در
کتابخانه
بازدید : 887858تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد ششم
مقدمه
Expand حرف شحرف ش
Expand حرف صحرف ص
Collapse حرف طحرف ط
Expand حرف ظحرف ظ
Expand حرف عحرف ع
Expand حرف غحرف غ
Expand حرف فحرف ف
Expand حرف قحرف ق
Expand حرف كحرف ك
Expand حرف گحرف گ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. وسائل جلد 2، صفحه ی 198:

قال فی معانی الاخبار: و نهی عن ذبایح الجن و هو ان یشتری الرجل الدار او یستخرج العین و ما اشبه ذلك فیذبح له ذبیحة للطیرة مخافة ان لم یفعل ان یصیبه شی ء من الجن. فابطل ذلك النبی صلی الله علیه و آله و نهی عنه.

2. ایضاً سفینة البحار جلد 2، ماده ی طیر، صفحه ی 102:
جلد ششم . ج6، ص: 127
كافی عن ابی عبداللّه علیه السلام قال: الطیرة علی ما تجعلها ان هونتها و تهونت و ان شددتها تشددت و ان لم تجعلها شیئاً لم تكن شیئاً.

3. ایضاً سفینة جلد 1، ماده ی ربع، صفحه ی 505:

عن محمد بن احمد الدقاق البغدادی قال: كتبت الی ابی الحسن الثانی علیه السلام اسئله عن الخروج یوم الاربعاء لایدور (اخر اربعاء من الشهر) . فكتب: من خرج یوم الاربعاء لایدور خلافاً علی اهل الطیرة وقی من كل افة و عوفی من كل عاهة و قضی اللّه له حاجته. و كتب الیه علیه السلام مرة اخری یسأله عن الحجامة یوم الاربعاء لایدور فكتب علیه السلام: من احتجم یوم الاربعاء لایدور خلافاً علی اهل الطیرة عوفی من كل آفة و وقی من كل عاهة و لم تخضرّ محاجمه (ای لم تفسد محال حجامته) .

4. ایضاً سفینة جلد 2، صفحه ی 102:

روی ان النبی صلی الله علیه و آله كان یحب الفال الصالح و الاسم الحسن و یكره الطیرة.

5. قالوا: یا رسول اللّه، لایسلم احد منا من الطیرة و الحسد و الظن، فما نصنع؟ قال صلی الله علیه و آله: اذا تطیرت فامض و اذا حسدت فلا تبغ و اذا ظننت فلا تحقق. و قال صلی الله علیه و آله: كفارة الطیرة التوكل.

6. سفینة جلد 2، صفحه ی 102:

و اعلم ان التطیر انما یضر من اشفق منه و خاف. و اما من لم یبال
جلد ششم . ج6، ص: 128
به و لایعبأ به فلایضر البتة، لاسیما ان قال عند رؤیة ما یتطیر منه او سماعه ما روی عن النبی صلی الله علیه و آله: اللّهم لا طیر الاّ طیرك و لا خیر الاّ خیرك و لا اله غیرك. اللّهم لایأتی بالحسنات الاّ انت و لا یذهب بالسیئات الاّ انت و لا حول و لا قوة الاّ باللّه العلی العظیم. و اما من كان معتنیاً بها فهی اسرع الیه من السیل الی منحدره تفتح له ابواب الوساوس فیما یسمعه و یراه و یفتح له الشیطان من المناسبات البعیدة و القریبة فی اللفظ و المعنی كالسفر و الجلاء من السفرجل و الیأس و المین من الیاسمین و سوء سنة من السوسنة و امثال ذلك ما یفسد علیه دینه و ینكد علیه معیشته. فلیتوكل الانسان علی اللّه تعالی فی جمیع اموره و لایتكل علی سواه و لیقل ما روی عن ابی الحسن علیه السلام لمن اوجس فی نفسه شیئاً: اعتصمت بك یا رب من شر ما اجد فی نفسی فاعصمنی من ذلك.

7. سفینة جلد 2، ماده ی فأل، صفحه ی 340:

قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: ان اللّه یحب الفال الحسن. تفأل عبدالمطلب بالحلیمة السعدیة بالحلم و السعد و قوله: بخّ بخّ خلتان حسنتان: حلم و سعد. عن انس قال: قال النبی صلی الله علیه و آله: رأیت لیلة فیما یری النائم كأنّا فی دار عقبة بن رافع فاتینا برطب من رطب ابن طاب فاوّلت الرفعة لنا فی الدنیا و العاقبة فی الاخرة و ان دیننا قد طاب. تفأل رسول اللّه صلی الله علیه و آله باسم سهیل بن عمرو لسهولة الامر.

8. سفینة جلد 1، صفحه ی 269، ذیل احوال حسن بن مسعود، نقل از تحف العقول:

دخلت علی ابی الحسن علی بن محمد علیه السلام و قد نكبت اصبعی و
جلد ششم . ج6، ص: 129
تلقانی راكب و صدم كتفی و دخلت فی زحمة فخرقوا علیّ بعض ثیابی، فقلت: كفانی اللّه شرّك من یوم فما اشأمك.

فقال علیه السلام لی ابوالحسن: یا حسن، هذا و انت تغشانا ترمی بذنبك من لا ذنب له. قال الحسن: فاثاب الی عقلی و تبینت خطائی، فقلت: مولای استغفراللّه. فقال: یا حسن، ما ذنب الایام حتی صرتم تتشأمون بها اذا جوزیتم باعمالكم فیها. قال الحسن:

انا استغفراللّه ابداً و هی توبتی یابن رسول اللّه. قال: و اللّه ماینفعكم ولكن اللّه یعاقبكم بذمها علی ما لا ذم علیها فیه. اما علمت یا حسن ان اللّه هو المثیب و المعاقب و المجازی بالاعمال عاجلاً و آجلاً؟ قلت: بلی یا مولای. قال: لاتعد و لاتجعل للایام صنعاً فی حكم اللّه تعالی.

9. سفینه جلد 2، آخرین صفحه:

عن ابی نواس الحق سهل بن یعقوب قال: قلت للامام یعنی اباالحسن الهادی علیه السلام: یا سیدی، قد وقع الیّ اختیارات الایام عن سیدنا الصادق علیه السلام فی كل شهر، فاعرضه علیك؟ فقال لی:

افعل. فلما عرضته و صححته قلت له: یا سیدی، فی اكثر هذه الایام قواطع عن المقاصد لما ذكر فیها من التحذیر و المخاوف فتدلنی علی الاحتراز من المخاوف فیها، فانما تدعونی الضرورة الی التوجه فی الحوائج فیها. فقال لی: یا سهل، ان لشیعتنا بولایتنا لعصمة لو سلكوا بها فی لجة البحار الغامرة و سباسب البیداء الغائرة بین سباع و ذئاب و اعادی الجن و الانس لأمنوا من مخاوفهم بولایتهم لنا. فثق باللّه عزوجل و اخلص فی الولاء لأئمتك الطاهرین علیهم السلام، فتوجه حیث شئت.

10. ایضاً سفینه جلد 2، آخرین صفحه:
جلد ششم . ج6، ص: 130
عن النبی صلی الله علیه و آله: لاتعادوا الایام فیعادیكم.

11. ایضاً سفینه جلد 2، ماده ی یوم، صفحه ی 738 و وسائل جلد 2، صفحه. . . روایات اختیار ایام. ولی معلوم می شود سند درستی ندارد و فقط مشهور شده است، و شعر معروف نصاب مطابق است با مفهوم همین روایات ضعاف:
هفت روز نحس باشد در مهی
زان حذر كن تا نیابی هیچ رنج
سه و پنج و سیزده با شانزده
بیست و یك با بیست و چهار و بیست و پنج
12. سفینه جلد 1، ماده ی ربع، صفحه ی 505، از امیرالمؤمنین درباره ی نحوست روز چهارشنبه نقل می كند كه:

و یوم الاربعاء خرب بیت المقدس و یوم الاربعاء احرق مسجد سلیمان بن داود باصطخر من كورة فارس.

بعید نیست كه این احادیث از مجعولات یهودیان باشد و مسجد سلیمان در اصطخر فارس قرینه ای است بر دعوی یهودیان بر فارس.

13. داستان ابن الرومی و تطیّر و قلب «اقبال» به «لابقا» .

14. دهاتیها سیزده را زیاده می گفتند.

15. داستان خودم و سید بربری 16. تطیّر به عطسه 17. در دو جای از قرآن كریم از روز نحس سخن رفته است ولی نه به معنی و مفهوم امروزی. در سوره ی حم فصّلت، آیه ی 16، درباره ی قوم عاد می فرماید: فارسلنا علیهم ریحاً صرصراً فی ایام نحسات. ایضاً در سورة القمر می فرماید: انا ارسلنا علیهم ریحاً صرصراً فی یوم نحس مستمر. ولی مقصود از این نحوست، نحوست زمانی نیست كه مثلاً چون روز سیزده بود بر آنها نحس شد، بلكه قرآن به صراحت منشأ
جلد ششم . ج6، ص: 131
عذاب آنها را افكار و عقاید و ملكات و اعمال خود آنها می داند. در تفسیر «نحس» دو نحوه گفته شده است: یكی اینكه سرد بود یا تیره و غبارآلود بود، دیگر اینكه شوم بود، و بنا بر تفسیر دوم یعنی روزی كه به واسطه ی نزول عذاب بر آنها و دیدن كیفر اعمالشان روز نحسی شد.

علیهذا هر انسانی كه به كیفر عمل خود گرفتار است و هر ملتی كه به كیفر عمل خود گرفتار است، مانند ما، به مصداق قول خداوند:

قل هو القادر علی ان یبعث علیكم عذاباً من فوقكم او من تحت ارجلكم او یلبسكم شیعاً و یذیق بعضكم بأس بعضدر ایام نحسات بسر می برد، و ما این نحوست را به چه وسیله باید بریزیم؟ آیا با صحرا رفتن و سبزه گره زدن و سمنو پختن می توانیم این نحوست را دور بریزیم؟ سیزده بدر ما چه جور باید باشد؟ سیزده بدر واقعی ما این است كه از خودمان بیرون بیاییم، از خانه های تنگ و تاریك افكار خرافی خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم، از ملكات پست خودمان خارج شویم، از اعمال زشت خودمان كه مانند تار عنكبوت دور ما تنیده است خارج شویم.

منطق قرآن همواره این است كه: و كل انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیمة كتاباً یلقیه منشوراً، قالوا طائركم معكم. قرآن كریم در سوره ی اعراف آیه ی 131 راجع به آل فرعون می فرماید:

فاذا جائتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئة یطیروا بموسی و من معه الا انما طائرهم عنداللّه ولكن اكثرهم لایعلمون.

درباره ی قوم صالح (قوم ثمود) در سوره ی نمل آیه ی 47:

قالوا اطیرنا بك و بمن معك قال طائركم عنداللّه بل انتم قوم تفتنون.
جلد ششم . ج6، ص: 132
درباره ی اهل انطاكیه كه رسل عیسی آنجا رفته بودند می فرماید:

قالوا انا تطیرنا بكم لئن لم تنتهوا لنرجمنكم و لیمسنكم منا عذاب الیم. قالوا طائركم معكم ائن ذكرتم بل انتم قوم مسرفون.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است