در
کتابخانه
بازدید : 603567تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Collapse آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Expand ماهیت انقلاب ایران ماهیت انقلاب ایران
Expand ریشه های انقلاب اسلامی ریشه های انقلاب اسلامی
Expand عدالت اجتماعی عدالت اجتماعی
Expand استقلال و آزادی استقلال و آزادی
Expand معنویت در انقلاب اسلامی معنویت در انقلاب اسلامی
Expand روحانیت و انقلاب اسلامی روحانیت و انقلاب اسلامی
Expand وظایف حوزه های علمیه وظایف حوزه های علمیه
Collapse نقش زن در جمهوری اسلامی نقش زن در جمهوری اسلامی
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
درباره ی جمهوری اسلامی
مصاحبه مطبوعاتی
جمهوری اسلامی- انتقادها
مصاحبه تلویزیونی (1)
مصاحبه تلویزیونی (2)
مصاحبه تلویزیونی (3)
Expand بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یك آدم آگاه هم كه در میان مردم پیدا شود، میلیونها نفر را آگاه می كند. شما ببینید یك سید جمال در صد سال پیش پیدا شد، یك سید یك لا قبا، یك سید تك، هیچ چیز هم نداشت، هیچ وسیله ای نداشت. یك طلبه چند سالی در قزوین، مختصری در تهران، چهار سالی هم در نجف تحصیل كرد. سر پرشوری داشت. به فكر آگاه سازی ملل مسلمان افتاد. راه افتاد با آن مشكلاتی كه مسافرتها در آن زمان داشت. اكثر كشورهای اسلامی را گردش كرد و از نزدیك مطالعه نمود. ایران را كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 291
خودش ایرانی بود دیده بود. به تركیه رفت. آن زمان، دوره عثمانی بود. تركیه مركز خلافت اسلامی بود و همه كشورهای اسلامی غیر از ایران كه شیعه بود زیر نفوذ تركیه ی آنوقت بود، یا جزئش بودند و یا تحت الحمایه اش بودند. به مصر رفت، مدتها در مصر ماند. سفر مكه رفت، حجاز را دید. به هند رفت، هندوستان را كاملا از نزدیك مطالعه كرد. به افغانستان رفت. همه ی این كشورهای اسلامی را پا زد، از نزدیك مطالعه كرد و در همه جا هم به افشاگری و بیدارسازی پرداخت. بعلاوه به كشورهای اروپایی رفت، دنیای غرب را شناخت، به مقاصد و نیّات دنیای غرب آگاه شد، ریشه دردها را شناخت و آن را در استبداد داخلی و استعمار خارجی تشخیص داد. بیماری روانی مردم را جدایی دین از سیاست دانست. دید عجب فكر خطرناكی را استعمار در میان مردم تبلیغ كرده كه دین یك مسئله است سیاست مسئله دیگر، كار دین را به دینداران واگذارید، كار دین جایش مسجد است، دین یعنی در مسجد و معبد بودن، دعا و نماز خواندن؛ میدان سیاست و میدان اجتماع چیز دیگری است.
همین چندی پیش بعد از رفتن شاه و قبل از آمدن امام، دیدید انورسادات این عامل استعمار خارجی چه حرفی زد؟ ! او هم به مردم مصر گفت: باید در مصر جدایی دین از سیاست حفظ شود، دین مال مساجد و معابد است.
سید جمال فكر جدایی دین از سیاست را بكلی محكوم كرد، كه اسلام دین سیاست است، اسلام دین اجتماع است.
پیغمبر اسلام همین قدر كه از آن اسارت مكه خارج شد و به مدینه هجرت كرد و یك محیط آزاد پیدا كرد، اولین كاری كه كرد این بود كه حكومت تشكیل داد و خودش در رأس یك حكومت قرار گرفت.
غرض این كه یك نفر با نداشتن هیچ وسیله ای توانست به ملتهای مسلمان آگاهی ببخشد. تمام نهضتهای اسلامی كه در كشورهای اسلامی رخ داده، مثل نهضت مشروطیت در ایران، انقلاب استقلال در عراق، نهضتهای آزادیبخش در هندوستان، افغانستان، تركیه، مصر و هر یك از كشورهای عربی، بذرش را سید جمال در صد سال پیش كاشت.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 292
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است