در
کتابخانه
بازدید : 603568تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Collapse آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Expand ماهیت انقلاب ایران ماهیت انقلاب ایران
Expand ریشه های انقلاب اسلامی ریشه های انقلاب اسلامی
Expand عدالت اجتماعی عدالت اجتماعی
Expand استقلال و آزادی استقلال و آزادی
Expand معنویت در انقلاب اسلامی معنویت در انقلاب اسلامی
Expand روحانیت و انقلاب اسلامی روحانیت و انقلاب اسلامی
Expand وظایف حوزه های علمیه وظایف حوزه های علمیه
Collapse نقش زن در جمهوری اسلامی نقش زن در جمهوری اسلامی
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
درباره ی جمهوری اسلامی
مصاحبه مطبوعاتی
جمهوری اسلامی- انتقادها
مصاحبه تلویزیونی (1)
مصاحبه تلویزیونی (2)
مصاحبه تلویزیونی (3)
Expand بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در اینجا من می خواهم به یك اصل كلی كه هم برای مردها و هم برای زنها مفید است اشاره كنم و آن این كه انسان با دو بال حركت می كند. یكی بال آگاهی است. انسان بی خبر جاهل از محیط خودش آگاه نیست، نمی داند چه می گذرد. او به افق حیوان بلكه به افق جماد نزدیك است، اصلا نمی داند چه خبر است. انسان اگر بخواهد حركت كند، باید آگاه باشد و بداند، باید بفهمد و درك كند، باید عالم باشد و با انواع دانشها از آن جمله دانش اجتماعی آشنایی داشته باشد. آدم بی خبر و ناآگاه كور است. آدم كور چه حركت تندی می تواند بكند؟ آدمی كه از چشم ظاهر محروم است، وقتی در خیابان راه می رود می بینید با چه احتیاطی عصایش را به زمین می زند و قدم بر می دارد! ولی همان آدم اگر چشم داشته باشد، با چه سرعتی در خیابان حركت می كند؟ به صورت مارپیچ از لای ماشینها خودش را رد می كند، در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 290
حالی كه یك آدم كور اگر بخواهد از یك طرف خیابان به طرف دیگر آن برود نمی تواند مگر دیگری دستش را بگیرد.
مستبدها و استعمارگرها سالهای زیادی از ناآگاهی و بی خبری مردم استفاده می كردند. مردمْ ناآگاه و بی خبر بودند، او هر كاری دلش می خواست می كرد، هر جنایتی مرتكب می شد. اگر جنایتی در یك شهر مرتكب می شد شهر دیگر خبردار نبود و در خود آن شهر هم یك عده متوجه می شدند و یك عده متوجه نمی شدند.

استعمار غرب سالها بلكه قرنها كوشش می كرد در بی خبر نگه داشتن مردم. تا مردم بی خبر بودند خیال او راحت بود. مَثَل معروف می گوید: «دزد دشمن مؤذّن است» چرا؟ چون تا مردم خوابند دزد می تواند دستبرد بزند ولی وقتی كه مؤذن رفت بالای مناره و فریاد كرد: اللّه اكبر، اللّه اكبر خواب آلوده ها بیدار می شوند. وقتی بیدار شدند دزد دیگر نمی تواند دستبرد بزند. دزد در حال خواب مردم و در تاریكی می تواند دستبرد بزند، نه در بیداری و نه در روشنایی.
در گذشته مردم ما از نظر اخلاقی تا حدی سلامتهایی داشتند. واقعا این جهت را نمی شود انكار كرد كه مردم قدیم از خیلی لحاظهای اخلاقی مردم سالمی بودند، كمتر دزدی می كردند، كمتر دروغ می گفتند، كمتر مشروبخواری می كردند، كمتر فسق و فجور می كردند، مردمانی بودند از نظر اخلاقی سلیم اما مردم اخلاقی سلیم ناآگاهی بودند. در آن وقت دشمن به اخلاق مردم كاری نداشت. او از نداشتن چشم و كوری شان استفاده می كرد، از بی خبری شان استفاده می كرد. اما همه را برای همیشه نمی شود بی خبر نگه داشت. هر كاری بكنید، آخرش آگاهی از هر روزنه ای و از هر گوشه ای باشد پیدا می شود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است