در
کتابخانه
بازدید : 602927تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Expand آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Collapse بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
Collapse فرق فكر و عقیده و اشتباه اعلامیه جهانی حقوق بشرفرق فكر و عقیده و اشتباه اعلامیه جهانی حقوق بشر
Expand اسلام و آزادی تفكراسلام و آزادی تفكر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در شأن نزول آیه ی «لا اِكْراهَ فِی الدّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» نوشته اند عده ای از انصار (یعنی مردم مدینه از اوس و خزرج) قبل از این كه پیغمبر اسلام به مدینه تشریف بیاورند، بچه هایشان را نزد یهودیها می فرستادند چون آنها نسبت به بت پرست های مدینه متمدن تر بودند و بعضی از ایشان (ده بیست نفر) سواد خواندن و نوشتن هم داشتند، برعكس اعراب بت پرست كه سواد خواندن و نوشتن نداشتند. اغلب، بچه هایشان را پیش آنها می فرستادند كه تربیت شوند و چیزهایی یاد بگیرند. این بچه ها وقتی كه می رفتند پیش یهودیها می دیدند كه ثقافت و فرهنگ آنها نسبت به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 383
پدر و مادر و قبیله خودشان خیلی بالاتر است، به آنها علاقه مند می شدند و احیانا به دین ایشان درمی آمدند.
وقتی كه اسلام به مدینه آمد، بت پرست ها مسلمان شدند ولی اكثر یهودیها به دین خودشان باقی ماندند الّا عده كمی كه آنها هم مسلمان شدند. در میان بچه هایی كه تحت تربیت یهودیها بودند، عده ای به همان دین یهود باقی ماندند، تا قضیه ی بنی النضیر پیش آمد. قرار شد كه بنی النضیر در اثر خیانت و نقض عهد و پیمانی كه كرده بودند، مهاجرت و جلای وطن كنند و از آنجا بروند. بچه های انصار كه به اینها علاقه مند و با اینها محشور بودند و حتی دینشان را هم انتخاب كرده بودند، گفتند:

اگر بناست اینها بروند ما هم با اینها می رویم. پدرها خواستند مانع آنها شوند، گفتند:

شما حق ندارید بروید، شما باید بمانید و باید هم مسلمان شوید. آمدند پیش پیغمبر اكرم، فرمود: نه، «باید» ندارد، شما اسلام را بر آنها عرضه كنید؛ اگر پذیرفتند، پذیرفتند و اگر نپذیرفتند ما اسلام اجباری هرگز نمی خواهیم: لا اِكْراهَ فِی الدّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ دیگر اكنون حقیقت آشكار شده است، راه هدایت از راه ضلالت آشكار است، اگر كسی راه هدایت را نگیرد جز بیماری چیز دیگری نیست.
اسلام با آن عقیده هایی كه غالبا تكیه گاه برخی رژیمهای ظالمانه است مبارزه كرده. اسلام در همین ایران خودمان آمد چه كرد؟ تا آنجا كه می خواست تكیه گاه یك رژیم فاسد را از بین ببرد مبارزه كرد، بعد خودِ اسلام را عرضه كرد، گفت اختیار با خودتان، می خواهید اسلام را بپذیرید می خواهید نپذیرید.
شما آن تهمت را نپذیرید، این متن تاریخ اسلام است، شرقی و غربی این تاریخ را پذیرفته است، هیچ دینی آزادی عقیده واقعی را به اندازه اسلام رعایت نكرده است. این مورخین غربی هستند كه به این مطلب اعتراف دارند. و لهذا در صدر اسلام اكثریت قریب به اتفاق مردم ایران، زردشتی بودند. ایرانیها در زمانی مسلمان شدند كه اتفاقا حكومتشان حكومت عرب نبود، حكومت ایرانی بود. ایرانیان در زمانی كه حكومتشان حكومت ایرانی شد تدریجا مسلمان شدند والّا در زمان حكومت عرب مسلمان نبودند و مسلمان هم نشدند و اعراب هم آنها را مجبور به اسلام نكردند.
و السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 385
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است