردآوری بوده.

ولی «مصنّف» در جایی می گویند كه نویسنده، خودش در همه ی كتاب یا لااقل در قسمتی از آن ابتكار داشته باشد.
معروف است كه یكی از شاگردان مرحوم مجلسی با ایشان یك شوخی ای كرده است و آن این است كه در حضور مرحوم مجلسی صحبت علامه ی حلّی بوده و كتابهای زیادی كه علامه در قسمتهای مختلف تألیف و تصنیف كرده است، در فقه (انواع فقه به اعتبارات مختلف: فقه مختصر، فقه مفصّل، فقهی كه فقط اختلافات علمای شیعه را ذكر كند مثل مختلَف، فقهی كه اختلافات شیعه و سنی را با هم ذكر كند مثل تذكرة) ، در منطق، در كلام، در رشته های مختلف، و واقعاً موجب اعجاب است؛ مرحوم مجلسی به شاگردانش فرمود: آنچه هم كه ما نوشته ایم كمتر از آنچه كه علامه نوشته اند نیست. شاگرد شوخی كرد، گفت: ولی با این تفاوت كه آنچه ایشان نوشته اند تصنیف است و آنچه شما نوشته اید تألیف.
«تألیف» یعنی امور موجود را یك جا جمع كردن و بینشان الفت و وحدت برقرار كردن.
در این آیه موضوع «تألیف» آمده؛ یعنی خدا ابرهای پراكنده را به وسیله ی همین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 538
باد جمع می كند، مثل یك مؤلّف تألیف می كند، یك جا گرد می آورد و از اینجا انبوهی از ابر به وجود می آورد. در آن آیه «یَجْعَلُهُ كِسَفاً» بود (یعنی ابر را فشرده می كند) و در اینجا «یَجْعَلُهُ رُكاماً» . مرحله ی «ركام» یك مرحله ی بالاتر است: نه تنها ابرهای گسترده ی باز و پشمك مانند به صورت جمع شده و فشرده درمی آیند، بلكه ابرهای متراكم تشكیل می شود، ابر روی ابر و ابر روی ابر قرار می گیرد كه این، یك حالت فشردگی بیشتر را بیان می كند. فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ. باز آن نتیجه ای كه آنجا گفته، اینجا هم گفته است: دانه های باران را می بینید كه از لابه لا می ریزد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است