در
کتابخانه
بازدید : 2836931تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی نور</span>تفسیر سوره ی نور
Expand تفسیر سوره ی نور (1) تفسیر سوره ی نور (1)
Expand تفسیر سوره ی نور (2) تفسیر سوره ی نور (2)
Expand تفسیر سوره ی نور (3) تفسیر سوره ی نور (3)
Collapse تفسیر سوره ی نور (4) تفسیر سوره ی نور (4)
Expand تفسیر سوره ی نور (5) تفسیر سوره ی نور (5)
Expand تفسیر سوره ی نور (6) تفسیر سوره ی نور (6)
Expand تفسیر سوره ی نور (7) تفسیر سوره ی نور (7)
Expand تفسیر سوره ی نور (8) تفسیر سوره ی نور (8)
Expand تفسیر سوره ی نور (9) تفسیر سوره ی نور (9)
Expand تفسیر سوره ی نور (10) تفسیر سوره ی نور (10)
Expand تفسیر سوره ی نور (11) تفسیر سوره ی نور (11)
Expand تفسیر سوره ی نور (12) تفسیر سوره ی نور (12)
Expand تفسیر سوره ی نور (13) تفسیر سوره ی نور (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مثالی برای این مطلب می زنم: از مقررات لازم، همین مسئله ی سرعت و سبقت در رانندگی است. دائماً توصیه می شود كه رانندگان در داخل شهر از فلان سرعت (مثلاً 40 كیلومتر در ساعت) بیشتر نرانند. اگر كسی تخلف كرد و ما جریمه ی سنگینی برایش قائل شدیم، هر مقدار هم جریمه سنگین باشد چنانچه علل وقوع این جرم بررسی نشود مجازات كافی نیست، مخصوصاً در امر رانندگی كه اصلاً خودش هم یك مجازاتی دارد یعنی «مجازاتُها مَعَها» است، برای این كه آن كسی كه سرعت و سبقت می گیرد و دیوانه وار در شهر یا بیابان حركت می كند خودش بیش از همه در معرض خطر است؛ هم آن ماشین و ثروتش در معرض خطر است و هم جانش. ولی در عین حال نه خطر جانی [و مالی ] خودِ عمل مانع او می شود و نه مجازاتها، چرا؟ برای این كه یك سلسله علل دیگر وجود دارد كه از آن طرف او را هُل می دهد.

مجازات می خواهد مانند یك افسار مانعش شود، اما آن عللِ دیگر او را تحت فشار قرار می دهد.
مثلاً شما یك راننده ی تاكسی یا كرایه را موعظه كنید كه خیلی تند نرو، و یا برایش مجازات قائل شوید، اما اگر او در شرایطی قرار گرفته باشد كه یك ماشین اجاره كرده و از صبح كه بیرون می آید چنانچه 120 تومان درآمد نداشته باشد زن و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 436
بچه اش نباید نان بخورند، چون باید 60 تومان را به صاحب ماشین تحویل دهد و الّا فردا ماشین را در اختیارش نمی گذارد و 30 تومان هم خرج بنزین و استهلاك و غیره كند، پس 90 تومان باید برای این مخارج حساب كند و لااقل 30 تومان دیگر باید دربیاورد كه برای زن و بچه اش خرجی داشته باشد؛ اگر او را هزار جور موعظه كنید و بگویید جان خودت در خطر است، فلان مقدار تو را جریمه می كنند و زندانت می برند، در مقابل آن فشار كه حتماً باید 30 تومان به خانه ببرد و اگر نبرد روی دیدن زن و بچه اش را ندارد چكار می تواند بكند؟ باز او از صبح زود پایش را روی گاز می گذارد و به سرعت در خیابانها حركت می كند. به هرحال باید آن 120 تومان دربیاید، یك جبر بر وجودش حكومت می كند. این است كه مجازات سرش نمی شود و موعظه هم در اینجا دیگر مؤثر نیست. پس اگر ما بخواهیم جلو او را بگیریم سنگین كردن مجازات كاری را درست نمی كند، از راه علل و موجباتش باید وارد شویم. وقتی از راه علل و موجبات وارد شدیم، مثلاً كاری كردیم كه او با روزی 7- 8 ساعت به آرامی كار كردن، خرج زن و بچه اش را دربیاورد او هم دیوانه نیست كه جان خود و سرمایه ای را كه در اختیارش است به خطر بیندازد و یا خود را گرفتار زندان كند. این مسئله در دزدیها هست، در شرابخواریها هست، در زناها و آدمكشیها هست، در همه ی [جرمها و جنایتها] هست.
پس موجبات را باید از بین برد. مثلاً از این طرف بگوییم شراب نخورید و دائماً در صفحه ی حوادث روزنامه ها [نتایج سوء آن را] بنویسند [1](و هر كسی كه نگاه می كند می فهمد كه این مطلب بسیار منطقی است) ، اما از طرف دیگر تمام موجبات تشویق به شرابخواری وجود داشته باشد؛ در تمام غزلها، تصنیفها و شعرها دعوت به میخوارگی و شرابخوارگی باشد و در تمام مجالس، این امر جزء تعیّن باشد و تشویق به شرابخواری شود و مغازه ی مشروب فروشی از هر مغازه ی دیگری زیادتر باشد [2]، قدم به قدم كه هر جوانی می رود یك تابلوی دعوت وجود داشته باشد كه از آن «و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 437
غیره» ها در اینجا وجود دارد، تشریف بیاورید! اینها كار خودش را می كند.
مسئله ی عفاف و زنا هم از این قبیل است. اسلام برای زنا مجازات شدید قائل است ولی در عین حال دیدید كه اسلام روی مجازات، زیاد تكیه نكرده است و لهذا طریق ثابت شدن را خیلی دشوار و مشكل قرار داده و نخواسته كه افراد بروند تجسس كنند و ببینند چه كسی زنا می كند و چه كسی زنا نمی كند. این كار را اسلام زشت می داند. البته اگر زنا ثابت شد مجازات شدید برایش قائل شده است، اما نمی خواهد جلوی زنا را از راه مجازات بگیرد و نمی خواهد مردم را تشویق به تجسس و تحقیق كند، و اساساً اسلام با تجسس و تحقیق از گناه، مطلقاً مخالف است، با جاسوسی كردن برای كشف گناهان مردم مخالف است: وَ لا تَجَسَّسوا [3].
پس اسلام از چه راه با پیدایش گناه مبارزه می كند؟ راههای متعددی دارد.

موعظه، امر به معروف، نهی از منكر، و خود تربیت كه اصلاً مردم را این طور باید تربیت كرد، در جای خود [مؤثر] است. یكی دیگر این است كه اصول زندگی را بر اساسی قرار می دهد كه موجبات غِوایت و گمراهی و موجبات تشویق و تهییج به گناه پیدا نشود. مسئله ی عفاف از همین قبیل است. در جلسات گذشته گفتیم اسلام از طرفی كوشش می كند غریزه از طریق ازدواج مشروع اشباع شود، با عزوبت و تجرد در حد اكثر مخالفت می كند (در چند آیه ی بعد خواهیم خواند: وَ اَنْكِحُوا الْاَیامی مِنْكُمْ وَ الصّالِحینَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ اِمائِكُمْ [4]) و تشویق به ازدواج می كند كه حتماً و حتماً پسر و دختر باید ازدواج كنند (این مسئله ی «باید» باشد تا در آن آیه تشریح كنم) و به عبارت دیگر از یك طرف برای این كه موجبات بی عفتی فراهم نشود ازدواج را تشریع كرده و با عزوبت و تجرد در هر شكلی مخالف است [5]، ولی از طرف دیگر آیا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 438
تنها ازدواج كافی است؟ همین قدر كه یك مرد زن داشته باشد و یك زن شوهر داشته باشد، دیگر مثل بعضی حیوانات می شود [كه فقط به جفت خود توجه دارند؟ ]

[1] . آمار كه می گیرند می بینند در پنجاه درصد جرمها، جنایتها، آدمكشیها، بی عفتیها و تصادفات، مستی وشرابخواری دخالت دارد.
[2] . اخیراً شنیدم كه طبق آمار دقیقی كه به دست آورده اند، در تهران و شمیرانات بیش از سی هزارمشروب فروشی وجود دارد. [خواننده ی محترم توجه دارد كه این سخنرانی در سال 1349 و قبل از انقلاب اسلامی ایراد شده است. ]
[3] . حجرات / 12.
[4] . نور / 32.
[5] . این كه اسلام ازدواج موقت را اجازه داده، نه برای شهوترانی یك عده افرادی است كه یك زن دارند- و گاهی دو و سه و حتی چهار زن دارند- و برای تنوع دنبال ازدواج موقت می روند كه به ثواب نائل بشویم! نه، برای اینها ثواب ندارد، گناه هم دارد. در شرایطی كه زمینه برای ازدواج دائم فراهم نیست- چون ازدواج دائم شرایط سنگینی دارد- و از طرف دیگر اسلام با فحشا یعنی با ارتباط جنسیِ بدون قید و شرط هم مخالف است، اسلام ازدواج موقت را اجازه داده است. ازدواج موقت عبارت است از نوعی ازدواج با تعهدهایی، منتها تعهدهای آزاد، یعنی تعهدها بستگی دارد به شرایطی كه طرفین با توافق به یكدیگر تحمیل می كنند، مثلاً تكلیف بچه را روشن می كنند و این كه زن باید حتماً عده نگه دارد. اسلام این را اجازه داده است برای این كه در آنجا كه ازدواج دائم میسور نیست، دیگر در عزوبت و تجرد به سر نبرند كه عزوبت و تجرد، خودش خود به خود مفاسدی دارد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است