در
کتابخانه
بازدید : 887784تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد ششم
مقدمه
Expand حرف شحرف ش
Expand حرف صحرف ص
Expand حرف طحرف ط
Expand حرف ظحرف ظ
Expand حرف عحرف ع
Expand حرف غحرف غ
Expand حرف فحرف ف
Expand حرف قحرف ق
Collapse حرف كحرف ك
كار و تربیت، كار و اشتغال علمی
كار و شغل و شرافت آن
كار و فكر
كار
كار و آثار آن
كار هر نوع كاری باشد، از بیكاری و احتیاج به مردم بهتر است
كار در اسلام
یادداشت كتاب سوزی اسكندریه
كتابخانه ی اسكندریه- مدارك
كتابخانه ی اسكندریه- شبلی نعمان
كتاب و كتاب سوزی
ادله ی كتاب سوزی در ایران
كتاب سوزی های جهان- مدارك
ایران قبل از اسلام- كتابها
كتاب سوزی ایران
كتاب در قرن اول هجری
اسلام و كتابت
كتاب سوزی اسكندریه و یا ایران
اولین كتاب سوزی
كتاب سوزی
اوستا- آیا اسكندر اوستا را سوخت؟
كتابت و كتاب سوزی در ایران ساسانی
كتابهای ایرانی قدیم كه به عربی برگردانده شد
كتابت در صدر اسلام
كتاب و كتاب خواندن
كتابت در اسلام
كتاب
كتابها
كتاب
كذّابین و وضّاعین، طبقات و انگیزه های آنها
كذّابین و وضّاعین- مدارك
كذّابین و وضّاعین حدیث
كذّابین و وضّاعین
كرامت نفس، محور اصلی اخلاق اسلامی
كرامت نفس
كرامت- آزادگی
كرامت نفس و تواضع
كرامت نفس
كرامت نفس- ملاك اخلاق و ملاك انسانیت
كرامت نفس- احساس شخصیت یا ایمان به خود
كعبه- عدم جواز بیع و اجاره ی خانه های مكه
كعبه
كعبه- مركزیت در اجتماع
كعبه و نقش اجتماعی آن
كلاه شرعی
كلمه لوگوس
كمال و نقص
كمونیسم
كواكبی- عبدالرحمن
Expand حرف گحرف گ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث در اطراف این مطلب بود كه در اسلام از طرفی نفس یا خود نفی می شود و دعوت به مبارزه با اوست و مبارزه با نفس امری اخلاقی است كه اخلاق یعنی تزكیه، تخلیه، تجلیه و تحلیه. و از طرف دیگر پایه و اساس اخلاقیات، احساس كرامت و عزت و نفاست و حریت نفس است؛ یعنی همه ی ارزشهای اخلاقی از این احساس عالی خودی سرچشمه می گیرد. آنگاه شواهد زیادی ذكر شد. بعد این سؤال مطرح شد كه آیا انسان دارای دو خود است، و اگر دارای دو خود است اینها دو «من» مجزا هستند یا یكی اصیل و واقعی است و دیگری پنداری، یا یكی اصیل است و دیگری طفیلی و یا آنچنان كه برخی متجددین گفته اند یكی فردی و شخصی است (من) و دیگری كلی و عام (ما) .

اكنون چند مطلب باید توضیح داده شود. اولاً یك آزمایش را كه هركس كم و بیش كرده مطرح می كنیم و آن اینكه چگونه است كه در جدال بین اراده ی اخلاقی و هواهای نفسانی (و به قول قدما بین عقل و نفس) آنگاه كه اراده و عقل بر هوا و بر نفس پیروز می شود، انسان احساس پیروزی خودش را می كند و برعكس هنگام پیروزی هوا و نفس، احساس شكست می كند؟ آیا این خود دلیل این نیست كه من واقعی هركس همان عقل و اراده ی اخلاقی است، همان منبعی است كه اراده ی اخلاقی را آفریده نه آن منبعی كه هوا و میل را آفریده است؟ در حیوان هرگز چنین جدالی وجود ندارد. در انسان چنین جدالی وجود دارد. برای این است كه من انسانی غیر از من حیوانی است.

مطلب دیگر این است كه همچنان كه در ورقه های روح، خود واقعی و خود خیالی گفته ایم اگزیستانسیالیستها به خود واقعی قائل نیستند، خود انسان را خود نداشتن و ماهیت نداشتن می دانند؛ یعنی خود داشتن مساوی است با محبوس بودن در یك قید و یك ماهیت،
جلد ششم . ج6، ص: 502
بیگانه شدن از خود یعنی آزادی را به هر شكل از دست دادن.

علیهذا این فرضیه ی چهارمی است در مقابل سه فرضی كه در صفحه ی پیش گفتیم. علیهذا [بنا بر این فرضیه ] انسان دارای دو خود است ولی خود اصیلش، خود نداشتن یعنی آزادی از قید هر فطرت و هر ماهیت و هر سرشتی است. ما جواب این را در مقالات «سیری در نهج البلاغه» داده ایم. بعلاوه در این مكتب فقط ارزشهایی كه به آزادی منتهی می شود یا از آزادی نتیجه می شود قابل توجه است (مثلاً به عقیده ی آنها مسئولیت) ولی ارزشهایی از قبیل ایثار، وفای به عهد و غیره قابل توجه نیست.

نظریه ی «ما و من» را بحث كلی طبیعی رد كرده است و نیازی به طرح جدید در اینجا نیست. نظریه ی پنجمی هم هست و آن اینكه اخلاق، طبیعیِ هر انسان است به شرط آنكه بر حالت طبیعی یعنی اشتراك باقی باشد. اخلاق عالی یعنی اخلاق طبیعی. مادر همه ی گناهان و فسادها اختصاص و مالكیت است. پس خودِ باطل و پوچ انسان، خودِ ناشی از مالكیت است. مرزها را، فردیتها را مالكیت می سازد. مالكیت را از میان ببرید، انسان خود واقعی خود را باز خواهد یافت و اخلاق عالی جایگزین خواهد شد.

اینكه خودت را بشناس، حقیقتی است كه همه ی بزرگان جهان گفته اند. خودت را، شخصیت واقعی خود را گم نكن نیز چنین است حتی در مكاتب مادی. اساساً اخلاق یعنی حس اخلاقی و ارزشهای اخلاقی همیشه یك دروازه ای بوده به سوی خداشناسی.

ایضاً مسئله ای به نام مسخ فكری و روحی در مورد انسان مطرح است كه در غیر انسان مطرح نیست، چرا؟ ارزش عبادات از نظر بازیافتن خود
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است