در
کتابخانه
بازدید : 63791تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
البته یك فرضیه و نظریه ی دیگری قبل از این نظریه وجود داشت كه می شود گفت دیگر امروز در كشورهای پیشرفته طرفداری ندارد ولی در كشورهای دنباله رو كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 530
تازه به آن رسیده اند طرفدارانی دارد و آن، فكری است كه از بیكن و امثال بیكن شروع شد كه گفتند چاره ی همه ی دردهای بشر علم است. یك مدرسه بسازید، یك زندان را خراب كنید. بشر همین قدر كه به علم و آگاهی رسید همه ی دردهایش چاره شده است. دردهای بشر چیست؟ جهل، ضعف و عجز در برابر طبیعت، بیماری، فقر، دلهره و اضطراب، ظلم انسان به انسان، آزمندی و حرص خود. اینها دردهای انسان است و علم چاره ی همه ی دردهای انسان است.
شك نیست كه در این فرضیه قسمتی از حقیقت وجود داشت. علم، درد جهل را چاره می كند، درد عجز و ضعف و زبونی در مقابل طبیعت را چاره می كند، درد فقر را تا آنجا كه مربوط به طبیعت است چاره می كند. در این قسمتها این فرضیه حق و حقیقت بود، اما همه ی دردهای انسان كه در این قسمتها و در رابطه ی انسان با طبیعت مشخص نمی شود. اینها بیشتر مربوط به رابطه ی انسان با طبیعت است. دردهای ناشی از رابطه ی انسان با انسان مثل ظلم و ستم و آزمندی، و دردی كه ناشی از طبیعت ذاتی خود انسان است، یعنی احساس تنهایی، دلهره و اضطراب را كه علم نتوانست چاره بكند. بنابراین، این فرضیه كه علم درمان كننده ی همه ی دردهای انسان است، در آن كشورها منسوخ است، در كشورهایی كه پیرو می باشند، هنوز هستند افرادی كه واقعاً خیال می كنند كه همه ی دردها را علم می تواند چاره كند.
اشتباه نشود، غرض نفی كردن علم نیست. همان طور كه گفتم قسمتی و بلكه نیمی از دردهای انسان جز با علم با چیز دیگری چاره نمی شود ولی انسان دردهای دیگری هم دارد كه همان دردهای انسانی اوست یعنی دردهایی كه مربوط به ابعاد انسانی انسان است، مربوط به مرحله ی تكامل معنوی انسان است نه تكامل ابزاری یا تكامل اداری. اینجاست كه علم قاصر است و دانشمندان به اینجا كه می رسند می گویند علم بی طرف و بی تفاوت است، علم برای انسان ارزش وسیله ای دارد، علم برای انسان هدف نمی سازد، علم هدفهای انسان را بالا نمی برد، علم به انسان جهت نمی دهد، بلكه انسان در جهتی كه در زندگی انتخاب كرده است از نیروی علم استفاده می كند.
امروز ما می بینیم بیشتر دردهایی كه انسان از ناحیه ی انسان دارد، از ناحیه ی انسانهای عالِم دارد نه از ناحیه ی انسانهای جاهل. آیا در رابطه ی استعمارگر و استعمارزده در دنیای امروز در چند قرن اخیر، جاهلها بوده اند كه جاهلها را استعمار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 531
و استثمار كرده اند؟ یا جاهلها بوده اند كه عالمها را استثمار كرده اند؟ و یا عالمها بوده اند كه مردم دیگر، جاهل و غیر جاهل را استعمار و استثمار كرده اند. پس این فرضیه كه علم و فرهنگ تنها به عنوان علم و فرهنگ یعنی آنچه كه انسان را به جهان آگاه می كند (مقصودم از فرهنگ تا این حد است) و جهان را به انسان می شناساند و به عبارت دیگر «شناخت» چاره كننده ی همه ی دردهای انسان است، درست نیست.

شناخت امری است ضروری و لازم و چیز دیگری جای آن را نمی گیرد، ولی اشتباه نشود، تنها شناخت كافی نیست كه همه ی دردهای بشر را درمان كند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است