در
کتابخانه
بازدید : 2836625تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. بعضی ممكن است معجزه را این طور تعریف كنند كه: معجزه یعنی آنچه كه بدون علت روی می دهد.
ولی این تعریف بسیار نادرست است وشاید مادی مسلكان و آنان كه می خواهند معجزه را نفی كنند این نغمه را آغاز كرده اند و سپس كم و بیش به سر زبانها افتاده است.
زیرا كسانی كه طرفدار معجزه هستند می خواهند آن را دلیل بر چیزی بدانند و حال اینكه اگر معجزه بدون علت رخ داده باشد دلیل بر هیچ امری نخواهد بود.
وانگهی اگر (به فرض محال) یك چیزی بدون علت پیدا شود دیگر هیچ چیز را در عالم نمی شود اثبات كرد، نه اصلی از اصول علمی و طبیعی بر جای می ماند و نه اصلی از اصول فلسفی و كلامی، و حتی اثبات خدا هم متزلزل می گردد، چرا؟
زیرا ما خدا را به دلیل اینكه علت عالم است می شناسیم و اگر فرض كنیم كه در هستی نظامی وجود ندارد بلكه ممكن است چیزی بدون علت پدید آید، این احتمال را كه عالم بكلی به طور صدفه و بدون علت پدید آمده است نمی توانیم رد كنیم. پس این تعریف برای معجزه بسیار نادرست است [1].
2. ممكن است گروهی دیگر بگویند معجزه پیدایش چیزی بدون علت نیست؛ استثنا در قانون علیت نیست بلكه به این معناست كه به جای علت واقعی یك شی ء علت دیگری جانشین آن می گردد، و بالاخره معجزه یعنی جانشین شدن علتی به جای علت دیگر.
مثلاً علت واقعی و حقیقی پیدایش انسان آمیزش دو انسان است. حالا اگر این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 181
علت حقیقی كنار رود و جایش را به علت دیگری بدهد و انسانی از غیر طریق آمیزش دو انسان پدید آید، آن معجزه است.
این گفتار نیز ناشی از عدم اطلاع بر علوم عقلی است زیرا پس از آنكه پذیرفتیم كه در عالم نظام علت و معلول حكمفرماست این نظام یك نظام قراردادی نیست كه بشود آن را تغییر و تبدیل نمود بلكه طی یك رابطه ی حقیقی و واقعی و تخلف ناپذیر است.
یعنی در طبیعت اگر «الف» علت «ب» بود، بین الف و ب یك رابطه ی واقعی و حقیقی برقرار است كه نه الف آنچنان رابطه را با غیر ب دارد و نه ب با غیر الف می تواند داشته باشد و هیچ گاه ب بدون الف هستی نمی یابد؛ و بالاخره علت واقعی یك امر یك امر است و بس، و هیچ چیز با دو چیز نمی تواند رابطه ی علت و معلولی داشته باشد.
پس در مثال فوق هیچ گاه نمی شود «ج» به جای الف بنشیند و یا بالعكس «د» به جای ب معلول الف گردد [2].
3. در مقابل این دو تعریف، تعریف سومی برای معجزه هست كه اشكالات عقلی فوق به هیچ وجه بر آن وارد نمی گردد، و آن این است كه بگوییم معجزه نه نفی قانون علیت است و نه نقض و استثنای آن، بلكه خرق ناموس طبیعت است.
فرق است میان «خرق قانون علیت» و «خرق ناموس طبیعت» . معجزه نه آن است كه چیزی از غیر راه علت اصلی پدید آمده باشد، بلكه آنچه از غیر مسیر و جریان عادی و طبیعی به وجود آمده است «معجزه» نام دارد.
به بیان بهتر: معجزه خارج شدن امری است از جریان عادی به نحوی كه دخالت ماوراءالطبیعه در آن آشكار باشد.
با این بیان، در پیدایش معجزه علتی به جای علت دیگر نمی نشیند بلكه این مطلب كه بین علت و معلول یك نوع رابطه ی حقیقی و تخلف ناپذیر برقرار است پذیرفته شده ولی مسئله ی معجزه بدین گونه توجیه می گردد كه:
علل واقعی اشیاء برای بشر كه می خواهد با علم و تجربه به آنها برسد همواره
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 182
مجهول است و تنها خداوندْ آگاه بر علتهای واقعی اشیاء است و بشر به وسیله ی تجربه و آزمایش فقط به یك سلسله تقارنات و ارتباطات دسترسی پیدا می كند و بیجا آن را رابطه ی علیت می پندارد.
روی این حساب، معجزه امری است كه از غیر مسیر عادی- كه بشر تنها مسیر پیدایش آن امر پنداشته است- پدید آید. این نكته را باز توضیح خواهیم داد.

[1] . این مطلب در كتاب عدل الهی مشروحاً بحث شده كه این گمان باطلی است كه كسی خیال كند: اینكه ما كارها را از طریق سبب و مسبّب و علت و معلول انجام می دهیم به خاطر عجز ماست و چون خدا قادر مطلق است دیگر علت و معلول برای او مطرح نیست!
خیر، در جای خود به اثبات رسیده و نزد حكما مسلّم است كه قدّوسیت و كمال ذات الهی اقتضا می كند كه كارها در نظام علت و معلول انجام گیرد و به عبارت واضحتر نظام علت و معلول یعنی نظام فعل خدا و نظام كار خدا.
در قرآن مجید آیات زیادی بر این مطلب دلالت دارد كه همواره خدای بزرگ از طریق اسباب اوامر خویش را به اجرا درمی آورد، چه اسباب طبیعی مانند نزول باران و روییدن گیاهان و چه اسباب غیرطبیعی و ماوراء حس مانند ملائكه و جنود غیرمرئی حق متعال.
[2] . [در اینكه رابطه ی بین علت و معلول چگونه رابطه ای است و چرا نمی شود از یك علت بیش از یك معلول پدید آید و یا یك شی ء معلول دو علت بوده باشد، در پاورقیهای جلد سوم اصول فلسفه مشروحاً بحث شده و خوانندگان محترم می توانند به كتاب مزبور مراجعه فرمایند. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است