در
کتابخانه
بازدید : 97891تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نظر دیگر درباره ی پیوند خطابه و اسلام، از جنبه ی تأثیر مستقیمی است كه اسلام در تحول و پیشرفت خطابه كرده است. اسلام در فن خطابه تأثیر داشت، خطابه را بالا برد، جلو برد. عرب از فنونی كه مربوط به زبان است یعنی شعر و خطابه و نویسندگی، شعر را البته داشت. عرب شاعر است، عرب جاهلیت شاعر بوده و هرچند از لحاظ معنا محدود بوده است چون فكر و معلومات و اطلاعاتش محدود بوده است، ولی در حدود معنایی كه در دستش بوده خوب شعر می گفته است. اما عرب در خطابه آنقدرها 52قوی نبوده است. با این همه اشعاری كه از جاهلیت داریم، خطابه خیلی كم داریم، داریم ولی كم داریم. فنّ سومش كه نویسندگی است اصلاً هیچ از عرب جاهلیت اثر كتابت و نویسندگی باقی نمانده است، كتابی باقی نمانده كه اثر و نوشته ی عرب جاهلیت باشد.
اسلام كه پیدا شد، در هر سه قسمت تأثیر كرد: در شعر تأثیر كرد یعنی به معنای شعر وسعت داد (اشعار اسلامی با اشعار جاهلی از لحاظ معنا بسیار متفاوت است) ، در خطابه تحول عظیم ایجاد كرد و كتابت و نویسندگی را ابداع كرد.
كتابی هست به نام جمهرة خطب العرب، مجموعه ای است از خطب عرب در جاهلیت و در اسلام. اگر به خطبه های عرب جاهلی نگاه كنید، از لحاظ معانی خیلی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 322
ساده و بسیط می بینید، اما همین كه می رسید به اسلام یكمرتبه یك جهش می بینید.

خطبه هایی و كلماتی از دوره ی جاهلیت از اكثم بن صیفی و از قس بن ساعده ی ایادی خطیب معروف عرب نقل شده است. وقتی نگاه می كنید می بینید خیلی بسیط است.

همین كه وارد می شوید به اسلام خطابه های رسول اكرم را می بینید، می بینید طور دیگری است، معانی دیگری در كار آمده است، معارفی هست، معنویتی هست، مسائل اجتماعی هست، حكمتهای بزرگ است، مسائل اخلاقی هست، و اینها در خطابه های جاهلیت وجود نداشته است. اسلام در هر سه قسمت تأثیر كرد. بدیهی است وقتی كه قرآن كریم خود نمونه ی اعجاز بیان و فصاحت و بلاغت باشد و بیان را یكی از بزرگترین نعمتهای الهی بشمارد: اَلرَّحْمنُ. عَلَّمَ الْقُرْ انَ. خَلَقَ الْاِنْسانَ. عَلَّمَهُ الْبَیانَ، و وقتی كه در اولین آیات نازل بر پیغمبر از قلم و كتابت و نویسندگی نام ببرد: اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذی خَلَقَ. خَلَقَ الْاِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ. اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْاَكْرَمُ. اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. عَلَّمَ الْاِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ [1]، خواه ناخواه هم در خطابه و بیان تحول به وجود می آید و هم فنّ كتابت رایج و شایع می گردد. بی جهت نبود كه مسلمین، علومِ زبان و بالاخص علم فصاحت و بلاغت را با قواعد مخصوصش ابتكار و ابداع كردند.
بعلاوه شخص رسول اكرم و همچنین علی علیه السلام اول خطیب به شمار می روند.

فعلاً مجال نیست كه به عنوان نمونه از كلمات آنها چیزی بخوانم و مخصوصاً با كلمات عرب جاهلی مقایسه كنم.

[1] . علق / 1- 5.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است