در دفتر 86 نمره ی 43 بحثی شد راجع به فلسفه ی حرمت اخذ اجرت
بر عبادات. در مجله ی یغما شماره ی بهمن ماه 1339 سرمقاله ای از
مرحوم اقبال آشتیانی دارد تحت عنوان «طبیب نمایان كاسب» . در آن
مقاله بحثی دارد كه چون سر و كار طبیب با یك موجود زنده است،
علاوه بر مهارت و هنر طبیب وجدان عالی لازم است. ضمناً اشاره ی
مختصری می كند به تاریخچه ی طب در گذشته و می گوید: در قدیم
مخصوصاً این مطلب به طبیب تعلیم می شد و نفس طبیب به این
جهت ارتیاض داده می شد كه برای پول و دارایی كار نكند. می گوید:
اصطلاحی بود كه دو ادب باید آموخت: ادب درس و ادب نفس.
اشاره می كند به قسم نامه ی معروفی از بقراط
[1]و مخصوصاً اشاره
می كند به سیره ی حكمای اسلامی و می گوید: در قرن نوزدهم كه
موضوع تقسیم كار پیش آمد، موضوع كسب شدن طب معمول شد
(مراجعه شود) . چندی پیش یكی از رفقا نقل می كرد كه طبیبی نسخه ی
مریضی
جلد ششم . ج6، ص: 126
قلبی را كه حتی پول تاكسی نداشته و آن مریض جوان بوده،
بعد از آنكه پدر بیچاره ی مریض می گوید كه من فعلاً ندارم پول نسخه را
بدهم بعد می فرستم، آن نسخه را از دست پدر بیچاره می گیرد و پاره
می كند و می گوید: به جهنم كه بچه ات بمیرد. بعد از چند روز هم آن
مریض مرد. بسیاری از اطبا شنیده شده است كه به واسطه ی پول
نداشتن مریض یا كم پول دادن مریض، نسخه را پاره كرده اند.
[1] این قسم نامه در مطب آقای دكتر نكوفر به صورت تابلو نصب شده است.