در
کتابخانه
بازدید : 97903تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حالا كه خطابه ی نماز جمعه اینقدر اهمیت دارد كه منظور عمده از این اجتماع شنیدن همان خطابه هاست، آیا در آن خطابه ها و سخنرانیها چه حرفهایی باید زده بشود؟ اول حمد و ثنای الهی، دوم درود بر خاتم الانبیاء و ائمه ی دین، سوم موعظه و یك سلسله مطالب لازم كه بعد تشریح می كنم، چهارم قرائت سوره ای از قرآن. این ماده ای است كه آنجا هست، ماده ای است كه ما در اسلام داریم.
باز برای اینكه بفهمید چقدر حضور در این اجتماع اهمیت دارد، در روایت دارد كه حتی واجب است زندانیها را پلیسها و مأمورین زندان با خودشان بیاورند و به این نماز عمومی هفتگی شركت بدهند، آنها را تحت الحفظ و با مراقبت اینكه فرار نكنند با خود بیاورند؛ یعنی باید زندانی را از زندان بیرون كشید و آورد تا نماز جمعه اش را با اجتماع بخواند و خطابه ی لازم را گوش كند و سپس برگردد به محل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 326
خودش.
امامی كه جمعه می خواند آدابی دارد، از آن جمله اینكه عمامه ای به سر می بندد. مقصود این است كه یك شال كوچك كه دو سه لا داشته باشد به سر ببندد، مانند عمامه ی پیغمبر.
خدا حفظ كند آقای حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را. شاید بسیاری از شما ایشان را بشناسید. ایشان از علمای طراز اول ما در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم می باشند. شاگرد حكیم معروف مرحوم جهانگیرخان قشقایی بوده اند و مثل مرحوم جهانگیرخان هنوز هم كلاه پوستی به سر می گذارند. زیّ ایشان از هر لحاظ مانند سایر علماست، از عبا و قبا و قیافه، فقط كلاه پوستی به سر می گذارند. ایشان از كسانی هستند كه معتقد به نماز جمعه اند و خود ایشان در اصفهان اقامه ی جمعه می كنند. اما چون مردم نوعاً مؤمن و معتقد به نماز جمعه نیستند، یك نماز جمعه ی باشكوهی آن طور كه منظور اسلام است تشكیل نمی شود. ایشان وقتی كه برای نماز جمعه حاضر می شوند، یك عمامه ی كوچك یعنی یك شال دو سه لایی به سر می بندند.
یادم هست در فروردین 39 در اصفهان خدمت ایشان رسیدم و موضوع نماز جمعه به میان آمد. ایشان می گفتند نمی دانم شیعه چه وقت می خواهد عار ترك نماز جمعه را از گردن خود بردارد و جلو شماتت سایر فِرَق اسلامی را كه ما را به عنوان تارك جمعه ملامت می كنند بگیرد. ایشان آرزو می كردند و می گفتند ای كاش در این مسجد اعظم قم كه چند میلیون تومان خرجش می شود یك نماز جمعه ی باشكوهی خوانده شود.
دیگر اینكه امام می آید و هنگام خطابه می ایستد و ایستاده خطابه می خواند.

در آیه ی كریمه آنجا كه می فرماید: وَ اِذا رَأَوْا تِجارَةً اَوْ لَهْواً انْفَضّوا اِلَیْها وَ تَرَكوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللّهُ خَیْرُ الرّازِقینَ [1] یعنی این مردم تربیت نیافته كه هنوز خوی و عادات جاهلیت را دارند همین كه چشمشان به مال التجاره یا طبل و شیپوری می افتد تو را همان طور كه ایستاده ای می گذارند و به دنبال آنها می روند.

اشاره به داستانی است كه در حالی كه پیغمبر ایستاده بود خطابه ی جمعه می خواند و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 327
صحبت می كرد، به آواز طبلی كه علامت ورود یك مقدار كالای تجارتی بود، مردم از ترس اینكه تمام بشود نتوانند تهیه كنند، رفتند و دور پیغمبر را رها كردند. غرض، اشاره به این نكته بود كه فرمود: وَ تَرَكوكَ قائِماً همان طوری كه ایستاده ای، یعنی در حال ایستاده خطابه می خوانی، تو را تنها می گذارند. می گویند نشستن هنگام خطابه بدعتی است كه معاویه ایجاد كرد.
اینكه آیا امام جمعه و خطیب باید یك نفر باشد یا می شود یكی خطیب باشد و دیگری امام جماعت، این خود مسئله ای است. اكثر یا همه قائلند كه یك نفر باید هم خطیب باشد و هم امام جماعت، و به عقیده ی عده ای شرط اصلی امام نماز جمعه این است كه بتواند و قادر باشد كه خطبه ایراد كند. در روایتهای زیادی عنوان مطلب «اِمامٌ یَخْطِبُ» است.
دیگر اینكه امام در حالی كه برای خطابه ایستاده است، به شمشیر یا نیزه یا عصایی تكیه می كند و در این حال به انشاء خطبه می پردازد.

[1] . جمعه / 11.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است