در
کتابخانه
بازدید : 887687تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد ششم
مقدمه
Expand حرف شحرف ش
Expand حرف صحرف ص
Expand حرف طحرف ط
Expand حرف ظحرف ظ
Expand حرف عحرف ع
Collapse حرف غحرف غ
Expand حرف فحرف ف
Expand حرف قحرف ق
Expand حرف كحرف ك
Expand حرف گحرف گ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. محمد عبدالغنی حسن مصری در تقریظی كه بر الغدیر نوشته و در مقدمه ی جلد اول چاپ دوم آمده، در آخر سخنش می گوید:

و اسأل اللّه ان یجعل من هذا الغدیر الصافی صفاء لما بین اهل السنة و الشیعة من اخوة اسلامیة یتجهون بها فی كتلة واحدة و بناء مرصوص الی الحیاة الحرة الكریمة التی یعتز بها الاسلام و یعلو له بها فی العالم مقام.

2. خود آقای امینی در مقدمه ی جلد اول، صفحه ی 2 می گوید:

و انا نعد ذلك كله خدمة للدین و اعلاء لكلمة الحق و احیاء للامة الاسلامیة.

3. عادل غضبان مدیر مجله ی «الكتاب» در تقریظی كه در مقدمه ی
جلد ششم . ج6، ص: 390
جلد سوم، چاپ سوم، صفحه ی «و» آمده، درباره ی الغدیر خصوصاً جلد هشتم كه مباحث متفرقه ی تاریخی و غیر تاریخی در آن بحث شده می گوید:

و هی تبین وجهة النظر الشیعی التی یجب علی اهل السنة ان یعرفوها علی وجهها الصحیح و ان یأخذوها من منابع سلیمة غیر مشوّهة لا محرّفة فقد یعین هذا الفهم الصحیح لوجهات النظر المتباینة علی تقریب الشقة بین المسلمین تقریباً تقوی به كتلتهم و تتوحد به صفوفهم.

4. در جلد 3، صفحه ی 77 پس از نقل اكاذیب ابن تیمیه و آلوسی و قصیمی مبنی بر اینكه شیعه زید بن علی بن الحسین را دشمن می دارند، تحت عنوان «نقد و اصلاح» می گوید:

. . . و هی (هذه الفریة و امثالها الكثیرة) بذرة كل شر و فساد تحیی فی النفوس نعرات الطائفیة و تفرق جمع الاسلام و تشتت شمل الامة و تضاد الصالح العام. . .

5. در جلد 3، صفحه ی 268 در دفع تهمت سید محمد رشید رضا در كتاب السنة و الشیعة كه گفته است:

و لم یزالوا یفرحون بنكبات المسلمین حتی انهم اتخذوا یوم انتصار الروس علی المسلمین عیداً سعیداً و اهل ایران زینوا بلادهم یومئذ فرحاً و سروراً.

[می گوید] :
جلد ششم . ج6، ص: 391
اما المسلمون القاطنون فی تینك المملكتین و من طرقهما من المستشرقین و السوّاح و السفراء و الموظفین فلا عهد لهم بهاتیك الافراح. والشیعة جمعاء تحترم نفوس المسلمین و دمائهم و اعراضهم و اموالهم مطلقاً من غیر فرق بین السنی و الشیعی فهی تستاء اذا ما انتابت ایّ احد منهم نائبة و لم تقید الاخوة الاسلامیة المنصوصة علیها فی الكتاب الكریم بالتشیع.

6. در همین جلد، صفحه ی 334 در پایان انتقاد از كتبی مانند الوشیعة موسی جار اللّه و الصراع بین الاسلام و الوثنیة و كتاب السنة و الشیعة و الجولة فی ربوع الشرق الادنی محمد ثابت مصری و فجر الاسلام احمد امین و تاریخ الامم الاسلامیة شیخ محمد خضری و از قدما: البدایة و النهایة ابن كثیر و منهاج السنة ابن تیمیه و الملل و النحل شهرستانی و الفصل ابن حزم و الفرق بین الفِرَق ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر بغدادی و الانتصار ابوالحسین عبدالرحیم خیاط و عقد الفرید ابن عبد ربه [1]، می گویند:

الان حق علینا ان نمیط السترعن خبیئة اسرارنا و نعرب عن غایتنا المتوخاة من هذا البحث الضافی حول الكتب. الان آن لنا ان ننوّه بان ضالتنا المنشودة هی ایقاظ شعور الامة الاسلامیة الی جانب مهم فیه الصالح العام و الوئام و السلام و الوحدة الاجتماعیة و حفظ ثغور الاسلام عن تهجم سیل الفساد الجارف. یا قوم! . . . هل دعایة اقوی من هذه الكتب الی تفریق صفوف المسلمین و تمزیق شملهم و فساد نظام المجتمع و ذهاب ریح الوحدة العربیة و فصم عری الاخوة الاسلامیة و
جلد ششم . ج6، ص: 392
اثارة الاحقاد الخامدة و حشّ نیران الضغاین فی نفوس الشعب الاسلامی و نفخ جمرة البغضاء و العداء المحتدم بین فرق المسلمین. . . هذه التعالیم الفاسدة فیها دحس لنظام المجتمع و دحل بین الفرق الاسلامیة و هتك لناموس الشرع المقدس وعبث بسیاسة البلاد و صدع لتوحید العباد. . . ان الآراء الدینیة الاسلامیة اجتماعیة یشترك فیها كل معتنق بالاسلام اذ لاتمثل فی الملأ الاّ باسم الدین الاجتماعی، فیهمّ كل اسلامی یحمل بین جنبیه عاطفة دینیة ان یدافع عن شرف نحلته و كیان ملته مهما وجد هناك زلة فی رأی او خطاء فی فكرة و لایسعه ان یفرق بین باء ة و اخری او یخص نفسه بحكومة دون غیرها (ان هی الاّ اسماء سمیتموها انتم و اباؤكم) بل الارض كلها بیئة المسلم الصادق و الاسلام حكومته.

سپس نویسنده، دولت مصر را مورد عتاب قرار داده و می گوید:

ألیس عاراً علی مصر بعد ما مضت علیها قرون متطاولة بحسن السمعة ان تعرف فی العالم باناس دجّالین و كتّاب مستأجرین و اقلام مسمومة و ان یقال: ان فقیهها موسی جاراللّه و عالمها القصیمی و مصلحها احمد امین و عضو مؤتمرها محمد رشید رضا و دكتورها طه حسین و مورخها الخضری و استاذ علوم اجتماعها محمد ثابت و شاعرها عبدالظاهر ابوالسمح. . .

اسفاً علی مصر و علی علمها المتدفق و ادبها الجمّ و روحها الصحیحة و رأیها الناضج و عقلها السلیم و حیاتها الدینیة و اسلامها القدیم و ولائها الخالص و تعالیمها القیّمة و دروسها العالیة و خلایقها الكریمة و ملكاتها الفاضلة. اسفاً علی مصر و علی تلكم الفضائل و هی راحت ضحیة تلك الكتب المزخرفة،
جلد ششم . ج6، ص: 393
ضحیة تلك الاقلام المستأجرة، ضحیة تلك النزعات الفاسدة، ضحیة تلك الصحائف السوداء، ضحیة تلك النعرات الحمقاء. . .

در آخر صفحه ی 338 می گوید:

و نحن نرحب بكتاب كل مذهب و تألیف كل ملة الّف بید الصدق و الامانة، بید الثقة و الرزانة، بید التحقیق و التنقیب، بید العدل و الانصاف، بید الحب و الاخاء، بید ادب العلم و الدین.

7. دكتر محمد غلاب، استاد فلسفه در دانشكده ی اصول دین از جامع ازهر در تقریظی كه بر الغدیر نوشته و در مقدمه ی جلد 4 چاپ شده، می گوید:

و لقد جائنی كتاب حضرتكم فی الوقت الملائم لانی عاكف علی دراسة كثیر من الجوانب الاسلامیة و علی التألیف فیها و لذا یعنینی كثیراً ان تنكشف امامی المبادئ الحقیقیة و الآراء الصحیحة للشیعة الامامیة حتی لانكبوا بازاء هذه الفرقة الجلیلة فی مثل ما كبا فیه. . . و. . . و امثالهما من المحدثین المتسرعین.

8. دكتر عبدالرحمن الكیالی حلبی در تقریظی كه نوشته و در مقدمه ی جلد چهارم چاپ شده، پس از اشاره به حوادث نامطلوبی كه در تاریخ اسلام رخ داده و اشاره به انحطاط مسلمین در عصر حاضر و اشاره به اینكه لازم است سیرت وحی پیغمبر روشن شود تا به او اقتدا شود، می گوید:

كان فی مبادیه و اخلاقه و اعماله مثلاً اعلی لما رسمة الاسلام
جلد ششم . ج6، ص: 394
لتابعیه. . . اما و العالم الاسلامی الیوم لفی حاجة الی ابراز ما منح اللّه تلك الشخصیة الفذّة من الصفات و المزایا و الفضائل و السیاسه و التدبیر لتكون رائد المؤمنین فی حیاتهم اینما كانوا و حیثما تولّوا، یتبعونها بروحهم و افكارهم. . .

تا آنجا كه می گوید:

فان كتاب الغدیر و ما فیه من سنة و ادب و علم و فن و تاریخ و اخلاق و حقائق و تتبعات و اقوال لجدیر بالاطلاع علیه و الاحاطة به و خلیق بكل مسلم اقتناؤه فیعلم كیف قصر المورخون و این هی الحقیقة و بذلك نتفادی نتائج التقصیر و الاهمال و ننال الاجر و الثواب فی اقرار الحقائق و اتباع الاوامر و جمع الكلمة و توحید العقائد و المذاهب و اجماع الرأی لعلنا ننهض و ینهض من آلمهم ما وصل الیه المسلمون و یستیقظ الجمیع و قد عاد الیهم رشدهم و عزهم و قوتهم و ما ذلك علی اللّه بعزیز.

9. علامه ی امینی در مقدمه ی كوتاه خود بر جلد 4 تحت عنوان «شكر و تقدیر» می گوید:

اقدم جزیل شكری الی الاعلام الافذاذ و الاساتذة الاماجد من الذین كتبوا كلمة حول كتابنا (الغدیر) اشادة بذكر الحق و اعلاء الكمة الولاء و توحید الكلمه و سعیاً وراء صالح الامة.

10. در مقدمه ی جلد 5 تحت عنوان «نظریة كریمة» ضمن اشاره به تقدیرنامه ای كه از ملك فاروق رسیده، می گوید:
جلد ششم . ج6، ص: 395
و ان الآراء و المعتقدات فی المبادئ و المذاهب حرة لاتفصم عری الاخوة القویمة التی جاء بها الكتاب الكریم «انما المؤمنون اخوة» و لو بلغ الحوار فیها بین اولئك الاخوان اشدّه و قام الحجاج و الجدال علی ساقیهما، جریاً علی سیرة السلف و فی مقدمهم الصحابة و التابعون لهم باحسان و كل حزب بما لدیهم فرحون. . .

نحن المؤلفون فی اقطار الدنیا و ارجاء العالم الاسلامی علی اختلاف آرائنا فی المبادئ و تشتتنا فی الفروع یجمعنا اصل قویم و ایمان باللّه و رسوله تجمعنا روح واحدة و نزعة دینیة منزهة عن الاهواء الباطلة تجمعنا كلمة الاخلاص و التوحید، كلمة الرقیّ و التقدم، كلمة الصدق و العدل. . .

نحن المؤلفون نعیش تحت رایة الحق، تحت لواء الاسلام، تحت قیادة الكتاب و رسالة النبی العربی الاقدس، تحت قانون المجد و السعادة، نداؤنا: ان الدین عند اللّه الاسلام و شعارنا: لا اله الاّ اللّه، محمد رسول اللّه. الا نحن حزب اللّه و حماة دینه، الا ان حزب اللّه هم المفلحون.

11. در مقدمه ی جلد 8، تحت عنوان «الغدیر یوحّد الصفوف فی الملأ الاسلامی» اتهامات الغدیر را به اینكه باعث تفریق كلمه است رد می كند و مقبولیت آن را نزد طبقات مختلف مسلمین یادآور می شود و در آخر به نامه ی شیخ محمد سعید دحدوح اشاره و سپس آن را نقل می كند.

12. چند مطلب است كه باید روشن شود:

الف. مفهوم وحدت اسلامی كه از نوع وحدت در جبهه است و اینكه آیا اخوّت اسلامی شامل همه ی قائلین به شهادتین می شود یا نه.
جلد ششم . ج6، ص: 396
ب. سیره ی مختص امیرالمؤمنین در دوره ی خلفا و زمان خلافت ج. گمان می رفت كه الغدیر برخلاف تز وحدت اسلامی است و علامه ی امینی مخالف این تز است مانند بسیاری دیگر، ولی كتاب الغدیر نشان می دهد كه ایشان طرفدار این تز می باشند و برخلاف آن هم عمل نكرده اند.

د. طرفداری از وحدت اسلامی ایجاب نمی كند كه حقایق كتمان شود؛ آنچه ایجاب می كند اولاً توحید صفوف در برابر دشمن است و ثانیاً حفظ زبان از دشنام است كه در الغدیر رعایت شده.

هـ. بسیاری از علمای روشنفكر اهل سنت، الغدیر را مؤثر در رفع اختلافات دانسته اند، اولاً از این نظر كه بسیاری سوء تفاهمات را رفع می كند و ثانیاً معرّف خوبی است نسبت به امیرالمؤمنین و [اینكه ] آن حضرت صالح ترین فرد است بعد از پیغمبر برای اسوه بودن.
[1] ما به عكس ترتیب آقای امینی ذكر كردیم. ایشان ازعقد الفریدشروع كرده اند (ص 78) و بهالوشیعةموسی جاراللّه (ص 321) ختم كرده اند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است