در
کتابخانه
بازدید : 2836582تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
می دانیم پیغمبر ما خاتم است و دین او دین خاتم و جاودانه است و بلكه پیغمبران گذشته همه مقدمه بوده اند یعنی در واقع مراحل ابتدایی را می گذرانده اند و بشر هم در مكتب آنها مراحل ابتدایی را پشت سر می گذاشته تا برای مرحله ی نهایی آماده بشود؛ و با آمدن دین خاتم، دیگر پیامبر جدیدی در عالم نخواهد آمد و این دین به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 201
صورت پایدار در عالم باقی خواهد ماند.
حال باید ببینیم راز خاتمیت چیست؟
ما نمی خواهیم وارد این مطلب بشویم و در یك رساله ی كوچك به نام ختم نبوت درباره ی راز خاتمیت مفصلاً بحث كرده ایم. فقط اینجا یك مطلب را متذكر می شوم و آن این است:
دین خاتم در بسیاری از خصوصیات با ادیان دیگر تفاوت دارد. یكی از آن خصوصیات، معجزه ی دین خاتم است، البته معجزه ی اصلی آن.
معجزات پیامبران دیگر از نوع یك حادثه ی طبیعی بوده است، مثل زنده كردن مرده یا اژدها شدن عصا و یا شكافته شدن دریا.
اینها هركدام حادثه ای موقت است، یعنی حوادثی است كه در یك لحظه و در یك زمان معین صورت می گیرد و باقی ماندنی نیست.
اگر مرده ای زنده شود، زنده شدن او در یك لحظه انجام می گیرد و چند صباحی هم ممكن است آن شخص زنده بماند ولی بالاخره می میرد و تمام می شود.
اگر عصایی اژدها می گردد، یك امری است كه در یك ساعت معین رخ می دهد، بعد هم برمی گردد به حالت اولیه اش.
معجزاتی كه انبیاء گذشته داشته اند همه از این قبیل اند. حتی بعضی از معجزات خود پیغمبر اسلام مثل آنها كه قبلاً اشاره كردیم نیز از جمله ی این گونه معجزات است.

رفتن پیغمبر از مسجدالحرام به مسجدالاقصی یا شقّ القمر، در شبی یا روزی انجام می گیرد و تمام می شود.
ولی برای دین جاودان كه می خواهد قرنها در میان مردم باقی باشد، چنین معجزه ای كه مدتی كوتاه عمر دارد كافی نیست. چنین دینی معجزه ای جاودان لازم دارد.
و لهذا معجزه ی اصلی خاتم الانبیاء از نوع كتاب است. پیغمبران دیگر كتاب داشته اند و معجزه هم داشته اند ولی كتابشان معجزه نبود و معجزه شان هم كتاب نبود.
موسی تورات داشت و خودش هم می گفت تورات من معجزه نیست، معجزه ی من غیر از تورات است.
ولی پیغمبر اسلام اختصاصاً كتابش معجزه اش نیز هست. البته نه به معنای اینكه او معجزه ی دیگری نداشته است، بلكه به این معنی كه كتابش هم معجزه است، و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 202
این لازمه ی دین خاتم و دین جاودان است.
مطلب دیگری در مورد دین خاتم هست كه باز یكی از رازهای خاتمیت به شمار می آید و آن این است كه دوره ی خاتمیت نسبت به دوره های گذشته، نظیر دوره ی نهایی و تخصصی است نسبت به دوره های ابتدایی، یعنی دوره ی صاحب نظر شدن بشر است.
دانش آموزدر دوره ی دبستان و دبیرستان، فقط به او می گویند و او یاد می گیرد ولی وقتی كه به دوره ی دانشگاه رسید و به طی كردن دوره ی تخصصی یعنی دوره ی فوق لیسانس و دكتری پرداخت، اینجا دیگر دوره ی صاحب نظر شدن است، دوره ی اجتهاد در فنّ مربوطه است.
دوره ی دین خاتم برای بشر از نظر كلی، نه از نظر ملاحظه ی یك فرد بخصوص نسبت به فرد دیگر، دوره ی صاحب نظرشدن است.
در دوره ی صاحب نظرشدن بشر است كه در مسائل دینی اجتهاد و مجتهد شأن پیدا می كند. آیا در ادوار گذشته ما مجتهد داشته ایم؟ در ادیان ابراهیم و موسی و عیسی مجتهدی وجود داشته است؟ خیر، آنچه قرآن از آن تعبیر به «فقاهت» و «تفقه در دین» می كند به هیچ وجه در آن ادیان به چشم نمی خورد.
آن كاری كه امروز مجتهد با نیروی علم و استدلال و اجتهاد می كند، پیغمبران گذشته می كردند ولی نه با قوه ی اجتهاد بلكه با نیروی وحی و نبوت.
اصولاً در آن ادیان زمینه ی اجتهاد وجود نداشت؛ چون باید در خود دین زمینه ی اجتهاد وجود داشته باشد یعنی در یك دین ضوابط و اصول كلی باید بیان شده باشد تا یك عده متخصص بر اساس آن كلیات و ضوابط، روی فكر و نظر مسائل جزئی را اكتشاف نمایند.
ادیان گذشته به دلیل اینكه درس دوره ی ابتدایی بود، نمی توانست اصول و كلیات را بیان نماید، زیرا بشر استعداد فراگیری آنها را نداشت.
اصطلاح رایجی است كه می گویند: پیغمبران مرسَل و غیر مرسَل. پیغمبران مرسل یعنی پیغمبرانی كه صاحب شریعت و قانون هستند؛ مثل ابراهیم، موسی، عیسی. و پیغمبران غیر مرسل یعنی پیغمبرانی كه تابع پیغمبران دیگر و مبلّغ شریعت آنانند و از خودشان قانونی نداشته اند.
كاری كه هم اكنون مجتهدان می كنند همان كاری است كه پیغمبران دسته ی دوم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 203
می كرده اند. البته مجتهد كارش منحصر به این نیست و علاوه بر اجتهاد، حاكم شرعی و رهبر مردم است، آمر به معروف و ناهی از منكر در میان مردم است؛ او مصلح میان امت بوده و موظف است كه مفاسد را اصلاح نماید.
همین كار را نیز در گذشته پیغمبران انجام می دادند ولی در دین خاتم، دیگر پیغمبری به خاطر این جهات مبعوث نمی گردد بلكه مجتهدان از عهده ی چنین وظایفی برمی آیند.
این است معنای حدیثی كه پیغمبر فرمود: عُلماءُ اُمَّتی كَاَنْبِیاءِ بَنی اِسْرائیلَ علمای امت من مانند انبیاء بنی اسرائیل می باشند. البته مقصود آن عده از انبیاء بنی اسرائیل است كه كارشان فقط تبلیغ و تفهیم و تعلیم و ترویج شریعت موسی بوده است.
این است كه می گوییم دوره ی انبیاء گذشته دوره ی وحی است، به این معنی كه حتی تبلیغ و ترویج را هم می بایست انبیا انجام بدهند. ولی در دوره ی دین خاتم یك سلسله كارها را- یعنی كارهایی كه مربوط به تبلیغ و ترویج است و یا مربوط به استنباط جزئیات از كلیات است- علما انجام می دهند نه پیغمبران.
پس علما از این نظر و در این حدود و نه بیشتر جانشین پیغمبرانند، نه همه ی پیغمبران، بلكه جانشین پیغمبرانی كه صاحب شریعت نیستند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است