در
کتابخانه
بازدید : 2837128تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نور</span>تفسیر سوره ی نور
Expand تفسیر سوره ی نور (1) تفسیر سوره ی نور (1)
Expand تفسیر سوره ی نور (2) تفسیر سوره ی نور (2)
Expand تفسیر سوره ی نور (3) تفسیر سوره ی نور (3)
Expand تفسیر سوره ی نور (4) تفسیر سوره ی نور (4)
Expand تفسیر سوره ی نور (5) تفسیر سوره ی نور (5)
Expand تفسیر سوره ی نور (6) تفسیر سوره ی نور (6)
Expand تفسیر سوره ی نور (7) تفسیر سوره ی نور (7)
Expand تفسیر سوره ی نور (8) تفسیر سوره ی نور (8)
Collapse تفسیر سوره ی نور (9) تفسیر سوره ی نور (9)
Expand تفسیر سوره ی نور (10) تفسیر سوره ی نور (10)
Expand تفسیر سوره ی نور (11) تفسیر سوره ی نور (11)
Expand تفسیر سوره ی نور (12) تفسیر سوره ی نور (12)
Expand تفسیر سوره ی نور (13) تفسیر سوره ی نور (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی این كه وقتی قرآن می گوید «كافر» ، مقصود از كافر چیست؟ آیا مقصود از كافر، هر غیر مؤمن است؟ هر غیر مسلمانی را ما می توانیم بگوییم «كافر» و آنچه قرآن در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 493
اینجا تحت عنوان «كافر» می فرماید شامل همه ی غیر مسلمانها می شود، یا این كه كافر معنی خاصی دارد كه غیر مسلمانِ به تقصیر را شامل می شود و غیر مسلمانِ به قصور را شامل نمی شود؟
علما اصطلاحی دارند كه این اصطلاح ریشه ی قرآنی هم دارد؛ جاهل را مَقْسم قرار می دهند و می گویند جاهل بر دو قسم است: یا قاصر است و یا مقصّر، و طبعاً هر خلافكاری این طور است. یك نفر خلافكار و مجرم یك وقت قاصر است و یك وقت مقصّر. «قاصر» یعنی كوتاه و «مقصّر» یعنی كوتاهی كننده. اگر كسی چیزی را نمی دانست و یا جرمی را مرتكب شد، یك وقت علت این كار قصور یعنی دست نارسی و كوتاهی است، یعنی او تقصیر ندارد، مقصّر نیست و راهی غیر از این نداشته است [1]؛ و یك وقت او مقصّر است و آن، وقتی است كه انسان یك چیزی را دانسته و فهمیده، اما به خاطر هواپرستی و نفس پرستی، علی رغم آنچه خودش می داند و می فهمد عمل می كند.
قرآن خودش اصطلاحی در این زمینه ها دارد ولی نه به نام قاصر و مقصّر، بلكه از قبیل «المستضعفین» . مستضعفین یعنی ضعیف شمرده شدگان، دست نارسان. در بعضی جاهای دیگر تعبیر دارد: «مُرْجَوْنَ لِاَمْرِ اللّه» [2] یعنی درباره ی یك طبقه ای شما اساساً قضاوت نكنید كه عاقبت اینها چیست، بگویید به خدا واگذار است، خدا خودش می داند كه بعد با آنها چه بكند، كه البته این خودش یك نوید رحمت است.
چنین اشخاصی ممكن است مسلمان نباشند. الآن نقاطی در جهان وجود دارد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 494
- در آفریقا، آمریكا، اروپا، مشرق زمین و خیلی از نقاط دیگر- كه بسا هست مردم نام اسلام را نشنیده اند و بسا هست در بعضی مناطق كه سیاستهای بالخصوصی حكومت می كند، اصلاً از اول نگذاشته اند آنها نام دین و نام خدا را بشنوند. اینها هم به یك معنا كافرند یعنی مسلمان نیستند، اما كسی اینها را كافر معاند و كافر جاحد نمی گوید. كافر معاند یعنی آن فردی كه اسلام بر او عرضه شده و او درك كرده و فهمیده، ولی به خاطر این كه منفعت و جاه طلبی و تعصبش اقتضا نمی كرده [كه آن را بپذیرد، ] در عین حال كه خودش را مواجه با حق دیده است، در مقابل حق و حقیقت قیام كرده است. اصل معنی كفر این است. هر غیرمسلمانی را، ولو كسی كه اسلام بر او عرضه نشده است تا عكس العمل مخالف در مقابلش نشان بدهد، به یك معنا می توانیم بگوییم كافر، ولی به یك معنای دیگر [نمی توانیم بگوییم ] و قرآن هرجا «اَلَّذینَ كَفَروا» می گوید ناظر به آن طبقه نیست، بلكه ناظر به طبقه ای است كه حقیقت بر آنها عرضه شده است و آنها در مقابل حقیقت عناد می ورزند. «كفر» یعنی پرده كِشی. آنها می خواهند روی حقیقت، ساتر و پرده بیندازند؛ یعنی مقصّر هستند و از روی تقصیر [حقیقت را نمی پذیرند. ] درباره ی همینهاست كه قرآن می فرماید:

وَ جَحَدوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها اَنْفُسُهُمْ [3] یعنی در حالی كه در عمق روحشان یقین دارند، مع ذلك جحود می ورزند.

[1] . مثلاً شما دهی را در میان كوههای بختیاری كه كمتر پای مردم شهری به آنجا می رسد و كمتر پای مردم آنجا به شهر می رسد در نظر بگیرید. اگر در آنجا از یك جوان بیست ساله، یكی از مسائل شكّیات یا سهویّات یا مسئله ای در باب روزه یا خمس بپرسید می بینید خیره به شما نگاه می كند كه این چه می گوید؟ چه بسا هست كه این مسائل اساساً در عمرش به گوش او نخورده و اصلاً متوجه نشده كه چنین چیزهایی هم هست. به یك چنین آدمی «قاصر» می گویند چون این بیچاره تقصیری ندارد، از اولی كه چشم به این دنیا باز كرده خودش را در همین محیط و در خانواده ای دیده كه در آن اصلاً نماز و روزه ای وجود نداشته، تا وقتی كه بزرگ شده و به سن بلوغ رسیده است و بعد دنبال همان كاری رفته كه پدر و مادرش رفته بودند، و اصلاً این گونه مسائل به فكرش نمی رسیده و كسی هم نبوده كه او را آگاه كند. از نظر قوانین به اصطلاح مدنی و دولتی هم دولت حق مؤاخذه از یك چنین افرادی را ندارد، زیرا او اساساً چیزی نمی داند و اسم «قانون مدنی» هم در عمرش به گوشش نخورده است.
[2] . توبه / 106.
[3] . نمل / 14.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است