پیغمبر اكرم زنها را در جنگها شركت می داد ولی آنها كاری را كه بیشتر متناسب با
زنها بود انجام می دادند. احیانا در برخی مواقع شدت، زنها هم شمشیر بر می داشتند،
چنان كه در جهاد اسلامی اگر موقع دفاع بشود، زن و مرد و كوچك و بزرگ، همه
باید شركت كنند و شركت می كنند. ولی رسول اكرم حتی الامكان زنها را به كارهای
متناسب با خودشان مثل پانسمان كردن می گماشت.
نُسَیْبه ی جرّاحه زنی است كه در جنگ احد شركت كرد و در جنگها زیاد شركت
می كرد و یكی از كارهایش جرّاحی بود، به این معنی كه زخمها را پانسمان می كرد.
او و زنهای دیگری وسایل پانسمان را با خود به میدان جنگ می بردند و مجروحین
را پانسمان می كردند كه این خود همكاری است، و احیانا اتفاق می افتاد كه همین
نسیبه خودش می جنگید. در جنگ احد خیلی جنگیده است و خودش جزء
مجروحین شد. ضربتی روی شانه اش فرود آمد. به قدری این ضربه سنگین و
هولناك بود كه بعد از این كه معالجه شد، گودالی روی شانه اش باقی ماند و بعد كه
پیرزن شده بود دخترهایی كه آن دوره را درك نكرده بودند می آمدند از او توضیح
می خواستند كه بگو چطور شد كه روی شانه تو این طور شد؟ و او هم با طول و
تفصیل برایشان نقل می كرد.