در
کتابخانه
بازدید : 2836031تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از جمله منشأهایی كه قرآن برای خطا ذكر می كند این است كه انسان گمان را به جای یقین بگیرد [1]. اگر بشر خود را مقید كند كه در مسائل تابع یقین باشد و گمان را به عوض یقین نپذیرد، به خطا نخواهد افتاد [2]. قرآن روی این مسئله بسیار تأكید نموده است و حتی در یك جا تصریح دارد كه بزرگترین لغزشگاه فكری بشر همین پیروی از گمان است و یا در جای دیگر خطاب به پیامبر می فرماید:
وَ اِنْ تُطِعْ اَكْثَرَ مَنْ فِی الْاَرْضِ یُضِلّوكَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ اِنْ یَتَّبِعونَ اِلَّا الظَّنَّ وَ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 65
اِنْ هُمْ اِلّا یَخْرُصونَ [3].
اكثر مردم زمین چنین اند كه از گمان پیروی می كنند. تو هم اگر بخواهی از آنها پیروی كنی تو را نیز گمراه می كنند چون مردم تابع گمانند نه یقین و به همین دلیل خطا می كنند.
و یا در آیه ی دیگری می فرماید:
وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ [4].
آنچه را كه بدان علم نداری پیروی مكن.
این تذكری است كه در طول تاریخ اندیشه ی بشر، اول بار قرآن به بشر داده است و او را از این گونه خطا نهی كرده است.
دومین منشأ خطا در ماده ی استدلال كه بالاخص در مسائل اجتماعی مطرح می شود، مسئله ی تقلید است. بسیاری از مردم این گونه اند كه چیزهای مورد باور اجتماع باورشان می شود؛ یعنی چیزی كه در اجتماع مورد قبول قرار گرفته است و یا نسلهای گذشته آن را پذیرفته اند، صرفاً به دلیل اینكه نسلهای گذشته آن را قبول كرده اند می پذیرند [5]. قرآن می فرماید هر مسئله ای را با معیار عقل بسنجید نه اینكه هرچه نیاكان شما انجام دادند آن را سند بدانید یا آنكه آن را بكلی طرد كنید. بسا مسائل هست كه در گذشته مطرح شده و در همان موقع هم غلط بوده اما مردم آن را پذیرفته اند و بسا مسائل درست كه در زمانهای دور عرضه شده اما مردم به دلیل نادانی از قبول آن خودداری كرده اند. در پذیرش این مسائل باید از عقل و اندیشه مدد گرفت نه اینكه كوركورانه به تقلید پرداخت. قرآن اغلب پیروی از آباء و اجداد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 66
را در مقابل عقل و فكر قرار می دهد:
وَ اِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما اَنْزَلَ اللّهُ قالوا بَلْ نَتَّبِعُ ما اَلْفَیْنا عَلَیْهِ اباءَنا اَ وَ لَوْ كانَ اباؤُهُمْ لایَعْقِلونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدونَ [6].
به ایشان گفته می شود از دستورات الهی پیروی كنید. می گویند آیا از روشهای پدرانمان دست برداریم؟ آیا اگر پدران و مادران شما شعور نداشتند شما باید جریمه ی بی شعوری آنها را بدهید؟ !
قرآن تأكید می كند كه قدمت یك اندیشه نه دلیل كهنگی و غلط بودن آن است و نه موجب صحت و درستی آن. كهنگی در امور مادی راه می یابد اما حقایق هستی هرقدر كه زمان بر آنها گذشته باشد كهنه و فرسوده نمی شوند. حقیقتی مثل «اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنْفُسِهِمْ» تا دنیا دنیاست پابرجا و استوار و صادق است.

قرآن می گوید باید با سلاح عقل و اندیشه با مسائل روبرو شد؛ نباید عقیده ای درست را به دلیل آنكه دیگران انگ و برچسب به انسان می زنند رها كرد و نباید عقیده ای را به صرف تعلق داشتن به این یا آن شخصیت بزرگ و معروف پذیرفت.

در هر زمینه ای باید خود به تحقیق و بررسی در مورد مسائل پرداخت [7].
عامل مؤثر دیگر در ایجاد خطا كه قرآن از آن یاد می كند پیروی از هوای نفس و تمایلات نفسانی و داشتن غرض و مرض است. به قول مولوی:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
در هر مسئله ای تا انسان خود را از شر اغراض بی طرف نكند نمی تواند صحیح فكر كند؛ یعنی عقل در محیطی می تواند درست عمل بكند كه هوای نفس در كار نباشد. داستان معروفی از علامه ی حلّی نقل می كنند كه شاهد مثال خوبی است:
برای علامه ی حلّی این مسئله ی فقهی مطرح شده بود كه اگر حیوانی در چاه بمیرد و باعث شود كه میته ی نجس در چاه باقی بماند، با آب چاه چه باید كرد؟ اتفاقاً در این هنگام حیوانی در چاه آب خانه ی علامه ی حلّی افتاد و او ناگزیر بود برای خود نیز استنباط حكم بكند. در این مورد به دو طریق امكان حكم كردن وجود داشت: اول
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 67
اینكه چاه را بكلی پر كنند و از چاه دیگری استفاده نمایند و دیگر اینكه مقدار معینی از آب چاه را خالی كنند و از بقیه آب بلااشكال استفاده كنند. علامه ی حلّی متوجه شد كه در مورد این مسئله نمی تواند بدون غرض حكم كند زیرا نفع خود او هم در قضیه مطرح بود. این بود كه دستور داد ابتدا چاه را پركنند و بعد با خیال راحت و بدون فشار وسوسه ی نفس به صدور حكم و ارائه ی فتوا پرداخت. قرآن در زمینه ی تبعیت از هوای نفس اشارات زیادی دارد كه به ذكر یك مورد اكتفا می كنم. قرآن می فرماید:
اِنْ یَتَّبِعونَ اِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْاَنْفُسُ [8].
چیزی غیر از گمان باطل و هوای نفس خود را پیروی نمی كنند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 68
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 69

[1] . قاعده ی اول دكارت هم همین است. او می گوید پس از این هیچ مطلبی را قبول نمی كنم مگر اینكه قبلاًوارسی و بررسی نمایم و اگر در صد احتمال یك احتمال خلاف وجود داشت از آن استفاده نمی كنم و آن را كنار می گذارم. معنای صحیح یقین هم همین است.
[2] . البته باید توجه داشت كه در مسائل ظنّی و احتمالی و در مواردی كه نمی توان یقین حاصل نمود، می باید همان ظن و احتمال را در نظر گرفت. اما ظن را به جای ظن و احتمال را به جای احتمال باید پذیرفت نه آنكه ظن و احتمال را به جای یقین در نظر گرفت. این دومی است كه ایجاد خطا می كند.
[3] . انعام / 116.
[4] . اسراء / 36.
[5] . این مطلب در یكی از سخنان بیكن نیز هست. آنجا كه یكی از بتهای مورد نظرش را بت اجتماعی یابت عرفی می نامد، منظورش همین تقلیدهای كوركورانه است.
[6] . بقره / 170.
[7] . مسئله ی تقلید از نیاكان یا بزرگان یا مد زمانه و یا رنگ اجتماع كه قرآن به شدت از آن نهی می كند نباید با مسئله ی تقلید از مجتهد اعلم و اعدل كه در فقه مطرح می شود و امری واجب و مبتنی بر رعایت تخصص و استفاده از دانش تخصصی است، اشتباه و خلط شود.
[8] . نجم / 23.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است