در
کتابخانه
بازدید : 74488تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اخلاق جمع خُلق است. خلق یعنی خوی. ساختمان وجود انسان تا آنجا كه مربوط به بدن است، خَلق (به فتح خاء) گفته می شود و تا آنجا كه مربوط به روح یعنی مربوط به قسمتی از تمایلات روحی است، خُلق (به ضم خاء) گفته می شود. به عبارت دیگر خَلق مربوط به شخص است و خُلق مربوط به شخصیت. در دعا وارد شده است كه هنگامی كه در مقابله ی آیینه می ایستید و خود را می بینید، بگویید: اَللّهُمَّ حَسِّنْ خُلْقی كَما حَسَّنْتَ خَلْقی یعنی خداوندا، اخلاق مرا نیكو گردان همچنان كه اندام مرا نیكو گردانیده ای و مرا به صورت انسان و در احسن تقویم آفریده ای.
آنچه مربوط به بدن است طرح ریزی و ساختمانش در رحم تمام می شود. مثلاً استعداد اینكه انسان سفیدپوست باشد یا سیاه پوست، زشت باشد یا زیبا، كوتاه باشد یا بلند، تمام اینها در مرحله ی رحم طرح و بنا می شود و پس از اینكه كودك به دنیا می آید نه به وسیله ی خود او و نه به وسیله ی دیگران قابل تغییر نیست.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 57
اما اخلاقیات كه مربوط به روح است در همین دنیا به وسیله ی خود شخص و معلمان و مربیان و اجتماع، طرح و بنا می شود. البته قسمتی از استعدادهای اخلاقی مربوط به سرشت و مرحله ی قبل از تولد است.
علی هذا دو تفاوت میان خَلق و خُلق هست. اولاً اینكه خَلق كه مربوط به بدن است یك منزل جلوتر یعنی در منزل رحم تكوین پیدا می كند و اما خُلق كه مربوط به روح است یك منزل عقب تر یعنی بعد از تولد متكوّن می شود. ثانیاً آنچه مربوط به خلقت بدن است از اختیار انسان بیرون است، انسان خود قادر نیست كه خلقت خود را عوض كند، اما آنچه مربوط به اخلاقیات روحی است در اختیار خود انسان است؛ هركسی خودش باید شخصیت خود را بسازد، معمار و مهندس روح خود باشد، بنّا و سازنده ی اخلاق خود باشد.
انسانها از لحاظ طرز رفتار با یكدیگر مختلفند، مثلاً ممكن است متواضع باشند یا متكبر، كریم و بخشنده باشند یا لئیم و ممسك، حلیم و بردبار باشند یا كینه توز و پرخاشگر. صفاتی از قبیل تواضع و تكبر و كرم و بخل و حلم و حقد را خُلقیات می گویند. البته هنگامی به این صفات كلمه ی خُلق اطلاق می شود كه در روح انسان جایگزین شده باشد و جزء خویهای انسان به شمار رود. در اثر عمل و تكرار و تلقین وغیره این صفات در روح انسان جایگزین می شوند و به اصطلاح به صورت ملكه در می آیند: ملكه ی فاضله یا رذیله.
به عبارت دیگر عكس العمل هر فردی در مقابل فرد دیگر متفاوت است؛ ممكن است عكس العملی باشد كه به زیان او و اجتماع باشد و ممكن است عكس العملی باشد مفید به حال او و اجتماع. اگر عكس العمل های انسان در برابر دیگران همیشه خوب و مفید باشد و انسان عادت كند كه همیشه عكس العمل خوب نشان بدهد، گفته می شود خلقیات او خوب است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است