در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از همین جا شما می توانید ببینید كه مشكلات امیرالمؤمنین علی علیه السلام چقدر زیاد بود. می گفت پیغمبر به تنزیل می جنگد و من به تأویل. و واقعاً كار پیغمبر آسانتر از كار علی علیه السلام بود. چه كسانی با پیغمبر طرف بودند؟ كافران، آنهایی كه كافر بودند و كفر خودشان را هم در زیر یك پرده مخفی نكرده بودند. ابوسفیان با پیغمبر اكرم طرف است. و تاریخ نشان می دهد هر وقت كفر یعنی كفر عریان، كفری كه ماسكی به چهره ندارد با اسلام روبرو شده از اسلام شكست خورده است. اسلام هرگز از ناحیه ی كفر مطلق و صریح خطری نخواهد داشت. ولی آنجا كه كفر لباس اسلام می پوشد خطرناك است. پیغمبر اكرم با ابوسفیان طرف است، با ابوسفیان مخالف است.

ابوسفیان یك آدمی است كه كفر صریح است. می گوید من بت هبل را می پرستم و بت هبل را هم می پرستد. بت عزّی را می پرستد و همچنین می گوید كه من بت عزّی را می پرستم. شعار می دهد: اُعْلُ هُبَل اُعْلُ هُبَل زنده باد هبل زنده باد هبل، ولی این شعار كجا شعار لا اله الّا اللّه كجا! این بود كه روز به روز ابوسفیانها تضعیف شدند و از میان رفتند. اما علی با معاویه طرف است. معاویه ماهیتش همان ماهیت ابوسفیان است با این تفاوت كه لباس اسلام به تن كرده و ماسك اسلام به چهره زده است.

مردمی كه با معاویه روبرو می شوند حس نمی كنند كه الان هم با بت هبل باید بجنگند چون معاویه دیگر شعارش اُعْلُ هُبَل اُعْلُ هُبَل نیست، شعارش یك آیه ی قرآن است:

وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ [1]، این مردی كه به قول امیرالمؤمنین- كه امروز تاریخ هم صددرصد تأكید می كند- خودش بیش از هر كس دیگری در قتل عثمان دخالت داشت.
موجبات قتل عثمان را معاویه و خود امویها فراهم كردند برای اینكه از قتل عثمان بهره برداری كنند. عثمان خودش اموی است. فكر كردند تا حالا از زنده ی عثمان بهره برداری می كردند اكنون نوبت این است كه از مرده ی عثمان بهره برداری كنند. خودشان بیشتر كوشش كردند تا موجبات قتل عثمان فراهم بیاید یعنی كوشش می كردند اسباب نارضایی فراهم كنند تا [مردم ] بریزند و عثمان را بكشند. عثمان از معاویه استمداد كرد. معاویه لشگر فرستاد ولی دستور داد در نزدیكیهای مدینه در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 195
فلان نقطه توقف كنید و به مدینه نروید و اگر به چشم خودتان دیدید عثمان را دارند می كشند تا من دستور نداده ام اقدام نكنید. مخصوصاً گفت مبادا تحت تأثیر احساسات خودتان قرار بگیرید، ببینید دستور من چیست. مأمورین خودش را فرستاد داخل خانه ی عثمان كه همان ساعتی كه عثمان را كشتند شما پیراهن عثمان را و هرچه كه می توان از آن استفاده كرد بردارید بیاورید. تعجب است! انسان می گوید پیراهن عثمان در شام به دست معاویه چه می كند؟ ! این یك امر تصادفی و اتفاقی نبود، یك امر پیش بینی شده بود. عثمان زنی دارد به نام نائله كه اتفاقاً این زن نصایح خوبی به عثمان كرد. به او می گفت تو حرف علی را بشنو، علی را دشمن خودت خیال نكن. علی هرچه كه می گوید حقیقت را می گوید، خیر تو را می گوید و خیر مسلمین را، حرف مروان را گوش نكن، ولی او حرف مروان را گوش می كرد. وقتی ریختند و می خواستند عثمان را بكشند این زن خودش را انداخت روی بدن عثمان كه مانع بشود. یك شمشیری كه می آمد یك انگشت این زن هم بریده شد. همان انگشت را هم بردند شام برای معاویه. بعد این پیراهن را برد از كنار منبر خودش آویزان كرد، آن انگشت بریده را هم سنجاق كرد، شروع كرد های های گریه كردن:

خلیفه ی مظلوم كشته شد، ایّها الناس! انتقام، انتقام؛ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً. حالا جهالت هم كمك می كند: یك كسی هم نپرسید كه قرآن می گوید هركسی مظلوم كشته شد ما به ولیّ او اختیار می دهیم كه بیاید خونخواهی كند، به تو چه؟ ! تو كه ولیّ دم عثمان نیستی! اما باز جهالت و نادانی. مردم هم آمدند. چقدر پای منبر معاویه بر عثمان مظلوم به قول خودشان گریه كردند! چقدر از مردم اشكها گرفت!

[1] . اسراء / 33.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است