در
کتابخانه
بازدید : 603151تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Collapse آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Expand ماهیت انقلاب ایران ماهیت انقلاب ایران
Expand ریشه های انقلاب اسلامی ریشه های انقلاب اسلامی
Collapse عدالت اجتماعی عدالت اجتماعی
Expand استقلال و آزادی استقلال و آزادی
Expand معنویت در انقلاب اسلامی معنویت در انقلاب اسلامی
Expand روحانیت و انقلاب اسلامی روحانیت و انقلاب اسلامی
Expand وظایف حوزه های علمیه وظایف حوزه های علمیه
Expand نقش زن در جمهوری اسلامی نقش زن در جمهوری اسلامی
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
درباره ی جمهوری اسلامی
مصاحبه مطبوعاتی
جمهوری اسلامی- انتقادها
مصاحبه تلویزیونی (1)
مصاحبه تلویزیونی (2)
مصاحبه تلویزیونی (3)
Expand بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
می دانیم كه در تاریخ اسلام در همان نیمه ی اول قرن اول هجری یك انقلاب عظیم اسلامی رخ داد. مقصودم انقلابی است كه در آخر دوره ی خلافت عثمان صورت گرفت. عثمان برای اولین بار در دنیای اسلام یك رژیم مبتنی بر اشرافیت برقرار كرد كه برخلاف اصول اسلامی و حتی برخلاف سیره ی خلفای قبل از خودش بود، و او این كار را علی رغم قولی كه در زمان بیعت به مردم داده بود و متعهد شده بود برخلاف سیره ی خلفای گذشته عمل نكند، انجام داد. باب حیف و میل اموال عمومی در زمان عثمان باز شد. نكته ای كه علی علیه السلام در ضمن یكی از خطبه ها به آن اشاره می فرماید و می گوید من به این دلیل مسئولیت خلافت را پذیرفتم كه مردم به دو گروه سیرِ سیر و گرسنه ی گرسنه تقسیم شده بودند، در واقع اشاره به اثر سوء سیاست دوره ی عثمان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 226
است. یكی از نقطه ضعف های اساسی عثمان، قوم و خویش بازی او بود، آنهم قوم و خویشی كه در دوره ی جاهلیت با گونه ای از اشرافیت خو گرفته بودند. عثمان اولا نظام به اصطلاح اَقطاعی را رایج كرد، یعنی قسمتهایی از اموال عمومی را به كسانی كه یا از خویشاوندانش بودند و یا از دوستان و طرفدارانش، بخشید. دیگر این كه از بیت المال بخششهای فوق العاده بزرگی انجام داد و به اصطلاح امروز پرداختهایش برحسب ارقام نجومی بود. به این ترتیب در عرض ده دوازده سال ثروتمندانی در جهان اسلام پیدا شدند كه تا آن زمان نظیرشان دیده نشده بود. از نظر سیاسی هم باز پستها و مقامات در میان همان اقلیت تقسیم می شد و می چرخید.
كم كم اعتراضها از هر گوشه و كنار شروع شد. از شهرستانهای مختلف مردم شروع كردند به اعتراض و انتقاد و مهاجرت به مدینه برای نشان دادن نارضایی خود. و چون اعتراضهای لفظی و كتبی به نتیجه نرسید، در نهایت امر مردمی كه از شهرستانهای مختلف بالاخص از كوفه و مصر به عنوان شاكی و معترض آمده بودند، با همكاری مردم خود مدینه دست به قیام مسلحانه علیه سومین خلیفه ی مسلمین زدند. عثمان تا آخرین لحظه مقاومت كرد، اما بالاخره به دست انقلابیون از پا درآمد.
در زمان حیات عثمان، تنها كسی كه انقلابیون او را قبول داشتند و عثمان هم گاهی او را قبول می كرد و گاهی رد، علی علیه السلام بود كه نقش رابط را میان انقلابیون و عثمان عمل می كرد. علی علیه السلام همواره عثمان را نصیحت می كرد كه دست از روشش بردارد و به خواسته های مردم جواب مثبت بدهد و افراد فاسدی را كه در اطرافش هستند كنار بگذارد. در رأس این اطرافیان فاسد مروان بن حكم قرار داشت. مروان و پدرش را پیامبر صلی الله علیه و آله چون وجودشان را خطرناك تشخیص داده بود، به خارج از مدینه تبعید كرده و فرموده بود اینها نباید به مدینه بیایند زیرا ایجاد فتنه خواهند كرد.

در زمان ابوبكر، عثمان از او خواست كه اجازه دهد آنها به مدینه بازگردند. ابوبكر قبول نكرد و گفت كسانی را كه پیامبر آنها را تبعید كرده، من اجازه نمی دهم برگردند.

در زمان عمر نیز عثمان از او درخواست كرد تا اجازه ی برگشت آنها را بدهد. عمر نیز قبول نكرد. و بالاخره وقتی خود عثمان به خلافت رسید نه تنها به آنها اجازه داد كه به مدینه بیایند، بلكه مروان حكم را به عنوان شخص دوم حكومت اسلامی تعیین كرد و همین شخص بود كه منشأ بسیاری از نارضایی ها شده بود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 227
در زمان خلافت عثمان، علی علیه السلام مكرر به او تذكر داده بود كه مروان را بیرون كند. او نیز گاهی قول می داد و بعد دوباره زیر قولش می زد. عثمان آنقدر عهدشكنی كرد و آنقدر تعلّل و تسامح به خرج داد و آنقدر به خواست مردم بی اعتنایی كرد تا این كه بالاخره انقلابیون به خانه اش حمله كردند و او را به قتل رساندند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است