در
کتابخانه
بازدید : 2836662تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نور</span>تفسیر سوره ی نور
Expand تفسیر سوره ی نور (1) تفسیر سوره ی نور (1)
Expand تفسیر سوره ی نور (2) تفسیر سوره ی نور (2)
Expand تفسیر سوره ی نور (3) تفسیر سوره ی نور (3)
Expand تفسیر سوره ی نور (4) تفسیر سوره ی نور (4)
Expand تفسیر سوره ی نور (5) تفسیر سوره ی نور (5)
Expand تفسیر سوره ی نور (6) تفسیر سوره ی نور (6)
Collapse تفسیر سوره ی نور (7) تفسیر سوره ی نور (7)
Expand تفسیر سوره ی نور (8) تفسیر سوره ی نور (8)
Expand تفسیر سوره ی نور (9) تفسیر سوره ی نور (9)
Expand تفسیر سوره ی نور (10) تفسیر سوره ی نور (10)
Expand تفسیر سوره ی نور (11) تفسیر سوره ی نور (11)
Expand تفسیر سوره ی نور (12) تفسیر سوره ی نور (12)
Expand تفسیر سوره ی نور (13) تفسیر سوره ی نور (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مقصود از این «فی بُیوتٍ» (در خانه هایی) چیست؟ شاید همه ی مفسرین گفته اند مقصود این است كه آن چراغی كه ما مثال زدیم، در خانه هایی اینچنین باشد. طبعاً این سؤال به وجود می آید كه آن چراغ را در هر خانه ای ذكر می كرد كافی بود، چرا این همه قید در آن آمده است كه آن چراغ در خانه ای باشد كه آن خانه چنین و چنان باشد؟ این خودش مؤیّد همین است كه آن مثَل، مثَل انسان است؛ و در روایتی كه در تفسیر صافی نقل می كند فرموده اند: هِیَ بُیوتاتُ الْاَنْبِیاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْحُكَماءِ وَ اَئِمَّةِ الْهُدی این، خانه های پیغمبران و مرسلین و حكما و ائمّه است، خانه های اكابر معنوی بشر است. حال چه فرق است بین خانه ای كه مال یكی از اولیای خدا باشد و خانه ای كه مال دیگران باشد؟ بلكه از نظر ساختمان و خشت و گل و آجر و سیمان و غیره همیشه خانه ی دیگران بر خانه ی اینها ترجیح داشته است، چرا خانه های اینها را ذكر می كند؟ خود آیه نشان می دهد و در روایات هم آمده است كه مقصود از این خانه ها، خانه های گلی و ظاهری نیست؛ مقصود همان انسانها و بدنهای آنهاست، یعنی اینها انسانهایی هستند كه بدنشان مسجد و معبد روحشان است. در روایات ما هم [همین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 474
تعبیر] هست.
قُتاده یكی از مفسرین و فقهای زمان خودش است (البته از مفسرین اهل تسنن) و در كوفه بوده است. او در سفری كه به مدینه می رود، خدمت امام باقر مشرّف می شود و از امام سؤالاتی می كند و جوابهایی می شنود و در مقابل سؤالات امام درمی ماند و در خودش خیلی احساس حقارت می كند. بعد به امام عرض می كند كه من با عالمهای زیادی روبرو شده ام ولی در مقابل هیچ كس به اندازه ی شما خودم را گم نكرده و مضطرب نشده ام. حضرت فرمود: می دانی كه در مقابل چه كسی قرار گرفته ای؟ بَیْنَ یَدَیْ بُیوتٍ اَذِنَ اللّهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فیهَا اسْمُهُ در مقابل آنهایی قرار گرفته ای كه خدا آنان را «بیوت» نامیده است، یعنی این كسی كه در مقابل توست یكی از آن بیتهاست. بعد خود او منصفانه اقرار كرد و گفت: یابنَ رسولِ اللّه! تصدیق می كنم كه مقصود از آن «بیوت» كه در قرآن آمده است، خانه های سنگی و گلی نیست، «خانه های انسانی» است.
از اینجا یك نكته ای در باب توحید استفاده می شود و آن این است: اعمّ از این كه این خانه ها را خانه های گلی بگیریم یا خانه های انسانی- كه البته مقصود خانه های انسانی است- قرآن می گوید این، خانه هایی است كه خدا اجازه داده است آن خانه ها شأنشان بالا باشد، تعظیم شوند، مورد احترام واقع شوند. اگر مقصود خانه های گلی هم باشد، ما می دانیم كه به طور كلی در دین مقدس اسلام تعظیم و احترام مسجد بر همه واجب است و بی احترامی به مسجد حرام است، تنجیس مسجد حرام است و اگر مسجدی تنجیس شد، بر همه ی كسان دیگر واجب كفایی است كه زود آنجا را تطهیر كنند. اگر كسی به ما بگوید این برخلاف اصل توحید است، مسجد گل و خاك و آجر و سنگ است، خود كعبه هم همین طور، چهارتا سنگ روی همدیگر گذاشته اند و چیز دیگری نیست، مگر سنگ هم می تواند احترام داشته باشد كه بشر به سنگ احترام بگزارد؟ [می گوییم ] نه، سنگ هرگز احترام ندارد، خدا و عبادت خدا احترام دارد. معبد از آن جهت كه معبد است احترام دارد. معبود به ما اجازه داده است كه معبد را احترام كنیم. احترام معبد به اجازه ی معبود، احترام معبود است. این شرك نیست، عین توحید است.
حال آیا این احترام اختصاص به معبد دارد؟ نه. آیا اگر معبود به ما اجازه ی تعظیم و احترام عابد را از آن جهت كه عابد است بدهد و ما عابد را از آن جهت كه عابد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 475
است تعظیم و تجلیل و تكریم كنیم، این شرك است؟ نه، این هم عین توحید است.

بنابراین آیا تعظیم و احترام پیغمبر اكرم یا ائمه ی اطهار و حتی كمتر از آنها شرك است؟ نه، اینها «بُیوتٌ اَذِنَ اللّهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فیهَا اسْمُهُ» هستند. همان طور كه خدا اجازه ی تعظیم و احترام خانه ی گلی را كه معبد است داده، این خانه ی انسانی كه معبد روح اوست، به درجاتی از آن خانه ی گلی بالاتر است و بلكه خانه ی گلی كه احترام دارد به اعتبار عابدهایش است. كعبه احترام خودش را از ابراهیم و اسماعیل و بعد انبیا و دیگران دارد، احترامش را از این دارد كه «اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ» [1] اولْ معبد جهان است. چون اول معبد و اول نقطه ای است كه برای عبادت و پرستش خدا تأسیس و ایجاد شده، احترامش را از عبادت دارد. پس معبد هم احترام خودش را از عابد و عبادت دارد.
در روایات شیعه زیاد داریم، در روایات اهل تسنن هم [تعبیراتی وجود دارد] كه مؤیّد آن است كه مقصود از این بیوت، همان انسانهایی هستند كه واقعاً سراسر وجودشان عبادت است و اصلاً خودشان مسجدند. وقتی انسان نگاهش برای خدا باشد، شنیدن و گفتن و فكر كردن و قدم برداشتن و خوردن و آشامیدن و خوابیدنش برای خدا باشد، این بدن جز «معبد» اسم دیگری ندارد.
ببینید علی علیه السلام در دعای كمیل به خدای خودش چه عرض می كند: یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ! قَوِّ علی خِدْمَتِكَ جَوارِحی وَ اشْدُدْ عَلَی الْعَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَبْ لِیَ الْجِدَّ فی خَشْیَتِكَ وَ الدَّوامَ فِی الْاِتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا! به اعضا و جوارح علی نیرو بده كه بیشتر در خدمت تو باشد، عزم علی را بر این خدمت راسخ تر كن، به من ببخش این را كه جداً از تو بترسم، به من ببخش خدمت «علی الاتّصال و بالدّوام» را كه یك لحظه از من در غیر خدمت نگذرد. این همان چیزی است كه او داشت و خدا هم به او داد. یك چنین شخصی تمام اندامش معبد است، آنهم بزرگترین معبد. كعبه هرگز نمی تواند ادعا كند كه من معبدی نظیر این معبد هستم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 476

[1] . آل عمران / 96.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است