در
کتابخانه
بازدید : 603566تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Collapse آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Expand ماهیت انقلاب ایران ماهیت انقلاب ایران
Expand ریشه های انقلاب اسلامی ریشه های انقلاب اسلامی
Expand عدالت اجتماعی عدالت اجتماعی
Expand استقلال و آزادی استقلال و آزادی
Expand معنویت در انقلاب اسلامی معنویت در انقلاب اسلامی
Expand روحانیت و انقلاب اسلامی روحانیت و انقلاب اسلامی
Expand وظایف حوزه های علمیه وظایف حوزه های علمیه
Collapse نقش زن در جمهوری اسلامی نقش زن در جمهوری اسلامی
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
درباره ی جمهوری اسلامی
مصاحبه مطبوعاتی
جمهوری اسلامی- انتقادها
مصاحبه تلویزیونی (1)
مصاحبه تلویزیونی (2)
مصاحبه تلویزیونی (3)
Expand بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسئله آزادی زن را مطرح كردند. آیا واقعا اینها می خواستند به زنها آزادی بدهند؟ اینها كه حاضر نیستند یك ذره به مردها آزادی بدهند، آیا می خواستند به زنها آزادی بدهند؟ یا نه، دیدند جلو آگاهی مرد و زن- هیچ كدام- را نمی شود گرفت.

بالاخره نمی شود ایران مدرسه نداشته باشد، باید داشته باشد. تا كلاس ششم هم بخوانند چشمهایشان باز می شود. دیپلمه شوند بیشتر چشمهایشان باز می شود. ولی باید این عنصر را از نظر اخلاقی فاسد كرد كه آگاهی نه تنها به او نتیجه ندهد، بلكه نتیجه معكوس بدهد. آنوقت آمدند دبیرستانهای مختلط تأسیس كردند، برای چه؟ هدف چه بود؟ دانشگاهها كه وضع عجیبی داشت. در حدود دوازده سال پیش، از دانشكده ادبیات (آن وقت من در دانشكده الهیات تدریس می كردم) از من دعوت شد كه در دوره فوق لیسانس و دكترای آنجا كه كلاسهای آن معمولا چهار پنج نفر بیشتر نیستند تدریس كنم. دعوت رسمی شد، ابلاغ صادر شد. من هم نمی رفتم.

اصرارهای خیلی زیادی شد و دلایل بسیاری آوردند كه چنین نیازی به فلسفه ی اسلامی هست و اگر شما بیایید چنین و چنان می شود و. . . من یك روز رفتم. تا رفتم داخل سالن دانشكده ادبیات، واقعا وحشت كردم. آن كلاس در زیرزمین تشكیل می شد. من سالن سینما را تا آن وقت ندیده بودم، هنوز هم ندیده ام، ولی آنچه را كه درباره سالن سینما شنیده بودم آنجا شهود كردم. حقیقتا شرمنده شدم. از آن اتاق كه بیرون آمدم بروم زیرزمین برای درس، از یك كناری خودم را كشیدم، سرم را پایین انداختم رفتم آنجا چهار كلمه درس گفتم و گفتم خداحافظ، اینجا جای من نیست.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است