در
کتابخانه
بازدید : 887642تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد ششم
مقدمه
Expand حرف شحرف ش
Expand حرف صحرف ص
Expand حرف طحرف ط
Expand حرف ظحرف ظ
Collapse حرف عحرف ع
عادت، صناعت، اتفاق
عادت
عادت و رسم و ترك عادت ناشی از عبادت
عاطفه ی اجتماعی، غمخوارگی، اهتمام به امور مسلمین
عاطفه ی اجتماعی- احسان، عدل، بغی (ظلم) یا ایثار، ادای حقوق، تجاوز به حقوق
عاطفه به فرزند
عاطفه ی اجتماعی
عاطفه ی اجتماعی- احبب للناس ما تحب لنفسك
عاطفه- عواطف اجتماعی
عاطفه ی اجتماعی- پنج چیزی كه اگر نباشد انسان قابل معاشرت نیست و پنج چیز كه اگر نباشد خوشی زندگی پیدا نمی شود (آداب معاشرت)
كفران و حق ناسپاسی (عاطفه ی اجتماعی)
عبادت و فلسفه ی آن
عبادت
عبادت احرار
یادداشت عبادت (ماهیت عبادت)
عبادت علی علیه السلام- توصیف ضرار از علی
عبادت تكوینی
عبادت بی روح
عبادت- اخلاص
عبادات- چرا اسلام عبادات را سرلوحه ی تعلیمات خود قرارداده است؟
فلسفه ی تشریع عبادات
عبادت و دعا
فلسفه و راز عبادت
حقیقت عبادت و دعا- سخن اینشتین و سخن اقبال
فلسفه و راز عبادت
عبادت
عبادت از نظر تربیت فردی و اجتماعی
یادداشت عبادات
عبادت- بازیافتن خود واقعی
عبادت، ذكر خدا، خلوت برای بازیافتن خود
عباسیان
عبده، شیخ محمد و نظریات اصلاحی اش
عثمان
عجب زاهد
عدل و جود
عدل
عدل- داد
آیات قرآن- عدل
عدل و توحید
عدل یا توازن
آثار عدل و ظلم
عدالت اجتماعی- شكایت از روزگار
عدالت
عدالت و حكومت
اصل عدالت در اسلام
عدالت اجتماعی در اسلام
عدالت اجتماعی
عدل الهی- منابع و مدارك
عمل- تجسم اعمال (عدل الهی)
عدل الهی- مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی
عدل الهی- چاپ هشتم
عدل الهی- سؤالات
عدل الهی- انقیاد و عناد ملاك ثواب و عقاب است
عدل الهی- مرگ
عدل الهی- تفاوتهای دنیا و آخرت
یادداشت عدل الهی
عدل الهی و شعرا
عدل
عدل الهی
عدل الهی- عمل، خلود
عدل الهی، چاپ سوم- شرور غایت بالعرض اند
عدل الهی
یادداشت عدل الهی
عدل الهی
عدل الهی به مفهوم حكیمانه
یادداشت مقدمه ی عدل الهی- چاپ دوم
عدوی
عرف و عادت
عزت نفس و اجتناب از نیم خورده ی دیگران
عزلت و انزوا
عزلت و خلوت
عزلت
عقل و علم یا علم مطبوع و علم مسموع
عقل و طمع- اجر رسالت و مزد تبلیغ در كار دین و تأثیرآن در انحراف
عقل و عشق
عقل و اسارت هوای نفس
عقل در قرآن- كافر مرتجع
عقل و جنون در قرآن
عقل- آنجا كه احمقی فضیلت می شود
عقل و مصلحت اندیشی یا جبن و ترس
داستان موسی و عابد كم عقل، مجازات به حسب عقل
عقل و دین
عقل یا كانون روشنایی، و دل یا كانون محركات، و تأثیرآنها در یكدیگر
عاقل و جاهل
عقل و نقش آن در اسلام
عقل- تعقل نوعی تجارت است- تجزیه پذیری عقل
رابطه ی عقل و تقوا
عقل- انسان كامل
علم
علم، خواندن و كتاب
علم، آموزش، فرهنگ
علم نه برای عمل- عالم بی عمل
مسئله ی تضاد علم و دین
علم- تعریف، حدود، فرق علم و فلسفه و دین
علم- تعلم زبان
علما و فقها
علم- تفقه
علم- قلم و كتابت
علم و جهل، خطر علم اندك، كمالی كه موجب عقب افتادگی می شود
علم ناقص
علم و علما
فریضه ی علم
قداست علم
علم و جهل و مضاعف بودن گناه عالم
علم و جهل
سؤال از عالم
طلب علم و سؤال علم
علم و علما
وسعت نظر اسلام در باب علم اخذ علم از غیر مسلمان
علم
علم و ایمان
عالم در میان جهان
علم- علم مفید
علم و یقین- تصدیق و تكذیب باید مبنای علمی و قطعی داشته باشد
علم- علم دین
عُمَر- كلام ابن ابی الحدید
عُمْر- وقت طلاست
قدر عمر و وقت و فرصت را دانستن
اغتنام عمر و فرصت
عمر و معاویه
عمر و فاطمه علیهاالسلام
عمر- سیره و سیاست او
عمر- خشونت عمر، فلاكت در جاهلیت، سختگیری بر عمّال
عمل و اصالت آن
عمل
عمل- تجسم اعمال
عمل- گریز از عمل
عمل در اسلام- اباحیت
عمل مؤمن باللّ?ه و آخرت، و قبول در آخرت
اصل عمل در اسلام
عمل خوب و بد و آثار آنها
عمل و كار و نقش آن در ساختن انسان
اصل عمل در اسلام- عمل یا سرزمین
بازگشت اثر عمل خوب و بد به انسان
عمل در اسلام- عقیده ی مرجئه و خوارج و معتزله و شیعه
عمل
عمل در اسلام
عمل و قول- محاكمه ی باز و بلبل
عهد و وفای به آن
عیب بینی
توجه به عیب خود از عیب دیگران
Expand حرف غحرف غ
Expand حرف فحرف ف
Expand حرف قحرف ق
Expand حرف كحرف ك
Expand حرف گحرف گ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
رمضان 90 در حسینیه ی ارشاد از شب 21 تا 25 رمضان 1. بحثی درباره ی كلمه ی احیاء كه به معنی زنده كردن است. زنده كردن شب یعنی چه؟ آیا زمان، زندگی و مردگی دارد؟ آری، زمان زندگی و مردگی دارد. زمان هركس مخصوص خود اوست و خارج از وجود او نیست. زندگی و مردگی شب هركسی عبارت است از زندگی و مردگی خود او در آن شب. دل و روح انسان حیاتی دارد از یاد خدا: ان اللّه تعالی جعل الذكر جلاء للقلوب. . . حدیثی است در مصباح الشریعه (بحثی درباره ی این كتاب و درباره ی فضیل بن عیاض) كه: العبودیة جوهرة كنهها الربوبیة. مقصود این نیست كه ظاهر عبودیت بندگی است و كنه و باطنش خدایی است، مقصود این است كه نهایتش خداوندگاری است.

این خداوندگاری و تسلط و قدرت مراتب و مراحلی دارد.

اولین مرحله ی تسلط، تسلط اخلاقی در حد نیازهای اجتماعی است.

عبادت به حكم آنكه روحش تذكر است، شعور و آگاهی نفس را نسبت به ذات حق به عنوان چشمی بینا و ناظر و مراقبی حاضر بیدار می كند، همان طور كه علی علیه السلام به مالك اشتر فرمود: فانك فوقهم و والی الامر علیك فوقك و اللّه فوق من ولاّك. فلسفه ی عبادت این است كه همواره انسان در یادش باشد كه بنده است و مكلّف است و چشم بینایی در فوق وجود دارد، و از این نظر
جلد ششم . ج6، ص: 187
تجدید عهد است با خدا و مقام ربوبیت او و انسان و عبودیت انسان.

بوعلی در عبارت معروف خود در اشارات همین مطلب و همین مرحله را می گوید، آنجا كه می گوید:

و مع المعرفة سبب حافظ للمعرفة ففرضت علیهم العبادة المذكرة للمعبود. . . لیستحفظ العدل المقیم لحیوة النوع.

دومین مرحله ی این خداوندگاری و ربوبیت، تسلط بر جهان غرایز و تمایلات و شهوات است كه در نتیجه زبان و چشم و گوش و دست و پا در اختیار انسان قرار می گیرد، به اصطلاح معروف مالك نفس امّاره می شود. مفاد «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر» و «كتب علیكم الصیام كما كتب علی الذین من قبلكم لعلكم تتقون» همین است ولی مفاداستعینوا بالصبر و الصلوةاعم است، بلكه عدالت و تقوا در این مرحله پیدا می شود كه انسان با قدرت قاهره ای بر شهوات نفس خود حكومت می كند.

مرحله ی سوم كه از این خیلی مهمتر است ربوبیت و تسلط بر خاطرات ذهن است، قوه ی خیال تحت تسخیر انسان قرار می گیرد.

عبارت بوعلی در اشارات كه می گوید:

و العبادة عند العارف ریاضة ما لهممه و قوا نفسه المتوهمه و المتخیلة لیجرها بالتعوید عن جناب الغرور الی جناب الحق فتصیر مسالمة للسر الباطن حین ما یستجلی الحق لاتنازعه فیخلص السر الی الشروق الساطع. . .

[اشاره به این مرحله دارد. ] برای چنین اشخاصی قوه ی تمركز پیدا می شود و حضور قلب. اصلاً حضور قلب نقطه ی مقابل غیاب قلب است [كه ] نوعی بی دلی است، دلی هوسباز كه در اختیار انسان نیست.

پیغمبر اكرم در زمینه ی همین قلبها فرمود:
جلد ششم . ج6، ص: 188
مثل هذا القلب مثل ریشة فی الفلاة تعلّقت فی اصل شجرة یقلّبها الریح ظهراً لبطن.
گفت پیغمبر كه دل همچون پری است
در بیابانی به دست صرصری است
درباره ی قلبهای متمركز است كه حدیثینام عینی و لاینام قلبی آمده است و مولوی شرح داده است:
گفت پیغمبر كه عینای تنام
لاینام القلب عن رب الانام
چشم من خفته دلم بیدار دان
شكل بیكار مرا بر كار دان
چشم تو بیدار و دل رفته به خواب
چشم من خفته دلم در فتح باب
حاكم اندیشه ام محكوم نی
چون كه بنّا حاكم آمد بر بنی
جمله خلقان سخره ی اندیشه اند
زین سبب خسته دل و غم پیشه اند
من چو مرغ اوجم اندیشه مگس
كی بود بر من مگس را دسترس
چون ملالم گیرد از سفلی صفات
بر پرم همچو طیور الصافات
پرّ من رسته است هم از ذات خویش
برنچسبانم دو پر من از سریش
در جای دیگر می گوید:
چون به حق بیدار نبود جان ما
هست بیداری چو دربندان ما
جان همه روز از لگدكوب خیال
وز زیان و سود و از خوف زوال
نی صفا می ماندش نی لطف و فر
نی به سوی آسمان راه سفر
نماز و عبادت همان اندازه قبول است كه حضور قلب یعنی
جلد ششم . ج6، ص: 189
تمركز ذهن و توجه به سوی خدا باشد، یعنی همان اندازه روح دارد و مؤثر است كه چنین باشد. علت و سبب نافله، جبران ترك حضور قلب است.

مرحله ی چهارم این است كه روح انسان نوعی استقلال از استخدام بدن پیدا می كند و در همان حالی كه بدن به او تعلق دارد یعنی موت طبیعی پیدا نشده است، روح استقلال پیدا می كند. این همان حالتی است كه از آن به انخلاع یا خلع بدن تعبیر می كنند. یكی از حكما گفته است: ما حكیم را حكیم نمی دانیم مگر آنكه به این مرحله رسیده باشد. میرداماد كه در عین حال كه حكیم است سالك است، می گوید: ما حكیم را حكیم نمی دانیم مگر اینكه این حالت برای او ملكه شده باشد.

مرحله ی پنجم این است كه بدن تابع فرمان روح می شود، به طوری كه به اراده ی خود می تواند قلب یا ریه را متوقف كند، بیماری را از او راهی كند و هم می تواند طی الارض نماید.

این پنج مرحله مراحل تسلط و ربوبیت بر خود است.

مرحله ی ششم این است كه تسلط بر جهان و تكوین پیدا می كند كه در حدیث است:

لایزال العبد یتقرب الیّ بالنوافل حتی اذا احببته، فاذا احببته كنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و یده الذی یبطش بها.

كرامتها و اعجازها مربوط به این مرحله است.

2. در باب عبادت و عبودیت مسائل ذیل باید طرح شود:

الف. معنی قرب كه در حدیث بالا آمده است كه آیا مفهومی مجازی است یا حقیقی؟ البته حقیقی است و اثر این نزدیكی به كانون لایتناهی هستی مزید علم و قدرت و حیات و اراده است، بلكه این
جلد ششم . ج6، ص: 190
مزید عین قرب است [1] ب. شرایط پیدایش و تمرین از خلوت [2](از نظر مكان) و فراغ قلب (از نظر خلوت دل) و انتخاب سحرها (از نظر زمان) و نوافل لیل در وقتی كه چشمها خوابند كه: الصابرین و الصادقین. . . و المستغفرین بالاسحار، ایضاً: التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنكر. ج. مسئله ی صاحب درد بودن و احساس جدایی كردن و احساس تنهایی كردن، احساس میل به بازگشت به سوی حق- رجوع شود به ورقه های درد داشتن و ورقه های انسان و غربت او در این جهان.
[1] رجوع شود به بحث ولایت تكوینی در كتابخلافت و ولایت در قرآن و سنت.
[2] ر. ك: ورقه های عبادت، ذكر خدا، خلوت برای بازیافتن خود
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است