مطلب دیگری كه می بایستی تذكر دهم این است كه خطر نفاق همیشه اسلام را
تهدید می كرده است ولی همیشه به یك شكل نبوده بلكه در هر دوره ای و هر
عصری به شكل تازه ای ظاهر گشته است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 148
این روزها كتابی را مطالعه می كردم كه گویا چند ماهی بیشتر از انتشار آن
نمی گذرد و كاملاً برای من مشهود است كه عده ای دانسته یا ندانسته ماتریالیسم و
مادیگری را در زیر پوشش قرآن تبلیغ می كنند
[1]؛ زیرا با جمله ی
بسم اللّه الرحمن الرحیم و
نام خدا آغاز می شود و همه اش خدا و پیامبر و قرآن است ولی وقتی به محتویات آن
می رسیم می بینیم مادیگری، خودش را در زیر چهره ی قرآن مخفی كرده است.
یعنی همان مادیگری كه چند سال قبل خیال می كرد می تواند در ایران با مذهب
مبارزه كند و با شدت مبارزه ی خود را آغاز كرد و گفت خدا دروغ است، پیغمبر دروغ
است، وحی دروغ است، ولی سخت در مقابل نیروی قوی مذهب شكست خورد،
اینك كه از آن روش مأیوس شده همان حرفها را با آب و رنگ اسلامی تحویل
می دهد؛ یعنی خدا را به شكل دیگری انكار می كند و قیامت را به شكل دیگر. مثلاً
هرجا صحبت از قیامت و آخرت می شود تعبیر به «نظام برتر» می كند؛ در مقابل، دنیا
را به «نظام پست تر زندگی» معنی می كند؛ یعنی دنیا و آخرت در لسان قرآن چنین
است كه دنیا نظام ظالمانه ی طاغوتی است و هنگامی كه نظام تغییر كرد می شود
آخرت!
و البته
كَلِمَةُ حَقٍ ّ یُرادُ بِهَا الْباطِلُ. شكی نیست كه در دنیا نظام پست وجود دارد و
باید با نظام پست تر جنگید و نظام برتر را به جای آن نشاند، و در تعبیرات قرآن هم
آمده است، اما هیچ وقت مراد قرآن از «دنیا و آخرت» نظام برتر و پست تر نیست،
بلكه دنیا و آخرت برای خودش مطلبی است و نظام پست تر و بدتر مطلب دیگر.
ملاحظه می كنید كه نمی گویند آخرت دروغ است؛ جاودانگی انسان در عالم
آخرت را تكذیب نمی كنند بلكه جاودانگی را اینچنین توجیه می كنند؛ و این همان
حرف معروف مادیین است كه تكامل را توجیه می كنند و می گویند فردی می میرد و
فرد دیگری به جای او می آید، و او می رود و فرد سومی می آید و همین طور؛ نوع
باقی است و جاودانگی همین است!
این همان قرآن سر نیزه كردن معاویه است كه چهره ی خود را عوض كرده است؛ و
این نفاق است كه در هر دوره ای به شكلی خودنمایی می كند و مسلمانانِ ناآگاهند كه
1400 سال است گول قرآن سر نیزه كردن را می خورند و هر وقت گروه ضد مذهبی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 149
پیدا شدند نقش ضدیت خود را در لباس مذهب توانسته اند پیاده كنند و اگر مسلمین
بیدار و آگاه باشند نقشه های شوم آنان نقش بر آب می گردد.
قرآن به صورت دلسوزی درباره ی آنان می گوید:
اُولئِكَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ماكانوا مُهْتَدینَ.
اینها مردمی هستند كه یك معامله كرده اند ولی چه معامله ی زیانكارانه ای! هدایت را
داده اند و ضلالت را برای خودشان خریداری نموده اند. اینان در این معامله علاوه بر
اینكه هیچ سودی نبرده اند، چه زیانها برده اند! هیچ راهی برای خویش نیافته و
همان گونه در گمراهی بسر می برند.
از امام علیه السلام سؤال می كنند كه عقل چیست؟ می فرماید:
اَلْعَقْلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجَنانُ.
عقل آن است كه انسان را به عبادت خداوند و بندگی او رهبری كند و
سعادت همیشگی را به انسان بدهد.
سائل پرسید پس آنچه كه در معاویه بود چه بود؟ جواب فرمود:
تِلْكَ النُّكْری وَ
الشَّیْطَنَةُ آن نكری و شیطنت است. نكری و شیطنت با عقل دوتاست.
مقصود امام علیه السلام از «نكری و شیطنت» همان نیرنگ بازی ها و نقشه كشی های
منافقانه است و از «عقل» همان نیرویی كه انسان را به معنویت و انسانیت رهنمون
می گردد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 150
[1]
. [اشاره به كتابی است كه توسط یكی از سران گروه فرقان نوشته شده بود. ]